✅اگر میخوای سال جدید انگلیسی رو شروع کنی و 0️⃣9️⃣ روزه پروندهاش رو ببندی عدد 9️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️ 👑 http://T.me/Reza_Arashnia_admin داستانهای انگلیسی (متن،صوت،ترجمه) 👈ورود👉
I hope you find someone that’s good for you, that treats you right and loves you no matter what. who holds and squeezes your hand and gives you warm hugs. that kisses you randomly and rests their head on yours when you play video games. I hope you find love and peace.
امیدوارم کسی رو پیدا کنی که برات خوب باشه، باهات درست رفتار کنه و بدون دلیل عاشقت باشه. که دستتو بگیره و فشار بده و تو رو تو آغوش گرمش بگیره. وقتی داری بازی میکنی و یا ویدیو میگیری، یهویی ببوستت و سرشو روی پات بذاره. امیدوارم به این عشق و آرامش دست پیدا کنی!
▪️"Sometimes, you just have to bite the bullet and start speaking!" ▫️ گاهی اوقات باید جرأت کنید و شروع به صحبت کردن کنید!
▪️"You might not like it, but you have to bite the bullet and study for the exam." ▫️شاید از آن خوشت نیاید، اما باید تصمیم بگیری و برای امتحان درس بخوانی.
My mom always said, Sometimes we lose people because we over-love them..." And now that I'm elder I completely understand what she was trying to say.
مامانم همیشه میگفت، «ما گاهی آدما رو از دست میدیم چون بیش از حد بهشون محبت میکنیم...» حالا که بزرگتر شدهم خوب میفهمم سعی میکرده چی رو بهم بفهمونه
🧰 این پوشه از بین کانالهای مفیدِ تلگرام دستچین شده و در اختیارِ شما قرار گرفتهاست. با زدن روی لینکِ زیر میتوانید فهرستِ کانالها را دیده، انتخاب کرده، و در صورت نیاز عضو شوید. 🔻🔻
▪️Yesterday, I decided to cook dinner for my family. First, I boiled some water to cook pasta. While the pasta was boiling, I chopped some onions and garlic and fried them in olive oil. Then, I added some chopped tomatoes and seasoned them with salt and pepper. After the pasta was ready, I mixed it with the sauce and served it hot. For dessert, I baked a chocolate cake and grated some chocolate on top to decorate it. Everyone enjoyed the meal, and it made me so happy.
▪️دیروز تصمیم گرفتم برای خانوادهام شام بپزم. اول، مقداری آب جوش آوردم تا پاستا را بپزم. وقتی پاستا داشت میجوشید، چند پیاز و سیر خرد کردم و آنها را در روغن زیتون سرخ کردم. سپس چند گوجهفرنگی خردشده اضافه کردم و با نمک و فلفل چاشنی زدم. بعد از اینکه پاستا آماده شد، آن را با سس مخلوط کردم و داغ سرو کردم. برای دسر، یک کیک شکلاتی پختم و مقداری شکلات رنده شده روی آن ریختم تا تزئین شود. همه از غذا لذت بردند و این من را خیلی خوشحال کرد!
🟣 یادگیری با داستان! یک متن کوتاه براتون آماده کردم که توش از کلمات جدیدی که یاد گرفتیم استفاده شده. این متن به شما کمک میکنه ببینید چطور میتونید از این کلمات در زندگی روزمره استفاده کنید. 😊👇
🌟 زمان حال ساده (Present Simple) برای بیان عادات، حقایق عمومی، و کارهایی که به طور مرتب انجام میدهیم استفاده میشود.
ساختار جمله: جملات مثبت: فاعل + فعل در شکل ساده (مثال: I eat breakfast every day. 🍽)
جملات منفی: فاعل + do/does + not + فعل ساده (مثال: She does not like coffee. ☕️)
جملات سوالی: Do/Does + فاعل + فعل ساده؟ (مثال: Do you play tennis? 🎾)
استفادهها:
عادات روزمره: I wake up early every day. ⏰ (من هر روز زود بیدار میشوم.) He goes to the gym in the morning. 🏋️♂️ (او صبحها به باشگاه میرود.) حقایق عمومی: Water boils at 100°C. 🌡 (آب در دمای 100 درجه سانتیگراد جوش میآید.) The Earth revolves around the Sun. 🌍 (زمین به دور خورشید میچرخد.) برنامهها و برنامهریزیها: The train leaves at 7 pm. 🚆 (قطار ساعت 7 عصر حرکت میکند.) My flight departs tomorrow morning. ✈️ (پرواز من صبح فردا حرکت میکند.)
