Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
TU
زبان و ادبیات ترکی
https://t.me/turkdiledebiyat
Channel age
Created
Language
Farsi
-
ER (week)
-
ERR (week)

آشنایی با زبان و ادبیات کهن ترکی دانلود نسخ خطی و سنگی علی برقی @aliiibarghi

Messages Statistics
Reposts and citations
Publication networks
Satellites
Contacts
History
Top categories
Main categories of messages will appear here.
Top mentions
The most frequent mentions of people, organizations and places appear here.
Found 39 results
Repost
114
✅ و این غزل ...

سر را به عرش سای، چه خوشبختی ای‌‌درخت!
با او به زیرِ سایه‌ات افکنده‌ایم رخت

ای آبشار! غرّه به اُفتادگی مباش
یک رشته کُن‌نگاه به آن گیسوانِ لَخت

با ما همیشه بختْ  بگیر و نگیر داشت
ای روزگار! سهل بگیر و نگیر سخت

بوسیدمش ... جهان به تماشایم ایستاد
یکبار برنگشت و کنارم نشست بخت

من سخت می‌شود که کسی را بغل کنم
امّا تو را ... نپرس ... بغل می‌کنم چه سخت

من تا به صبح، خیره به چشم تو می‌شوم
بگذار باز پنجره‌ها را ... بخواب تخت!


علی برقی

چاپ شده در فصلنامه غروب، شماره ۳۶

🆔 @turkcecilik
04/08/2025, 19:22
t.me/turkdiledebiyat/1251
بیر اوخومالی و یئنی اثر
04/05/2025, 22:45
t.me/turkdiledebiyat/1250
ورقا و گلشاه مسیحی تبریزی
تصحیح محمدعلی نقدی
انتشارات بیان روشن
🆔 @turkdiledebiyat
03/23/2025, 12:35
t.me/turkdiledebiyat/1248
لیلی و مجنون حقیری تبریزی
تصحیح محمدعلی نقدی
انتشارات آیدین خزر
🆔 @turkdiledebiyat
03/23/2025, 12:35
t.me/turkdiledebiyat/1249
✅ اهمیّت معنی در ریشه‌شناسی


وقتی واژه‌ای را به ریشه‌ای نسبت دادیم یکی از سنجه‌های لازم برای اعتبار یافتن نظرمان این است که از لحاظ معنایی بین آن ریشه و کلمه‌ای که به آن ریشه نسبت دادیم تناسب برقرار باشد. این نکته را با مثالی توضیح می‌دهیم؛

واژۀ یده یا صورت دیگر آن جده به معنی باران و برف باراندن و طوفان انگیختن است و این بین ترکان رایج بوده است و شواهد بسیار دارد. از جمله نگاه کنید به دیوان لغات التّرک ذیل مدخل «یات». برای شواهد دیگر آن در متون فارسی و خصوصا داستان باران باراندن با سنگ در اردبیل نگاه کنید به تعلیقات جامع التواریخ ج 3 ص 2157.

این واژه در متون عصر مغول و از جمله در جامع التواریخ بصورت «جَدالَمیشی» آمده است و موسوی و روشن در تعلیقات خود ذیل این واژه (جلد ۳ ص ۲۱۲۷) این واژۀ ترکی را برگرفته از واژۀ فارسی «جادو» دانسته‌اند.
طبق اشارۀ این دو، جادو در پهلوی جادوک و جاتوک بوده. در اوستا یاتو بمعنی جادوگر است. یاتو در فارسی باستان به معنی جادو کردن است و این ماده در زبان سغدی یاذو بوده. چذی هم در زبان سغدی به معنی جده کردن بوده است. روشن و موسوی بعد از ذکر این مقدمات میگویند «ترکان این واژه را از شاخۀ سغدی زبانهای ایرانی برگرفته (اند)».

نظر موسوی و روشن را از نظرگاه‌های مختلف میتوان نقد و رد کرد از جمله از نظر قواعد آوایی. ولی برای رد کردن آن بحث معنایی مختصری کفایت می‌کند و آن اینکه: یده کردن در زبان ترکی به معنی جادو کردن نیست بلکه در معنای منحصر برف و باران باراندن و طوفان انگیختن است. جادو و انواع آن در ترکی معادلهای خود را دارد که اهل فن میدانند. برای یافتن ریشۀ این واژه باید به دنبال ریشه‌ای بود که معنای آن «باراندن» است.

پس مجددا ذکر میکنم که یده/جده در ترکی به معنی جادو نیست که لازم سازد از واژۀ فارسی جادو اخذ شده باشد بلکه به معنی باران و برف باراندن است. همین نکتۀ معنایی برای رد ارتباط بین یدۀ ترکی و جادوی فارسی کفایت است.

🆔 @turkdiledebiyat
03/11/2025, 16:38
t.me/turkdiledebiyat/1247
یئنی ایل . یئنی غروب
03/09/2025, 18:58
t.me/turkdiledebiyat/1246
Repost
112
تورک آتالار سؤزو (الیازما نوسخه)
تصحیح و تحشیه: محمود فقیه
ناشر/  آذرتوران - نباتی 
بیچیم/ رقعی/ صفحه سایی 324
جلد سایی /1000
بیرینجی چاپ /1403
مركز فروش: تبريز ـ مابین سه راه طالقانی و تربیت مجتمع تجاری
استاد شهريار زير همکف انتشارات نباتی ـ پلاك46 تلفن35547510
03/08/2025, 21:28
t.me/turkdiledebiyat/1245
Repost
259
نام کتاب: کنایات ترکی
تحقیق و تالیف: اسماعیل سالاریان
مشخصات: 304 صفحه، قطع وزیری، جلد شومیز
انتشارات: چاپ اول، نشر اختر تبریز سال 1402
توضیح: این کتاب درآمدی است بر فرهنگ کنایات و اصطلاحات ترکی که در میان ترکان کاربرد عملی دارند. در این کتاب هر کنایه ترکی به‌فارسی ترجمه شده و مورد استفاده آن نیز بیان گردیده است.
👇💎
🖇جهت تهیه پکیچ کتاب های تُرکی در تلگرام و واتساپ و روبیکا؛ ایتا به شماره 09159766066 پیام بنویسید تا کتاب‌های درخواستی بوسیله پست ارسال شوند
👇
کانال تلگرامی و روبیکا زبان و ادبیات ترکان خراسان
@xorasan
turk

💚💙🙏
03/04/2025, 15:41
t.me/turkdiledebiyat/1244
✅مرتبط به ریشه‌شناسی

در ترکی اصطلاحاتی وجود دارد که شاید بتوان آنها را فعل مرکب نامید. مثل؛

نهار/شام آسماق

ایش گؤرمک

قولاق آسماق

اینکه بتوان اینها را فعل مرکب نامید یا نه، با اهل دستور.

نکتۀ من در این یادداشت این است که جز دوم این اصطلاحات افعالی کهن و آرکاییک هستند که روزگاری به صورت مفرد هم به کار می‌رفته‌اند ولی بعدها صورت مفرد و معنای آنها فراموش شده و فقط در برخی کاربردهای خاص باقی مانده است. یک مثال شاخص این نکته شاید فعل «نماز قیلماق» است البته با تحول کاربرد و نه تحول معنایی. میدانیم که قیلماق در معنی انجام دادن امروزه به تنهایی دیگر به کار نمی‌رود و فقط در اصطلاح نماز قیلماق باقی مانده است و برخی نظایر دیگر مثل چاره قیلماق.

اما از سه فعلی که در ابتدای این یادداشت اشاره کردیم، آسماق در شام آسماق ربطی به آسماق معروف در معنی آویزان کردن ندارد و معنی اصلی آن به معنی غذا پختن و غذا با گذاشتن است و از همین رو محتملا با واژۀ آش همریشه است.

گؤرمک در ایش گؤرمک هم ربطی به گؤرمک معروف در معنی دیدن ندارد و معنی اصلی آن به معنی انجام دادن است از ریشۀ کهن و باقی‌نماندۀ گؤر- در معنی انجام دادن. لذا احتمال دارد که گوج در معنی کار در اصطلاح ایش ـ گوج با همین گؤرمک در معنی اخیر ارتباطی داشته باشد.

آسماق در قولاق آسماق هم باز ربطی به آسماق معروف در معنی آویزان کردن و آسماق سابق‌الذکر دیگر یعنی غذا پختن ندارد و معنی اصلی آن از فعل کهن دیگریست به شکل آسماق در معنی تیز کردن و قولاق آسماق در اصل یعنی گوش تیز کردن. شهریار، گؤز آسماق را هم به کار برده آنجا که گوید؛ گؤزلر آسیلی ...