نکتهی مهم: در جملات با فاعلهای سوم شخص مفرد (he, she, it) فعلها معمولاً یک "s" به انتهای خود اضافه میکنند. (مثال: He plays football every weekend. ⚽️)
استفاده از افعال با "always" و "never": ▪️این کلمات معمولاً با زمان حال ساده میآیند و نشاندهنده عادات و تکرار هستند.
I always drink coffee in the morning. ☕️ He never eats vegetables. 🥦 ▫️ساختار جملات منفی و سوالی:
▫️منفی: وقتی از do/does استفاده میکنید، فعل به شکل ساده باقی میماند. She does not like pizza. 🍕 ▫️سوالی: برای سوالها از do/does در ابتدای جمله استفاده میکنیم. Do you like ice cream? 🍦
⚡️ نکته مهم: برای ضمایر سوم شخص مفرد (he, she, it)، فعل به شکل ساده با اضافه کردن s میآید.
He plays football every weekend. ⚽️ She studies English. 📚
▪️Climb the corporate ladder ▫️بالا رفتن از پلههای ترقی در شرکت "He’s been working hard to climb the corporate ladder." ترجمه: "او سخت کار میکند تا پلههای ترقی را در شرکت طی کند."
▪️Think outside the box ▫️فکر کردن خارج از چارچوب "We need to think outside the box to solve this problem." ترجمه: "ما باید خارج از چارچوب فکر کنیم تا این مشکل را حل کنیم."
▪️Get the ball rolling ▫️شروع کردن کار "Let’s get the ball rolling on this project today." ترجمه: "بیایید امروز کار روی این پروژه را شروع کنیم."
▪️In the driver’s seat ▫️در موقعیت رهبری بودن "Now that I’m the manager, I’m in the driver’s seat." ترجمه: "حالا که من مدیر هستم، کنترل دست من است."
▪️Burn out ▫️خسته شدن و از پا افتادن از کار زیاد "She’s been working non-stop and is starting to burn out." ترجمه: "او بدون وقفه کار کرده و حالا شروع به خسته شدن کرده است."
▪️On the clock ▫️در حال انجام کار (زمانی که در محل کار هستید) "I’m on the clock until 5 PM." ترجمه: "من تا ساعت ۵ بعد از ظهر در محل کار هستم."
▪️Pull your weight ▫️ تلاش کردن و مسئولیت خود را انجام دادن "Everyone needs to pull their weight for the project to succeed." ترجمه: "هر کسی باید به اندازه خود تلاش کند تا پروژه موفق شود."
▪️Hit the ground running ▫️از همان ابتدا کار را با سرعت شروع کردن "We need to hit the ground running to meet the deadline." ترجمه: "ما باید از ابتدا با سرعت شروع کنیم تا به مهلت زمانی برسیم."
▪️Go the extra mile ▫️تلاش بیشتر از حد معمول انجام دادن "She always goes the extra mile to ensure the project is perfect." ترجمه: "او همیشه بیشتر از حد معمول تلاش میکند تا پروژه کامل باشد."
▪️Move the goalposts ▫️تغییر دادن شرایط یا اهداف "We were about to finish the task when they moved the goalposts." ترجمه: "ما در حال تمام کردن کار بودیم که آنها شرایط را تغییر دادند."
- تابستون رسیده و همش حوصلهات سر میره!؟ 🧺🧸 یه لیست از بهترین کانالهای تلگرامی برات آماده کردم که کلیی متنوعن و سرگرمت میکنن🧁🍓 مطالبشون باب سلیقهی همهاس ! بهترینهای تلگرام . . .🎁🪄: ╰►join channels🌱 ᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢᆢ
Some things don't need explaining... Because no matter what you say, no one understands. That's why I stayed silent. Some pains are more bearable when they're only yours...
بعضی حرفا توضیح نمیخوان… چون هرچی بگی، باز کسی نمیفهمه. برای همینه که ساکت موندم. بعضی دردها وقتی فقط مال خودت باشن، قابلتحملترن...
📋برای ازدواج کردن از افعال marryو Got married (to)استفاده می شود. فعل marryاغلب با مفعول به کار می رود اما فعل get married toهم با مفعول و هم بدون مفعول به کار می رود. لذا اگر جمله مفعول نداشته باشد (یعنی شخص مورد نظر مشخص نباشد) استفاده از کلمه get marriedرایج تر است.