باری خوب می‌شد اگر کسی اصطلاحات از این دست را هم از فرهنگها و هم از گویشهای ترکی جمع می‌کرد و به دست می‌داد و آنگاه می‌شد دربارۀ سایر نمونه‌ها هم بحث کرد و ریشۀ آنها را هم شکافت. کار لازمی است ...

شهر خالی‌ست ز عشّاق، بُوَد کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند

🆔 @turkdiledebiyat
03/03/2025, 16:15
t.me/turkdiledebiyat/1243
Repost
230
📕
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر

شماره 95 فصلنامه بایرام آماده انتشار است.

دوستان، جهت تنظیم تیراژ، لطفا سفارشهای خود را اعلام بفرمایید.

👇نحوه تهیه فصلنامه بایرام شماره ۱۳ (مسلسل ۹۵)

🔹172 صفحه

یک جلد: صد و بیست هزار تومان
و یا
(برای چهار شماره آینده ۶۰۰ هزار تومن)

علاقمندان و متقاضیان، مبلغ مورد نظر را به شماره کارت:👇

6104337764038517

(بانک ملت - به نام علي محمدبيانی)

واريز کرده و رسيد مبلغ واريزی و آدرس محل دريافت مجله را به شماره موبايل 09127425477 (تلگرام/ اس ام اس ) یا اکانت تلگرامی @Amb1353 اعلام کنند.

اطلاعات ضروري براي مشترکين فصلنامه:

۱- آدرس دقيق پستي ۲- کدپستي ده رقمي ۳- تلفن همراه ۴- تلفن ثابت (در صورت امکان)

https://t.me/Bayr
amzn
02/28/2025, 22:24
t.me/turkdiledebiyat/1242
#معرفی_مقاله
#منتشر_شد

عنوان؛ نمونه‌هایی از اشعار ترکی «صادق‌بیگ افشار تبریزی»

نویسنده؛ علی برقی

مجله غروب، منتشره در تبریز، شماره ۳۵: زمستان ۱۴۰۳: بخش ادبیات کلاسیک


صادق بیگ افشار، شاعر و نگارگر و تذکره‌نویس شهیر عصر صفوی است که از جمله روزگار شاه عباس صفوی را هم درک کرده است. او به ترکی و فارسی شعر می‌گفت و جز گویش قزلباشی با گویش ترکی عثمانی و جغتایی هم شعر می‌سرود. در این مقاله نمونه‌هایی از اشعار ترکی او ارائه شده است. ظاهراً این مقاله نخستین مقاله در ایران است که نمونه‌هایی از اشعار ترکی او را ارائه میدهد.

🆔 @turkdiledebiyat
02/27/2025, 20:04
t.me/turkdiledebiyat/1241
Repost
154
فهرست موضوعی این شماره از مجله «غروب» عبارت است از:
■ امضا
- پیامبرِ راه خویش!/ علی حامد ایمان
■ ویژه نامه- ایرج میرزا
- ایرج میرزا «جلال الممالک» شاعر بی بدیل تبریزی/ رضا همراز
- ایرج میرزا، آغازگر شعر کودک فارسی/ نورالدین مقدم (آیدین دومان)
- زبان شعری ایرج میرزا و تأثیر آن در شکل گیری مکتب ادبی شهریار/ ابوالفضل علیمحمدی
- بیر ترجمه ایرج میرزه دن/ عباس سهرابی
- ایرج میرزه نین بیر شعرین آنا دیلینه چئویرمه سی اوشاقلار ایچون/ رضائی (شعر سئون)
- شعری از مرحوم نظمی تبریزی
- سال وفات جلال الممالک، ایرج میرزا/ علی اصغر شهابی تبریزی
- تصویری منتشرنشده از دارالفنون تبریز با عکسی از ایرج میرزا
- دو دستخط منتشر نشده از ایرج میرزا/ آرشیو اختصاصی توحید خطیبی
- دو نامه منتشرنشده از ایرج میرزا/ ناصرالدین حسن زاده
- طرح هایی از ایرج میرزا- اثر: استاد مجتبی نخجوانی- مریم افشار جم- بیژن اسدی- صادقی- مهری زارع- یاری تبریزی
■ اندیشه
- ژاک دریدا؛ اندیشمندان کلیدی در فلسفه زبان/ توماس بالدوین- مترجم: دکترداود کوهی
■ دیدگاه
- نژادگرایی به نام ناصح ناطق/ علی بابازاده اورموی
■ نگارگری تاریخ
- حاج حسین ملک، بزرگترین واقف تاریخ معاصرایران/ دکتر رضا طهوری
■ تاریخ شفاهی
- درباره کلنل محمدتقی خان پسیان/ گفتگو با حسین پسیان، یعقوب سرابی، و رضا سرابی
گفتگو از: حسن علیزاد پروین
■ تاریخ
- رساله واقعه كبری و مصيبت عظمای قبه الاسلام تبريز/ دکترحسین فیض الهی وحید
- کلنل محمدتقی‌خان پسیان، از پیشگامان ساده‌نویسی/ کریم صادری
- نگاهی به کارنامه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ملک قاسم میرزا/ دکترجواد ابوالحسنی
- نگاهی گذرا به شکل‌گیری (فراماسونری) در جهان و ایران/ ناصر شفیعی
■ اسناد
- 26 سند منتشر نشده از میرزا یوسف خان مستشارالدوله/ رضا بالابیک نژاد
- نامه ای از علامه محمّد قزوینی به علامه جعفر سلطان القرّائی/ محمّد امین سلطان القرّائی
■ سینما
- سخن دبیر سینما/ محمد الفت
- درویش زعیم، راوی حیات یخ‌زده و انسان‌های سرد/ محمد الفت
- درنگی کوتاه به فیلم استاکر ساخته‌ی آندری تارکوفسکی/ سیما حسینی
- «دیل» و فرم زبانی جدید سینمای آذربایجان/ مهدی حمیدی شفیق
- نگاهی کوتاه بر مستند «آذرآبادگان»/ شهزاد قریشی
■ تئاتر
- سخن دبیر سرویس تئاتر/ دکتر فرزاد تقی لر
- بازنگری مفهوم تردید در نمایشنامه هملت ویلیام شکسپیر از دریچه تحولات مسیحیت/ آویشن حسامی
- تناقض‌ها و ناپایداری‌های معنایی در نمایشنامه «من قاضی القضاتم که مرگ مرد به مهر مهر کردم»/ ایرج تیموری

■ شعر جهان
- با شرف بیلسل تا نوک شعر/ گفتگوکننده: نورای سالمان- ترجمه: مجتبی نهانی
- اشعاری از: احمد محب دیراناس- جِم اردیوجیلر- فخرالدین کویونجو- حوسنو سونمزر- کادیر کارپوز- یوسف فرهاد- یوسف اوزدمیر
■ شعر معاصر آذربایجان
- سخن دبیر بخش/ دکتر محمّد بهرامی اصل
- اشعاری از: حسن اسدی- مینا آقازاده- رضا کیانی- مرحوم ناصر مرقاتی- محمد بهرامی اصل- بلال کمالی- سوسن سلطان پور- رقیه محمودی- عبدالله محمود پور- ایوب شهبازی- مژده آسمانی- مرحوم کامران اسدی حقایقی- مهدی غمسیز- شهرام میرزایی- آیدا دانشمندی- امیر آزاد- رحیم گوزل- علی برقی- حمیدرضا ایلانلو- علیرضاممی زاده
■ شعر کلاسیک
اشعاری از: اصغر علمی- مرجان مناف‌زاده
■ آنا دیلی
- آنا دیلی ندیر، اونون اؤنملری هانسی‌دیر؟/ محمود بنی‌آدم‌دیزه
- آنادیلیمیز اوغروندا تکلیف لریمیز/ رضا کسگین
■ ادبیات کلاسیک
- معرفی نسخه خطی «عقاید الاسلام» به زبان ترکی اثر مقدس اردبیل/ علی فخر
- ادبیات ترکی در دوره‌ سلجوقیان/ دکتر محمدرضا کریمی
- ابراهیم شاه ادهمی، قاراقویونلو و آغ قویونلولار دؤنمینین صلح و محبت شاعیری/ دوقتور فیروز رفاهی
- خیامین رباعی لری نین تورکجه ترجمه سیندن/ تورکجه یه چئویرن: هادی قربانی
- عاجز سرابی، افصح الشعرای ترکی گوی دوره حکومت عباس میرزا/ اصغر علمی (مهروند میاب)
- نمونه‌هایی از اشعار ترکی «صادق بیگ افشار تبریزی»/ علی برقی
■ روایت
- شعر گفتن با چشم‌ها، به بهانه انتشار آلبوم عکس های استاد حبیب فرشباف/ محمد حب‌وطن
- معرفی دو تن از مشاهیر سردرود (اسماعیل پیشنمازی-میرابوالفضل هاشمی)/ محمد حسین قابل نژاد سردرودی
- شهر تركمان چای/ جعفر سامعی پتاوا
■ یادمان
- کتابفروشی که پاتوق بزرگان آذربایجان شد، به مناسبت درگذشت حاج سیروس قمری، مدیر کتابفروشی فخر آذر/ حامد حامدی خسروشاهی
■ گزارش
- نمایش «ستارخان»/ عبداله باقری حمیدی
■ نقد کتاب
- داریخان مجسمه/ محمد عابدین‌پور
■ کتابگردی
■ نکته ها
02/27/2025, 18:07
t.me/turkdiledebiyat/1240
Repost
138
شماره 35 مجله غروب
شماره جدید مجله غروب هم در آخرین روزهای پایانی سال عرضه خواهد شد.
- برای خرید تک نسخه ای شماره 35 مجله «غروب» می توانید مبلغ 400 هزار تومان (با احتساب هزینه پستی) به حساب شماره زیر واریز نمایید.
- برای خرید مجموعه سه گانه آخر سال (مجلات: غروب، هنر و جامعه، انجمن) بایستی مبلغ 900 هزارتومان پرداخت نمایید؛
کارت بانک تجارت:
5859831065829292
به نام: علی حامد ایمان
�@goroobonline
👇
02/27/2025, 18:06
t.me/turkdiledebiyat/1239
ترکی زبانی ملی است نه قومی و محلی...
( به بهانه رد طرح آموزش زبانهای محلی در مجلس ایران)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
از نظر فرهنگی و سیاسی، موقعیت قرن پانزدهم هجری همچون قرن چهاردهم نیست به عبارت دیگر دهه اول ۱۴۰۰ نیز دهه اول ۱۳۰۰ نیست که رضاخان و دارودسته اش ساختار فرهنگی و اداری کشور را از حالت متکثر تبدیل به حالت مرکزگرا تبدیل کردند. حالتی که مرکز را در مقابل پیرامون قرار داد و پیرامون را در برابر مرکز. در آن زمان کاری ترین ضربه را زبان ترکی و فرهنگ ترکی خورد. چرا که زبان ترکی هزار سال در سیر ادبیات کلاسیک جهان و دنیای اسلام با آثاری چون دیوان لغات الترک و قوتادقوبیلیک و شاعرانی چون امیرعلیشیر نوایی و نسیمی و فضولی نقش داشت و در همان سالهای مرکزگرایی در ایران، در دانشگاهها و مراکز علمی جهان، به زبان ترکی تدریس، تفکر و تحقیق می شد.
تاریخ ادبیات کلاسیک ترکی برخلاف فارسی که زبانی تصنعی می باشد تاریخ رشد، بالیدن و تحول یک زبان زنده دنیا می باشد و برعکس، تاریخ ادبیات فارسی نه تاریخ تحول یک زبان بلکه زبانی برای عرض اندام در صناعات ادبی شاعران و سخنسرایان در طول قرنها می باشد. براساس این اشکال است که یکی از فارسی دانان کرمانشاهی که سعی در سره سخن گفتن دارد اقرار می کند زبان فارسی دینامیک و حرکت معمولی زبانی را ندارد. بقول وی چگونه می شود زبان یک شاعری به فارسی هزار سال بعد بدون تغییر قابل فهم و درک بماند؟ چرا این تغییرات شگرف زبانشناسی و تحولات زبانی در تمام زبانها بجز فارسی دیده می شود؟
بدین ترتیب است که مرکز با در اختیار گرفتن منابع مالی و  قدرت اداری دهها بنیاد به نام شاعران کلاسیک شرق جهت سرکوب زبانی غیر ادبیات مرکز تاسیس میکند و بواسطه قدرت اداری، فرهنگستان زبان فارسی مجری خودخوانده - شما بخوانید مانع - اصل پانزده قانون اساسی که نیم بند اجازه یادگیری به زبانهای ملی نه، زبان های محلی را می دهد می گردد.
محلی خطاب کردن و هم ردیف کردن  زبان فاخر، زبان علم و ادب و  صنعت ترکی با لهجه های مازنی و سرخه ای و دهها نیم زبان و لهجه دیگر رایج در ایران نه تنها از نظر علمی اشتباه بلکه ظلم فاحش به میراث هزاران ساله بشریت می باشد.
اگر صد سال قبل با قمه و قداره سرکوب زبان ترکی نتیجه نداد مطمئن باشید در این سالها که گلوبالیزم جهانی در حال وقوع هست نیز جواب نخواهد داد.
۸ اسفند ۱۴۰۳
https://t.me/melikzadeh
02/27/2025, 13:30
t.me/turkdiledebiyat/1238
Repost
194
پیش فروشیِ در دفاع از واژه ها
اگر بخواهیم بی هیچ مقدمه ناامیدکننده ای سخن رانیم؛ باید بگوییم که در پی رفتن های جانگاه و گذار از کشمکش های نفس گیر، و رسیدن های پی در پی، اینک در تلاشیم تا در آخرین گام ها و امیدهای خویش، بتوانیم با انتشار سه مجله [شاید متجاوز از 1000 صفحه] در روزهای پایانی سال، درکنار شما قرار گیریم:
- شماره 35 مجله غروب | تقریبا 380 صفحه|
- شماره 14 مجله هنروجامعه | 400 صفحه|
- شماره 22 مجله انجمن | درحال تکمیل|
راستش فکر نمی کنیم که این مجموعه مجلات می تواند درکنار بهترین هدیه های پایانی سال قرار گیرد(زیرنویس 1) اما وقتی با نگاهی دقیق و تحلیلی به آنها می نگریم، می بینیم که اما می توانند لایه هایی تازه از معنا درتمامی زمینه ها [هنر، تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، و...] را برای ما روایت کنند. ازاین رو پیشنهاد ما [حداقل برای تداوم راه موجود] پیش خرید این مجموعه سه گانه می باشد.
برای خرید می توانید مبلغ 900 هزارتومان را به حساب شماره زیر واریز نموده و فیش آن را ارسال نمایید؛
کارت بانک تجارت:
5859831065829292
به نام: علی حامد ایمان
�@goroobonline
👇
02/25/2025, 10:48
t.me/turkdiledebiyat/1236
Repost
210
■ مجله غروب- شماره 35
�@goroobonline
02/25/2025, 10:48
t.me/turkdiledebiyat/1237
محفل ادبی؛
امیرعلیشیر نوایی در ادبیات ترکی

🆔 @turkdiledebiyat
02/18/2025, 21:15
t.me/turkdiledebiyat/1235
✅ ایهام تناسبی لطیف در دیوان نوایی

امیرکبیر علیشیر نوایی در بیتی از دیوانش نوادر الشّباب می‌گوید؛

ای نوایی! زلف و قدّین گر دئمیشسَن مُشک‌بید
یار عفو ائتسین کی آیتیپسان خطا ایله خلاف

(نوادرالشباب، تصحیح استاد غلامرضا رزمی، ص ۲۴۹)


مُشک‌بید؛ درخت بیدمُشک
آیتیپسان؛ دئییپسَن

واژۀ خلاف در این بین ایهام تناسب جالبی دارد. معنای اصلی آن در این بین مترادف خطا و به معنی اشتباه و غلط است. شاعر میگوید: تو که قامت معشوق را مُشک‌بید گفته‌ای خلاف کرده‌ای.

حال جالب است که معادل درخت بید در زبان عربی الخلاف است. با توجه به این نکته، شاعر میگوید تو که قامت معشوق را بید نامیده ای در واقع خلاف گفته‌ای، قامت معشوق را بید نامیده ای، همانطور که در مصرع نخست هم نام درخت بید مشک آمده است.