- ریچل با تد ازدواج کرد. (با مفعول) Rachel married Ted. - با من ازدواج می کنی؟ (با مفعول) Will you marry me? - ریچل پارسال ازدواج کرد. (بدون مفعول) Rachel got married last year. - ریچل و تد دو ماه پیش ازدواج کردند. Rachel and Ted got married two month ago.
🔸فعل be married (to)به معنای زن و شوهر بودن است و معنای ازدواج کردن نمی دهد.
- ریچل همسر (زن) تد است. Rachel is married to Ted. - برادرم یک زن فرانسوی دارد. My brother is married to a French. - هر دو برادر من متأهل هستند. Both of my brothers are married. - آیا شما متأهلید؟ Are you married?
🔸چند مثال:
- می خواهم با مردی ازدواج کنم که تحصیل کرده باشد. I want to marry a man who is well-educated. - خواهرم با همکلاسی اش ازدواج کرد. My sister married her classmate. - هفته آینده با هم ازدواج می کنیم. We are getting married next week - در سی سالگی ازدواج کرد. She got married at age of 30 - جین و پل هجده سال است که ازدواج کرده اند. Jean and Paul have been married for 18 years. 🔸نکته: هیچ یک از افعال مربوط به نامزد و طلاق گرفتن با حرف اضافه withبه کار نمی روند.
🔸حالت: این کلمه یک صفت است و حالت دیگر آن miniscule می باشد.
🔸مترادف ها: tiny, minute, microscopic
🔸توضیح: وقتی چیزی خیلی ریز است، می توان آن را minuscule نامید. مثلاً قسمت کوچکی از DNA. یک قطعه الماس، حتی در ابعاد minuscule، بسیار گران قیمت است.
🔸مثال
🌀a minuscule fragment of DNA 🌀Miniscule amounts of the liquid pass through channels in what’s called a microfluidic chip. 🌀I know there are some issues and problems, but they are minor and minuscule compared with a number of police forces around the world.
✨با عضویت در لیست تلگرامی جامع آموزش زبان زیر عضو بی نظیرترین و کامل ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی تلگرامی شوید👇👇👇 https://t.me/addlist/TMhmxeSSIIEyNzkx 📣اگر میخوای سال جدید انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 9️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️ 👑http://T.me/Reza_Arashnia_admin
📣اگر میخوای سال جدید انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 9️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️ 👑http://T.me/Reza_Arashnia_admin ✎داستانهای انگلیسی (متن،صوت،ترجمه) ❐ جوین شو✓
🔸مترادف فارسی برای اصطلاح chicken scratch می شود: "خرچنگ قورباغه". معنی: زمانی به کار برده می شود که بخواهیم بگوییم دستخط کسی بسیار ناخوانا است.
مترادف فارسی: خرچنگ قورباغه
💥مثال کاربردی: Teacher: Please give me your homework. Student: Here you go. Teacher: I can’t read this. It’s too messy! Student: No it’s not! I can read this no problem! Teacher: Do it again, please! I can’t read this chicken scratch!
معلم: لطفا تکلیفت رو بده به من. دانش آموز: بفرمایید. معلم: نمیتونم بخونمش. خیلی درهم برهمه. دانش آموز: نه نیست! من میتونم بخونمش. مشکلی ندارم. معلم: دوباره انجامش بده لطفا! من نمیتونم این خرچنگ قورباغه رو بخونم!
You are the only one who knows yourself better than anyone, more than anyone, you have always been with yourself, more than anyone, you have been by your side; So don't wait for someone to find you and love you. Well, believe in yourself and see your abilities and fall in love with someone that every morning you see in the mirror that it is stronger than before. And thank her for being with you.
تو تنها کسی هستی که بهتر از هرکسی خودتو میشناسی، بیشتر از هرکسی همیشه همپای خودت بودی، بیشتر از هر کسی کنار خودت بودی؛ پس منتظر نباش کسی پیدا بشه و دوستت داشته باشه، خودتو باورکن و توانایی هاتو ببین و عاشقه کسی باش که هر روز صبح تو آینه میبینی که داره قوی تر از قبل ادامه میده و ازش تشکر کن که با تموم وجودش کنارته.
مترادف فارسی برای اصطلاح Once in a blue moon می شود: "سالی یک بار" یا "دری به تخته خوردن" که بسته به جمله می توانیم از یکی از این دو استفاده کنیم.
در ادامه می توانید معنی و همچنین مثال کاربردی انگلیسی برای این اصطلاح بخوانید. 💥Once in a blue moon ترجمه تحت الفظی: یک وقتی در یک ماه آبی
معنی: به ندرت، تقریباً هیچ وقت اگر بگویید که کاری یک وقتی در یک ماه آبی (سالی یک بار) انجام می شود یعنی آن کار به ندرت انجام می شود. ماه آبی اصطلاحی است انگلیسی که به دومین ماه کامل در یک طول یک ماه می گویند که به ندرت پیش می آید.