بیت بسیار ظریفی است 👌

✏️ علی برقی


� @turkdiledebiyat
02/17/2025, 11:13
t.me/turkdiledebiyat/1234
دونیا آنا دیلی مناسبتی ایله یاخین گله جکده
02/15/2025, 11:28
t.me/turkdiledebiyat/1233
کنگره بین‌المللی مطالعات عثمانی

🆔 @turkdiledebiyat
02/12/2025, 20:04
t.me/turkdiledebiyat/1232
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۶)

قوسی در بیتی می‌گوید (نسخه مورخ ۱۰۸۳ کتابخانه ملک ص ۴۷):

قاتی اوخ قوسی! شکسته یایدن ندرتلودور
ناوک آه ایله سن ایتکن شکارون سیری وار

برخی مصححان کلمات سوم و چهارم مصرع دوم را یک واژه واحد بصورت فعل تصور کرده و آن را به صورت eylesen خوانده اند.
مثل:
رحیمی ص ۲۰۷
چاقیر ص ۵۵۱
کریموف ص ۹۷ نورلان نشریاتی

رییس‌زاده هم در ص ۶۶ متن خود آن را به شکل «ائیلین» خوانده به همراه اشتباهات دیگر.

در حالی که این دو واژه جدا از هم و حرف ربط ile است به همراه ضمیر sen. جدا از موضوع معنا که خوانش ما را تایید میکند، اگر این دو واژه یک فعل واحد بود نه با املای «ایله سن» بلکه باید با یکی از دو املای «ایلسن/ایلسنک» نوشته می‌شد که چنین نیست.
لذا در تصحیح متن، دقت در فرهنگ املایی نسخ خطی هم مهم است و غفلت از این نکته موجب اشتباهی مثل آنچه گذشت میشود.

واژه «ائتگن» هم شکل جغتایی/شرقیِ صفت فاعلی «ائدَن» است که قوسی بخاطر پر کردن وزن به جای شکل غربی‌اش به کار برده است.

پس:

navek-i ah ile sen etgen şikarun seyri var


🆔 @turkdiledebiyat
02/02/2025, 15:28
t.me/turkdiledebiyat/1231
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۵)

قوسی در بیتی که آن را از کهنترین نسخه تاریخ‌دار یعنی نسخه کتابخانه ملک مورخ ۱۰۸۳ ص ۵۷ نقل میکنیم گوید؛

بولوردوک بولهوس تک وصلینی گل‌چین گر اولسیدک
بیزی محروم ائدن اوندان دل بی‌مدعامیزدور

دو فعل موجود در مصرع اوّل باید به شکل bulurdük و olsaydük خوانده شود. یعنی ضمیر متصل جمع در صورت ظریفش به افعالی اضافه شده است که اصلا ضخیم هستند. به عبارت دیگر طبق قاعده، قوسی باید دو تلفظ بولوردوق و اولسایدوق را به کار می‌برد، اما صورت ناهماهنگ آنها را به کار برده است و این نکته‌ای است که در جاهای دیگری از دیوان او هم نظیر دارد. چنانکه در مربع خود میگوید؛

باغلاروک گردون الین گر بیر نفس همدست اولَک

در حالی که باید میگفت: باغلاروق و اولاق

مصححان پیشین چون به این نکته توجه نکرده‌اند و زبان قوسی را نمی‌شناخته‌اند، یا در ضبط مصرع دست برده‌اند یا آن را غلط خوانده‌اند. رئیس زاده ص ۱۲۷ در اقدامی عجیب بولوردوک و اولسایدوک را تبدیل به بولاردیز و اولسایدیز کرده‌‌! لکن ابتدائیات کار علمی را رعایت کرده و صورت موجود در نسخه را در پانوشت تذکر داده.

چاقیر و کریموف و رحیمی هم چون زبان قوسی را نمی‌شناخته‌اند و این دیوان را با دقت نخوانده بودند، «ک» موجود در دو فعل «بولوردک» و «اولسایدک» را نون غنّه تصور کرده و افعال موجود در بیت را به اشتباه به صورت «بولوردونگ» و «اولسایدونگ» خوانده‌اند و ضبط بیت را فاسد کرده‌اند.

بنگرید به:
رحیمی ص ۲۱۷
چاقیر ص ۵۶۹
کریموف، نورلان نشریاتی ص ۱۱۱

پس مقدمه‌ی لازم برای تصحیح هر متنی، شناخت زبان آن اثر است و بلد نبودن زبان هر اثر، راه را برای اشتباهات اینچنینی باز میکند. شناخت زبان هم در مرحله اول یعنی دقیق خواندن متن مورد نظر، نه اینکه ...

🆔 @turkdiledebiyat
02/02/2025, 10:58
t.me/turkdiledebiyat/1230
01/31/2025, 11:20
t.me/turkdiledebiyat/1229
✅ اشتباه پیش پا افتادۀ مصححین دیوان ترکی قوسی (۱۴)

یکی دیگر از اشتباهات مصححین دیوان قوسی اشتباه در انتخاب ضبط درست است. چنانکه در کهن‌ترین نسخه دیوان قوسی مورخ ۱۰۸۳ در کتابخانه ملک تهران ص ۱۸۱، شاهد ضبط زیر به عنوان مصرع نخست غزلی هستیم:

چوق کعبه‌ده سعی ائتدوم، بتخانه‌یه توش گلدوم

علاوه بر کهنترین نسخه، نسخ ملک ۲، ملی ۲ و مجلس هم ضبط «بتخانه» دارند (تصحیح برقی ص ۳۵۴). ولی ظاهراً برخی نسخ از جمله نسخه ملی تبریز ضبط «میخانه» داشته‌اند و رئیس‌زاده و رحیمی و چاقیر و کریموف همین ضبط اخیر را برگزیده‌اند.

رئیس‌زاده ص ۲۴۸
چاقیر ص ۷۴۸
رحیمی ص ۳۳۲
کریموف، نورلان نشریاتی ص ۲۸۸

اگر چه نسخه تبریز باید در تصحیح دیوان قوسی اساس قرار بگیرد، ولی در این مورد باید از ضبط آن عدول کرد. چرا که اولا ضبط کهنترین نسخه «بتخانه» است و دوما اینکه قوسی در اشعارش کعبه را در تقابل با بتخانه به کار می‌گیرد و در تقابل با میخانه از مسجد استفاده میکند چنانکه در بیت دوم همین غزل میگوید؛

من مسجده عزم ائتدوم، میخانه‌یه توش گلدیم

و در جاهای دیگر:
من امتیاز مسجد و میخانه بیلمنم

چراغ مسجد و پروانۀ میخانه دور کؤنلوم

مسجدی میخانه و تسبیحی زنّار ایسترم

تمیز مسجد و میخانه مندن اؤگرندی

و مثالهای دیگر ...

و چنانکه گفتیم در تقابل با کعبه، از «بتخانه» استفاده می‌کند. مثالهای دیگری از آن:

مقیم کعبه و سرگشته‌ی بتخانه‌دور کؤنلوم

دیلر بتخانه‌نی ترسا و ایستر کعبه‌نی حاجی

تا من ائتدوم عزم قوسی! کعبه‌دن بتخانه‌یه

بتخانه بنی کعبه کیمی شمع ایله ایستر

و مثالهای دیگر ...

پس در مصرع مورد بحث ما هم در تقابل با کعبه ضبط «بتخانه» درست است و مصححان پیشین در اختیار ضبط «میخانه» به خطا رفته‌اند چون دیوان قوسی را دقیق چنانکه باید نخوانده بودند ...

پس مصحح باید در امر تصحیح به چنین جزئیاتی دقت کند، نه اینکه ...

🆔 @turkdiledebiyat
01/30/2025, 19:36
t.me/turkdiledebiyat/1228
✅ واژۀ نادر «یارین» در دیوان ترکی قوسی

یکی از اشتباهاتی که مصحح یک متن ممکن است مرتکب شود این است که با واژه‌ای نادر و سخت روبرو شود و به جای جستجوی آن در منابع و روشن کردن معنایش، ضبط آسان‌تر موجود در نسخ دیگر را جایگزین کند. و این خطایی است که در برخی تصحیح های دیوان قوسی با واژۀ نادر «یارین» شده است. قوسی در بیتی گوید؛

الهی نولا گر لال اولسالار شیدایی بلبل‌لر
کی یارین بیوفا و بی‌تَهْ و هرجایی دور گول‌لر

واژۀ «یارین» در مصرع دوم، ضبط موجود در اقدام و اکثر نسخ است از جمله معتبرترین نسخه دیوان قوسی یعنی نسخه کتابخانه ملی تبریز مورخ ۱۰۸۶ هجری. چنانکه رئیس زاده هم در نشر خود ص ۸۹ ضبط «یارین» را حفظ کرده. و برقی هم ص ۱۰۳. و کریموف هم ص ۶۹.

ولی این واژه سخت و نادر، در برخی نسخ خطی از جمله نسخه کتابخانه ملک مورخ ۱۱۱۷ از طرف کاتب به شکل «واری» ساده‌سازی شده است. و رحیمی و چاقیر هم جانب این ضبط ساده را گرفته اند:
چاقیر ص ۵۲۰
رحیمی ص ۱۸۹

در حالی که با توجه به اینکه نسخ قدیم ضبط یارین را دارند، و اینکه ضبط سخت‌تر درست‌تر است، و اینکه هیچ کاتبی ضبط سادۀ «واری» را به ضبط سخت و نادر و ناشناس «یارین» تبدیل نمی‌کند، باید گفت که در بیت مورد نظر قوسی هم بی‌تردید ضبط «یارین» درست است و باید درباره ریشه و کاربرد و معنای آن در متون دیگر جستجو شود.

لذا رحیمی و چاقیر با جایگزینی «واری» دچار اشتباه شده‌اند و این فایدۀ لغوی را از دیوان قوسی دریغ کرده‌اند، با این تفاوت که چاقیر ضبط کهن‌تر را در پانوشت تذکر داده، ولی رحیمی هیچ اشاره ای به آن نکرده است.

🆔 @turkdiledebiyat
01/29/2025, 11:36
t.me/turkdiledebiyat/1227
✅ نکته‌ای آموزشی دربارۀ نون غُنّه

این یادداشت تقدیم می‌شود به عرفان عشقی‌نور


فعل سوّم شخص امر که املای کهن و درست آن به صورت «-سون» است؛ مثل گلسون و گئتسون، در برخی متون ترکی آذربایجانی قرون یازدهم و دوازدهم، با نون غنّه و به صورت «ـسُنک» نوشته شده است.
از جمله در دیوان ترکی قوسی تبریزی، این فعل سوم شخص امر از جمله در مواردی که به تکرار به صورت ردیف به کار رفته، با املای زیر نوشته شده است؛

کتسُنک getsün
چخمسُنک çıxmasun
اولسُنک olsun

نوشته شدن املای اصیل «ـسون» به صورت املای عجیب و نادر «ـسُنک» در این نمونه‌ها، فقط یک خصوصیت املایی و حاصل خلط املای نون غنّه و نون عادی است. لذا در عصر صفوی فعل سوم شخص امر هنگام تلفظ اصلا به صورت گئتسونگ و چیخماسونگ و اولسونگ تلفظ نمی‌شده است. شاهد این ادعا، اینکه همین قوسی تبریزی در دیوان خود فعل سوم شخص «یازسونلار» یا نظایر آن را بارها به کار برده است و در این موارد آن را با املای نون عادی نوشته است و نه با نون غُنّه به شکل «یازسُنگلار». چرا که اگر تلفظ فعل سوم شخص امر در قرن یازدهم با نون غنّه بود قوسی باید «یازسونلار» را هم به صورت «یازسُنگلار» می‌نوشت.

این خلط املایی میان دو نوع نون در همین عصر، فراتر هم رفته است و از جمله در نسخه‌ ترکمن‌صحرا از کتاب اوغوزنامه‌های دده قورقود کلماتی چون «ایچون» و علامت حالت ازی «دن» هم در اثر این خلط بین دو نون با املای عجیب «ایچونک» و «دنک» نوشته شده است.

این املای عجیب اصلا نباید موجب گمراهی ما شود و گمان کنیم که هنگام تلفظ، چنین خوانشی وجود داشته است، بلکه این املا فقط و فقط حاصل خلط املای نون عادی با نون غنّه است.
لذا مصححین دیوان قوسی که مثلا املای فعل سوم شخص «کتسُنک» را به صورت getsüng/ñ آوانگاری کرده‌اند دچار اشتباه شده‌اند و چنین تلفظی اصلا وجود نداشته است. چنانکه برخلاف صورتهای املایی موجود در نسخه ترکمن‌صحرا از کتاب دده قورقود هم، در عصر صفوی تلفظهایی به شکل içüng و dängـ وجود نداشته است.

فراتر از این خلط املا، شواهدی وجود دارد که بر اساس آنها میتوان گفت از حدود قرن یازده هجری به بعد و از جمله در زبان اشعار قوسی تبریزی، نون غنّه اصلا در مواقع درست و اصیل خود هم خصوصا در پسوندهای مالکیت و ضمیر دوم شخص به هنگام گفتار، تلفظ نمی‌شده است و فقط به عنوان ادامۀ یک سنّت املایی کتابت می‌شده است.

برای نمونه به باور ما مثلا صورت «سنُنک» در دیوان قوسی هم فقط در املا معتبر است و خود قوسی موقع خوانش شعرش و خوانندگان معاصرش هم آن را sänün و با نون عادّی تلفظ می‌کرده‌اند نه با نون غنّه و به صورت sänüng.

لذا این نقد به نشر برقی از دیوان قوسی مبنی بر اینکه برقی نون غنّه را در نشر خودش نشان نداده است، وارد نیست. چرا که بخشی از این نون‌های غُنّه حاصل خلط املایی است و اصلاً نون غنّه نیست، و در بخش دیگری هم که این نون غنّه اصالت دارد، اصلا تلفظ نمی‌شده است.
فقط میماند نون غنّه موجود در کلمات بسیط چون «کونگول» و برخی کلمات مشتق مثل «منگا/بنگا» که بحث آن را در فرصتی دیگر پی خواهیم گرفت.

🆔 @turkdiledebiyat
01/28/2025, 15:49
t.me/turkdiledebiyat/1226
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۳)

قوسی در غزلی با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن گوید؛

سنی گؤرنده سانا یاخشی‌می دئیَر نه دئیَر

فعل تکرار شده در مصرع را غالب مصححان به درستی به شکل «دئیر» خوانده اند.

تصحیح برقی ص ۵۱۸
رئیس زاده ص ۴۰۲
چاقیر ص ۹۹۹
کریموف نشر نورلان ص ۴۶۸

فقط دکتر رحیمی است که طی یک عقبگرد، این فعل را در ص ۴۵۰ به صورت «دئر» خوانده و وزن شعر را خراب کرده است.


# به این نکته هم اشاره کنم که صورت «یاخشومی» در این مصرع در نشر برقی، خطای تایپی از صورت درست «یاخشی‌ می» می‌باشد.

🆔 @turkdiledebiyat
01/27/2025, 23:10
t.me/turkdiledebiyat/1225
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۲)

قوسی در بیتی از افتادن به خاک «پای» معشوق سخن گفته. نقل میکنیم از ص ۹۸ کهنترین نسخه تاریخدار، مورخ ۱۰۸۳، کتابخانه ملک؛

هر چند سایه تک دوشرم خاک پایینه


در نسخ دیگری هم که من برقی دیده ام ضبط «خاک پایینه» است. رئیس زاده هم خاک پایینه آورده ص ۱۰۸. ندیده میتوان گفت در تمام نسخ کهن و معتبر هم خاک پایینه بوده. حتی در نسخه ملی تبریز که شخصا ندیده امش.


حال، دکتر فرهاد رحیمی در پایان نامه خود ص ۲۵۶ این مصرع را با ضبط «خاک پاکینه» آورده است!

میدانید چرا؟ چون رحیمی به درستی از نسخ احتمالی در دسترسش استفاده نکرده و بنا را به کپی‌برداری از متن کریموف و چاقیر نهاده است. زیرا قبل از رحیمی، کریموف و چاقیر هم به غلط این مصرع را با ضبط «خاک پاکینه» خوانده اند.
تصحیح چاقیر ص ۱۸۰
تصحیح کریموف نورلان نشریاتی ۱۶۹


باز هم تاکید میکنم که ضبط نسخ کهن و معتبر خاک پایینه است. محتملا ضبط خاک پاکینه خطای ذهنی کریموف و چاقیر بوده است و دکتر فرهاد رحیمی هم از آن دو کپی کرده است.

🆔 @turkdiledebiyat
01/27/2025, 22:14
t.me/turkdiledebiyat/1224
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۱)

قوسی در دیوان خود اصطلاح «سیر آهنگ» را دو بار به کار برده است. یکی در بیت زیر:

جان قوی اولمک دیلرسن ناتوان ائت جسمونی
کیم بو سازین تاری باریک اولسا «سیر آهنگ» اولور
(تصحیح رئیس‌زاده ص ۱۱۱)
تصحیح برقی ص ۲۳۳
تصحیح چاقیر ص ۶۵۴
تصحیح کریموف، نورلان نشریاتی؛ ص ۱۸۰
تصحیح رحیمی ص ۲۶۳

بار دوم در بیت زیر در ص ۱۵۷ نسخه مورخ ۱۰۸۳؛
ناله ایله سیزلارام هرگاه موسیقار تک
چنگ «سیر آهنگ» گردون شیون ائیلر تار تک

تنها برقی در تصحیح خود ص ۳۱۳ این ترکیب را درست خوانده و سایر مصححان آن را اشتباه و به صورت «سیز آهنگ» خوانده اند.