مترادف فارسی: "سالی یک بار" یا "دری به تخته خوردن" که بسته به جمله می توانیم از یکی از این دو استفاده کنیم. نکته: معمولا از "سالی یک بار" با فعل منفی استفاده می کنیم. "دری به تخته خوردن" هم در بعضی مواقع جنبه ی طعنه آمیز دارد.
مثال کاربردی: He has a very nice car, but he drives once in a blue moon. او ماشین خوبی دارد ولی سالی یک بار هم رانندگی نمی کند.
A: Does your husband cook for you? B: Oh, yes, once in a blue moon! - شوهرت برات آشپزی میکنه؟ - بله، مگه اینکه دری به تخته بخوره!
When something bothered me, I did not talk to anyone about it, I thought about it myself, I came to a conclusion and I acted alone; Not that I really felt alone, no, but I thought that humans's finally have to save themselves.
وقتی چیزی مرا رنج میداد در مورد آن با هیچ کس حرفی نمیزدم، خودم در موردش فکر میکردم، به نتیجه میرسیدم و به تنهایی عمل میکردم؛ نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم، نه بلکه فکر میکردم که انسان ها در آخر باید خودشان خودشان را نجات بدهند.
Current mood: “I wish someone could hug me and keep hugging me until my soul melts into tears” it’s getting too heavy inside.
حال و هوای فعلی: ای کاش کسی می تونست منو در آغوش بگیره و محکم تو بغلش نگهم داره تا وقتی که روحم تا میتونه اشک بریزه. آدم اینجوری واقعا از درون سنگین میشه.
🌀I may have been born at night, but not last night.
🔸مترادف فارسی اصطلاح I may have been born at night, but not last night می شود: "از پشت کوه نیامدن" و یا "نخوردیم نان گندم، دیدیم دست مردم".
🔸در ادامه می توانید توضیحات بیشتری درباره این ضرب المثل بخوانید. I may have been born at night, but not last night 🔸ترجمه تحت اللفظی: درسته که شب به دنیا اومدم، ولی نه همین دیشب
🔸معنی: این اصطلاح یا ضرب المثل در جنوب ایالات متحده آمریکا رایج است و زمانی به کار برده می شود که بخواهیم به مخاطب یادآور شویم آن اندازه هم که او فکر می کند بی تجربه و بی اطلاع نیستیم.
🔸مترادف فارسی: می توانیم ضرب المثل بختیاری "نخورديم نون گندم، اما ديديم دست مردم" و یا اصطلاح "از پشت کوه که نیامده ایم" را بعنوان معادل و جایگزین این ضرب المثل به کار ببریم.
🌀مترادف فارسی اصطلاح A little bird told me می شود: "آقا کلاغه خبر آورد" یا "شستم خبر دار شد".
در ادامه می توانید معنی و همچنین مثال کاربردی انگلیسی برای این اصطلاح بخوانید.
🔸ترجمه تحت اللفظی: یه پرنده کوچولو به من گفت
🔸معنی: زمانی از این اطلاح یا ضرب المثل استفاده می کنیم که نمی خواهیم منبع خبری خودمان را فاش کنیم و نمی خواهیم بگوییم اطلاعاتی که در اختیار داریم از کجا و چگونه به دستمان رسیده است.
🔸مترادف فارسی: "آقا کلاغه خبر آورد" یا "شستم خبر دار شد"
🔸سایر زبان ها معادل این ضرب المثل در زبان فرانسوی می شود Mon petit doigt m'a dit
🌀مثال کاربردی:
A little bird told me it was your birthday today! . 🔸آقا کلاغه خبر آورده که امروز تولدت بوده.
Jill: Thank you for the beautiful present! How did you know I wanted a green silk scarf? Jane: A little bird told me. 🔸جیل: ممنون به خاطر این کادوی خوشگل! از کجا فهمیدی من یه شال ابریشمی سبز می خواستم؟ جین: آقا کلاغه بهم گفت.
به مناسبت سال نو لیستی از بهترین چنل های VIPرو که فروشی هستن رو خریداری کردیم امشب رایگان قرار میدیم :🙏👇 https://t.me/addlist/UZPPLNxaqt0yMDkx 📣اگر میخوای سال جدید انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد 9️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️ 👑http://T.me/Reza_Arashnia_admin