برای این خوانش غلط مصححان ر.ک:

تصحیح رئیس‌زاده ص ۲۰۱
تصحیح چاقیر ص ۷۳۹
تصحیح کریموف نورلان نشریاتی ص ۲۵۴
تصحیح رحیمی ص ۳۰۹

اگر حضرات مصحح وقت بیشتری گذاشته و دیوان مورد تصحیح را حداقل یکبار از ابتدا تا انتها با دقت می‌خواندند دچار اشتباه دوگانه خوانی یک اصطلاح واحد نمی‌شدند.

🆔 @turkdiledebiyat
01/27/2025, 21:48
t.me/turkdiledebiyat/1223
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۱۰)

قوسی در بیتی که از نسخه مجلس ص ۲۱۴ با املای کهن نقل میکنیم، گوید:

ایت علاجنک وار ایسه درمان «سون» بیمارنکا
کیم بنی بیر اوزگه درد ایتمیش گرفتار ای حکیم

این بیت را در همان سال ۱۳۷۶ رئیس زاده درست خوانده ص ۲۵۷:
ائت علاجین وار ایسه درمان سئوَن بیمارونا

معنی؛ ای حکیم اگه علاجی داری، به بیمارهای درمان‌دوست خودت اعمال کن ...

واژه «سون» sevän را رئیس زاده درست خوانده، مصححین بعد از او، هنوز از شیرین‌کاری خسته نشده بوده‌اند: کریموف ص ۱۷۰ لیدر نشریاتی sup (کذا) خوانده‌. چاقیر در رساله دکتری خود ص ۸۰۹، sun خوانده. رحیمی هم در پایان‌نامه ص ۳۴۸ از آنجا که ظاهراً رسالۀ چاقیر را کتاب بالینی خود کرده بوده و قصدی برای تورق نسخ خطی هم نداشته، به پیروی کردن از چاقیر وفادار مانده و مثل او این واژه را sun خوانده است.

این عقبگرد فجیع نسبت به نشر رئیس‌زاده، واقعا گذشت کردنی نیست.

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 19:13
t.me/turkdiledebiyat/1221
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۸)

قوسی در بیتی با املای کهن میگوید؛

ناممه یارب نه یازسونلار کرام الکاتبین

واژۀ اول را با توجه به شکل نوشتاری اش هم میتوان «نامه‌مه» خواند هم «ناموما». رئیس زاده ص ۲۸۰ بصورت «نامه‌مه» خوانده. برقی هم ص ۴۲۹ مثل رئیس زاده خوانده است.

از آنجا که کرام الکاتبین، نویسندۀ نامۀ اعمال آدمی اند، قطعا همین ضبط درست است.

لذا خوانش «ناموما» که در تصحیح کریموف ص ۱۸۹ لیدر نشریاتی، تصحیح چاقیر ص ۸۶۰ و خصوصا تصحیح رحیمی ص ۳۷۵ آمده، غلط است.
رحیمی باز از چاقیر پیروی کرده، و اگر نگاهی به چاپ رئیس زاده می انداخت به بیراهه نمی‌رفت.

از سوی دیگر اگر قوسی میخواست از «نام» بگوید محتملا به جای آن از ضبط «آدومه» استفاده میکرد.


🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 18:28
t.me/turkdiledebiyat/1220
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۷)


گاهی در تصحیحات پیشین، اشتباهاتی دیده میشود که بنابر آن میتوان گفت گویی مصحح به وزن عروضی اعتقادی نداشته است. برای نمونه قوسی در بیتی می‌گوید؛

باخا باخا قالورام شمع تک قیامته‌دین
اگر بنوم دیلومی مروت ایله یار آچماز

اگر کلمه «مروت» در مصرع دوم را به صورت مشدد یعنی «مروّت» بخوانیم وزن مصرع خراب می‌شود. به همین جهت کسانی چون کریموف در ص ۱۹۶ چاپ نورلان، و چاقیر در رساله خود ص ۶۶۸ این واژه را به صورت mürvet خوانده اند. و میدانیم که این تلفظ در واقع تلفظ آذربایجانی شدۀ «مروّت» عربی است و هنوز هم در آذربایجان رایج است، لذا به تداول عوام نزدیک‌تر است. لذا برقی هم در تصحیح خود ص ۲۴۷ این کلمه را بدون تشدید و به صورت «مُروَت» خوانده است.

حال جالب اینکه رحیمی در پایان نامه خود ص ۲۷۰ به این نکته توجه نکرده و کلمه را با تشدید بصورت mürüvvet خوانده و وزن شعر را خراب کرده است. لذا در این مورد هم متن رحیمی، نسبت به چاقیر و کریموف دچار نوعی عقبگرد است.

دربارۀ استفادۀ یک شاعر از دو تلفظ یک واژه گفتنی است که این امری رایج است و مثلاً فضولی در دیوانش، هم از تلفظ «قَرا» استفاده کرده و هم از تلفظ «قاره». عمری اگر بود این موضوع را گسترده‌تر در فرصتی دیگر مورد بحث قرار خواهم داد.

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 17:59
t.me/turkdiledebiyat/1219
✅ اشتباهات مصححین دیوان قوسی (۶)

رحیمی چون تصحیح خود را بعد از چاقیر و کریموف سامان داده بدیهی است که باید توانسته باشد برخی اشتباهات آنها را تصحیح کند. حال بر ماست که اشتباهات رحیمی را تصحیح کنیم: قوسی در بیتی که آن را از روی نسخه مورخ ۱۰۸۳ کتابخانه ملک ص ۸۲ نقل می‌کنیم گوید؛

یمان اولماز دیمک یاخشیلره ...


به معنی؛ یاخشی‌لارا «یامان» دیمک اولماز

واژه سوم در مصرع، مصدر «دیمک» است. چنانکه رئیس زاده در ص ۵۴ تصحیح خود و کریموف در ص ۹۱ چاپ لیدر نشریاتی آن را همینگونه خوانده‌اند.

این واژه در نسخه مجلس ص ۹۴ هم به وضوح «دیمک» است.

حال گفتنی است که رحیمی در پایان نامه خود ص ۲۴۰ این واژه را به جای demek به صورت demeng خوانده است. یعنی به حرف «ک» گمان «نگ» برده است. آیا او به نسخه‌ای تکیه کرده؟ بعید است. اگر مثلا در نسخه تبریز شاهد ضبط «دیمنگ» بودیم، در رئیس‌زاده و کریموف هم باید شاهد این ضبط می‌بودیم.

حال به رساله مومنه چاقیر سری بزنیم؛ چاقیر هم در ص ۶۰۹ رساله خود این فعل را با نون غنّه و به شکل dimeñ خوانده است.

علت اشتراک زیاد پایان نامه رحیمی با رساله چاقیر خصوصا در اشتباهات چیست؟ آیا او به جای اتکا به اصل نسخه، بنا را بر کپی‌برداری از رساله چاقیر نهاده؟ قضاوت با شما ...

پس میتوان گفت پایان‌نامه رحیمی در مواردی در نسبت با متن رئیس‌زاده و کریموف دچار نوعی عقبگرد است. لذا رحیمی مواردی را که حتی کریموف هم درست خوانده، (به پیروی از چاقیر؟) غلط خوانده است.

ادامه دارد ... ✏️

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 17:24
t.me/turkdiledebiyat/1218
✅ رشتۀ دراز اشتباهات مصحّحین دیوان قوسی (۵)

ما از این به بعد اشتباهات مصححین دیوان قوسی را با تکیه بر پایان‌نامه دکتر فرهاد رحیمی مورد بررسی قرار خواهیم داد.

معادل فعل «شدن» که امروزه در ترکی آذربایجانی «اوُلماق» olmaq است در اعصار کهن‌تر تاریخ ترکی آذربایجانی با برهم‌خوردن قاعدۀ هماهنگی آوایی به صورت «اوُلمَک» olmäk هم تلفظ می‌شده است: یعنی به ریشۀ ضخیم «اول-»، پسوند ظریف «مک» اضافه می‌شده است. چنانکه قوسی گفته؛

جان قوی اولمک دیلرسن ناتوان ائت جسمونی

can qävi olmäk dilärsän nātävān ēt cismüni

مومنه چاقیر و کریموف چون از «به همین ریختن قاعده هماهنگی آوایی» خبر نداشته اند، این مصدر را در این مصرع به صورت ölmäk خوانده‌اند در معنی مُردن نه شدن. رحیمی این اشتباه چاقیر و کریموف را اصلاح کرده که البته کار شاقّی هم نیست و بر اساس معنی پی بردن به آن بسیار طبیعی است، ولی از سوی دیگر چون خود او هم به «از بین رفتن قاعده هماهنگی آوایی» توجه نکرده، به جای ضبط معتبر «اولمک» در نسخ معتبر و کهن، از برخی نسخ کم‌اعتبار ضبط «اولماغ» را برگزیده است و انتخاب چنین ضبطی را دستاورد دانسته است. درست است که رحیمی معنی مصدر را دریافته ولی در تغییر ضبط آن راه اشتباه را رفته است.

چرا که قاعدۀ هماهنگی آوایی صدها سال قبل‌تر از قوسی، در ترکی آذربایجانی به هم ریخته بود چنانکه فضولی در دیوانش به جای صورتی چون «چکدورمگه»، شکل ناهماهنگ «چکدورماغا» را به کار برده و در کتاب دده قورقود هم شاهد صورت «بینماخ» به جای «بینمک» هستیم.

دربارۀ کاربرد نشانه مصدر ظریف برای ریشۀ ضخیم هم گفتنی است که صدها سال پیش از قوسی تبریزی، در دیوان «هدایت» شاعر عصر آق‌قویونلو به جای صورت‌هایی چون دویماغ (= فهمیدن) و ساتماغ (= فروختن) شاهد فرم‌های غیر هماهنگی چون دویمَک duymäk و ساتمَک satmäk هستیم. لذا این ناهماهنگی آوایی از ویژگی‌های تاریخی در ترکی آذربایجانی است.

برای این دو شاهد اخیر نگاه کنید به دیوان افصح الدین هدایت تصحیح برقی و ابوالقاسمی صص ۱۰۴ و ۱۶۷.
نیاز به گفتن نیست که این ناهماهنگی را نمیتوان به گردن کاتبان یا جز آن انداخت.

از سوی دیگر قاعدۀ «ضبط سخت‌تر، درست‌تر است» هم گواهی بر درستی «اولمک» (شدن) به جای «اولماق» است.

لذا دستبردی که رحیمی در ضبط نسخ کهن دیوان قوسی کرده، حاصل اشتباه اوست و در زبان دیوان قوسی صورتهایی همچون اولمک (شدن) و قویمک (قرار دادن) درست است.


ادامه دارد ... ✏️


🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 16:46
t.me/turkdiledebiyat/1217
✅ مصححان لغت‌شناس دیوان قوسی! (۴)

حال که بحث ما پیرامون خطاهای مصححان پیشین دیوان ترکی قوسی تبریزی است خوب است که میزان لغت‌شناسی حضرات مصحّح را هم بسنجیم. مصحّحی که سرش به تنش می‌ارزد، عیار خود را باید در مواجهه با لغات و کاربردهای دشوار نشان دهد وگرنه تصحیح ۹۹ درصد از حجم دیوان قوسی برای کسی که به شکل متوسط ترکی آذربایجانی را بلد است کار سختی نیست.

ما در دیوان ترکی قوسی تبریزی واژه ای داریم به شکل «کَرَز» käräz در معنی دفعه و بار. قوسی این واژه را دو بار به کار برده؛

من کی سندن بیر کرز چاک گریبان گؤرمیشم
(تصحیح برقی ص ۳۹۷)

سالسا گؤزدن یوز کرز اول نرگس شهلا بنی
(همان: ۵۱۹)

سایر مصححان چون این لغت را نمی‌شناخته‌اند دست به شیرین‌کاری زده‌اند.

رئیس زاده در صفحات ۲۳۴ و ۴۰۱ آن را «گزر» خوانده.

چاقیر در صفحه ۸۲۲ گُزر و در ص ۹۴۹ گزر خوانده.

کریموف در صفحه ۳۲۵ گُزر و در ص ۴۲۵ گزر خوانده.

رحیمی هم در ص ۳۵۶ گُذر güżer و داخل پرانتز به احتمال و ابهام گزر gezer و در ص ۴۲۲ با علامت سوال به شکل گزر gezer خوانده است.

امّا این واژه بی‌گمان کرز است و در کهنترین نسخه تاریخ‌دار دیوان قوسی هم یعنی نسخه کتابخانه ملک مورخ ۱۰۸۳ بدین صورت نوشته شده:
ص ۲۰۳:
منکه سندن بر کرز
ص ۲۴۶؛
سالسه کوزدن یوز کرز

پس این کلمه به وضوح «کَرَز käräz» است و بارها هم در متون بدین صورت به کار رفته و کسی که در پای بررسی دقیق و عمیق متون ترکی وقت صرف کرده باشد از این حقیقت آگاه است. نمونه‌هایی از کاربرد این صورت در متون را از نظر می‌گذرانیم.

اوخودی مین کرز دعای قدح (بنگ و باده تصحیح برقی ص ۱۲۶)

صائب تبریزی؛
شفقت ایله بیر کرز باشین گؤتور تورپاغدان

صادقی افشار؛
توتدولار یوز مین کرز ماتم من بیمار اوچون

صالح تبریزی:
اولا یارب! بیر کرز یاریم منی یاد ائیلیه


برای شواهدی که از صادقی و صائب و صالح نقل شد نگاه کنید به کتاب اشعار ترکی صائب و صالح تبریزی از برقی.
گفتنی است که مرحوم تورخان گنجه‌ای هم در مقاله اشعار ترکی صادق بیگ افشار موفق به درست خواندن این کلمه نشده است.
برخی کاتبان بنگ و باده فضولی هم چون این واژه را نمی‌شناخته‌اند، آن را به «کرت» تبدیل کرده‌اند.

نکته ای که جالب است این است که رحیمی در نوع خواندن این دو کاربرد با املای واحد در دیوان قوسی، دقیقا به مانند کریموف و چاقیر عمل کرده و آن را با دو صورت متفاوت خوانده و این هماهنگی او با کریموف و چاقیر در خوانش متفاوت یک املای واحد، قدری شامّۀ خواننده را تیز می‌کند که مبادا رحیمی ...

پس لغت‌شناس بودن یعنی آنچه از نظر گذشت ... وگرنه پیش رو نهادن سنگلاخ و ابوشقا و روخوانی کردن آنها به معنی لغت‌شناس بودن نیست. لغت‌شناس واقعی باید عیار خود را در مواقع صعب نشان دهد.

مهمتر از همه، مصحح خوب کسی نیست که نسخ خطی بیشتری استفاده کند و بگوید من ۱۳ تا یا بهمان تا نسخه دیدم، بلکه مصحح خوب کسی است که ولو با امکانات حداقلی‌تر متن درست‌تری را به خواننده عرضه کند. چرا که هدف از تصحیح متن چنانکه بقول ما تر‌ک‌ها «آدی دا اوستونده‌دیر» این است که متن صحیحتری به خواننده برسد و بی‌گمان تصحیح برقی با اختلاف زیاد، صحیح‌ترین متن دیوان ترکی قوسی است.

ادامه دارد ... ✏️

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 14:54
t.me/turkdiledebiyat/1216
✅ اشتباهی دیگر از مصححین پیشین دیوان ترکی قوسی تبریزی (۳)

قوسی در یکی از ابیات خود که آن را با املای کهن از روی کهن‌ترین نسخه تاریخ‌دار این دیوان یعنی نسخه کتابخانه ملک تهران مورخ ۱۰۸۳ نقل میکنیم چنین گفته است (ص ۳۴ نسخه)؛

آل والاسینه دنیاننک مخنّث‌لر کیمی
مایل اولمه کیم لباس مرد عریانلغده‌در


دو واژۀ ابتدایی بیت برای تمام مصححین پیشین ثقیل بوده است و آن را غلط خوانده اند. «آل» که به معنی سرخ است و «والا» هم به معنی قبا. «آلْ والا» هم ترکیب وصفی ترکی است به معنی «قبای سُرخ» و هر که حداقل در متون عصر صفوی تورقی کرده باشد با «والا» در این معنی آشناست. لذا املای درست این ترکیب در مصرع قوسی تبریزی به الفبای لاتین چنین است:
al valasına

معنی مصرع و بیت: چونان مخنثان به قبای سرخ دنیا فریفته نشو که لباس مردان در عریانی است.

ظاهراً برقی تنها کسی‌ست که در تصحیح خود این بیت را درست خوانده، زیرا معنی «والا» را میدانسته‌. صورت فارسی این ترکیب ترکی در اشعار ترکی والی کرمانی به شکل «والای آل»به کار رفته؛
لاله‌لر هامونه چکدی عیش اوچون والای آل
(چهار ترکی سرای عصر صفوی؛ ص ۵۰)

سایر مصححین دیوان ترکی قوسی، چون این واژه را نمی‌شناخته‌اند با خوانش غلط خود دست به شیرین‌کاری زده اند. و حال شرح این شیرین‌کاری ها؛

رئیس زاده در نشر خود ص ۱۱۶: آل و الّاسینه

مومنه چاقیر در رساله دکتری خود ص ۵۳۰:
Al-i vālāsına

پاشا کریموف در تصحیح خود (نورلان نشریاتی ۲۰۰۵ ) ص ۷۸: Alü valasine

فرهاد رحیمی در پایان نامه خود ص ۱۹۵:
Al-ı vālāsına (?)



علت اشتباهات مشترک مصححان پیشین سوال برانگیز است، تماما نباید به کم‌دانشی آنها حمل شود ... احتمال کپی کاری بسیار قوی است ... باید بیشتر بررسی کرد ...


ادامه دارد ... ✏️

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 13:38
t.me/turkdiledebiyat/1215
✅ اشتباهی دیگر از مصححین پیشین دیوان ترکی قوسی تبریزی (۲)

قوسی در یکی از ابیات خود که آن را با املای کهن از روی کهن‌ترین نسخه تاریخ‌دار این دیوان یعنی نسخه کتابخانه ملک تهران مورخ ۱۰۸۳ نقل میکنیم چنین گفته است (ص ۴۹ نسخه)؛

زلفنکده کونکلمی بولامادم صبا بیله
چوق سرسری دولاندم و دوتدوم سراغلر

کلمۀ سوم مصرع نخست را از میان مصححان پیشین فقط حمیده رئیس زاده (ص ۸۶) درست خوانده است، به صورت؛ بولامادیم (به معنی: نتوانستم بیابم)، شکل اول شخص مفرد غیرتقدیری از مصدر بولماق؛ یافتن.

شاعر میگوید؛ نتوانستم دل (گمشده) را از بین زلفت بیابم


مصححینی که بعد از رئیس زاده این دیوان را تصحیح کرده‌اند، این شکل درست را تبدیل به صورت غلط کرده‌اند بدین صورت که فعل «بولامادم bulamadum» را به دو جز «بولا» و «مادم» تجزیه کرده‌اند.

نام این مصححان خطاکار:

مومنه چاقیر در رساله دکتری خود ص ۵۵۵: bula mādem

پاشا کریموف در تصحیح خود (لیدر نشریاتی ۲۰۰۵ ) ص ۶۳: bula madem

فرهاد رحیمی در پایان نامه خود ص 209: bula mādem

جای تعجب است که این مصححان خطاکار چرا این اشتباه را مرتکب شده‌اند و چرا حداقل به معنی این شیرین‌کاری خود فکر نکرده‌اند؟ آخر این مصرع با این ضبط چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مگر نه اینکه تصحیح یعنی اشتباهات پیشینیان را اصلاح کنیم؟ غلط کردن خوانش درست پیشینیان چه معنا دارد؟

برقی در تصحیح خود از دیوان قوسی تبریزی ص 137، این خطای مصححان پیشین را هم اصلاح کرده است. یا حداقل مرتکب اشتباه چاقیر و کریموف و‌ رحیمی نشده است.

به این نکته هم اشاره کنم که رئیس‌زاده بخاطر معاصر کردن زبان اشعار قوسی این فعل را بصورت بولامادیم خوانده، وگرنه تلفظ اصیل آن در زبان اشعار قوسی چنانکه برقی هم خوانده بولامادوم است.

🆔 @turkdiledebiyat
01/26/2025, 12:57
t.me/turkdiledebiyat/1214
✅ اصلاح یکی از اشتباهات مصحّحین دیوان ترکی قوسی تبریزی

قوسی تبریزی بی‌تردید مهم‌ترین ترکی‌سرای آذربایجان در نیمۀ دوم عصر صفوی است با دیوانی حجیم و از لحاظ ادبی ارزشمند. آخرین تصحیح از دیوان او که بی‌گمان درست‌ترین متن این دیوان هم هست به دست علی برقی انجام گرفته و در سال 1402 توسط نشر نباتی در تبریز منتشر شده است.

پیش از برقی، کسان دیگری همچون حمیده رئیس‌زاده در ایران، مومنه چاقیر در ترکیه، فرهاد رحیمی در ترکیه، و پاشا کریموف در جمهوری آذربایجان این دیوان را تصحیح کرده‌اند.

برای آشنایی با میزان اعتبار این تصحیح‌ها به یک مثال اشاره می‌کنیم. قوسی غزلی دارد که با بیت زیر شروع می‌شود و ما آن را با املای اصل نسخۀ خطی نقل می‌کنیم، از روی کهن‌ترین نسخۀ تاریخ‌دار این دیوان یعنی نسخه شماره ۴۶۲۱ کتابخانه ملک تهران مورخ ۱۰۸۳ هجری قمری، صفحه ۲۳۲:

عشق دریاسنده اورنکِ سپهر بیسکون
بر کف بیمغزدر یا بر حباب سرنکون

خوانش درست این بیت با املای معاصر در تصحیح علی برقی ص ۴۴۹ چنین است؛

عشق دریاسیندا اورنگ سپهر بی‌سکون
بیر کف بی‌مغزدور یا بیر حباب سرنگون


حال جالب است که تمام مصححین پیشین هنگام خواندن این بیت از آنجا که در مصرع نخست آن واژۀ «دریا» را دیده‌اند، هنگام خواندن مصرع دوم هم به اشتباه افتاده و خواسته‌اند از این مصرع هم واژۀ «دریا» را بیرون بکشند. این مصححان مصرع را چنین خوانده‌اند؛

بیر کفِ بی‌مغزِ دریا بیر حبابِ سرنگون


هر چهار مصحح پیشین دچار این اشتباه شده‌اند؛
تصحیح حمیده رییس زاده ص ۲۹۳
رساله دکتری مومنه چاقیر ص ۸۸۰
تصحیح پاشا کریموف ص ۱۹۸
پایان نامه فرهاد رحیمی ص ۳۸۶

در حالی که چنانکه به راحتی میتوان دریافت و به نظر من حتی برای مبتدیان در ادبیات ترکی هم واضح است، خوانش صحیح این بیت تنها به گونه‌ای که برقی خوانده، درست است.
اگر این مصححان خصوصا فرهاد رحیمی که از نسخه مجلس شورای اسلامی هم استفاده کرده، به نسخ توجه می‌کردند می‌دیدند که کاتب نسخۀ مجلس حتی به نوعی مصرع دوم را حرکت‌گذاری هم کرده تا پسینیان در خواندن آن اشتباه نکنند. چنانکه کاتب نسخه مجلس (ص ۲۴۳) با حرکت‌گذاری، مصرع را با همان املای قدیم، چنین نوشته:

بر کف بیمغزدُر یا بر حباب سرنگون

اشتراک این چهار مصحح در ارتکاب یک اشتباه واحد را نباید به پای سختی این بیت گذاشت بلکه احتمالا باید گفت یکی از مصححین اخیر بنای متن خود را بر تقلید از تصحیح های پیشین خصوصا تصحیح مومنه چاقیر نهاده است. از سوی دیگر این مصححین دانش کافی برای ورود به این عرصه را نداشته‌اند و در مواردی مثل آنچه از نظر گذشت دچار سهو شده‌اند. هنر مصحح شایسته این است که از عهدۀ تصحیح در موارد نسبتا پیچیده برآید وگرنه تصحیح متن روانی مثل دیوان ترکی قوسی تبریزی کار دشواری نیست که نیازمند دانش خاصی باشد.
آنچه گذشت نشان می‌دهد که مصححین پیشین و از جمله مصحح این متن به عنوان پایان نامه، دانش کافی برای ارایۀ متن بی‌غلطی از دیوان ترکی قوسی نداشته‌ است.

🆔 @turkdiledebiyat
01/25/2025, 15:55
t.me/turkdiledebiyat/1213
بزرگداشت مرحوم استاد دکتر زریاب خوبی

شنبه ۱۳ بهمن


🆔 @turkdiledebiyat
01/25/2025, 14:13
t.me/turkdiledebiyat/1212
Search results are limited to 100 messages.
Some features are available to premium users only.
You need to buy subscription to use them.
Filter
Message type
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found
Messages
Find similar avatars
Channels 0
High
Title
Subscribers
No results match your search criteria