Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
IR
دانش تفسیر سیاسی
https://t.me/irdiplomat
Channel age
Created
Language
Farsi
-
ER (week)
-
ERR (week)

──═ঊঈ ﷽ ঊঈ═── تنها کانال تحلیل استراتژی سیاسی تاسیس: 17March, 2016 با حضور مسئولان، دیپلماتها، سیاسیون، خبرنگاران و اساتید کشور رزومه دکتر احسان جعفری فر: مدرس استراتژی سیاسی دبیر سیاسی روزنامه سراسری سراج مدیر فصلنامه مدیر انتشارات 09142

Messages Statistics
Reposts and citations
Publication networks
Satellites
Contacts
History
Top categories
Main categories of messages will appear here.
Top mentions
The most frequent mentions of people, organizations and places appear here.
#استراتژی_سیاسی

💢اسرائیل به رغم مخالفت آمریکا، در حال بررسی حمله محدود به تاسیسات هسته ای ایران است

✍️ رویترز

بر اساس گزارش رویترز، بر اساس یک مقام ارشد اسرائیلی و دو منبع دیگر اسرائیل احتمال حمله محدود به تاسیسات هسته‌ای ایران در ماه های آینده را حتی بدون حمایت مستقیم آمریکا رد نکرده است. حمله مورد بحث شامل ترکیبی از حملات هوایی و عملیات کماندویی با هدف به تعویق انداختن برنامه هسته‌ای ایران برای چند ماه تا یک سال خواهد بود.


✍️تفسیر_ خبر
پرسش این است که آیا توافق ایران و آمریکا، حمله اسرائیل را منتفی می‌کند؟

در تحلیلی بر سناریوهای امنیتی پس از توافق احتمالی و رفتار راهبردی تل‌آویو باید گفت در فضای دیپلماتیکی که بوی توافق میان تهران و واشنگتن را می‌دهد، یک سؤال اساسی مطرح است: آیا در صورت تحقق این توافق، سایه جنگ از سر ایران برداشته می‌شود؟ بسیاری بر این باورند که توافق می‌تواند منجر به آرامش منطقه‌ای شود؛ اما تجربه، منطق امنیتی تل‌آویو، و تحرکات اخیر اسرائیل حکایت دیگری دارند.


1️⃣ اسرائیل چرا هنوز احتمال حمله را حفظ می‌کند؟

🔹 امنیت‌گرایی مطلق در حوزه هسته‌ای
اسرائیل برنامه هسته‌ای ایران را، حتی اگر صلح‌آمیز باقی بماند، تهدیدی راهبردی تلقی می‌کند. دکترین امنیتی تل‌آویو بر این اصل استوار است که انحصار هسته‌ای‌اش در منطقه نباید شکسته شود. بنابراین، هرگونه توانمندی بالقوه ایران—حتی در سایه توافق—می‌تواند زمینه‌ساز اقدام نظامی باشد.

🔹 ضربه به «مغز محور مقاومت»
اسرائیل طی دو دهه گذشته، اقدامات خود را عمدتاً بر بازوهای منطقه‌ای ایران متمرکز کرده؛ از حملات به حزب‌الله تا حملات گسترده در غزه. اما اکنون، تمرکز راهبردی‌اش به «سر» این محور یعنی تهران معطوف شده است. حمله به ایران، بیش از آن‌که نظامی باشد، اقدامی برای کسب پرستیژ و بازدارندگی و غافلگیری با دستکاری ذهنی برای اقدامات آینده است.

🔹 نمایش توان طلاعاتی و نبرد ادراکی
با افشای عملیات سایبری، ترورهای هدفمند و نفوذ اطلاعاتی، اسرائیل می‌کوشد دو پیام روشن به ایران بدهد:
۱. "ما هر لحظه تو را می‌بینیم"
۲. "قادر به زدن ضربه هستیم، اگر بخواهیم"
این سیاست تهدید ادراکی، نقش مهمی در مهار نرم ایران دارد.


2️⃣ آیا توافق، احتمال حمله را از بین می‌برد؟

🔺 پاسخ: خیر. حتی در صورت توافق نیز سناریوهای متعددی باقی می‌ماند که اسرائیل را به اقدام سوق دهد:

➀ این انگاره : توافقِ ناقص = تهدیدِ باقی‌مانده
اگر توافق صرفاً بر برنامه هسته‌ای تمرکز کند و نقش منطقه‌ای ایران را نادیده بگیرد، از دید اسرائیل، خطر اصلی همچنان پابرجاست. حمایت ایران از گروه‌های مقاومت، فارغ از برجام، تهدیدی حیاتی تلقی می‌شود.

➁ این انگاره: احیای اقتصاد ایران = تهدید جدید
تنفس اقتصادی پس از توافق می‌تواند قدرت منطقه‌ای ایران را افزایش دهد؛ موضوعی که تل‌آویو را به تحرک وادار می‌کند، حتی اگر آن تحرک در قالب عملیات پیش‌دستانه باشد.

➂ این انگاره: توافق اطمینان بخش = منتفی شدن تهدید آمریکا علیه ایران
اسرائیل ممکن است با حمله‌ای محدود، ایران را به واکنش وادار کند تا توافق تضعیف شود یا آمریکا در حمایت از آن مردد گردد. این تاکتیک «تحریک هدفمند» پیش‌تر در بحران‌های مختلف کاربرد داشته.

➃ این انگاره: فریب ایران با سناریوی ترکیبی چماق و هویج ممکن است
در یک بازی پیچیده، ممکن است اسرائیل نقش تهدیدگر و حمله کننده را ایفا کند، و آمریکا با وعده لغو توافق ایران را از واکنش بازدارد. این مدل فشار-پاداش، ایران را در وضعیت انتخاب سخت قرار می‌دهد.

🎯 جمع‌بندی استراتژیک:

🔻 امنیت اسرائیل از متن توافق*حاصل نمی‌شود، بلکه از «تضمین سهم راهبردی‌اش از توافق » ناشی می‌شود.
🔻 تل‌آویو در پی توافقی نیست که جلوی حمله اش را بگیرد، بلکه توافقی می‌خواهد که اگر هم حمله کرد، بتواند آن را توجیه یا ایران را به تمکین برساند.

◾️چگونه ایران می‌تواند توافق کند، بدون اینکه بازدارندگی‌اش در برابر اسرائیل را از دست بدهد؟ پاسخ های راهبردی این است که مسیرهای حمله احتمالی اسرائیل رو از نظر ادراکی ببندد: یعنی اطمینان بدهد که حاضر نیست پاسخ مشروع انتقام را با اقتصاد معامله کند! دوم استراتژی ابهام سازنده را در پیش بگیرد؛ سوم بازتعریف توافق به‌مثابه «ابزارِ مدیریت» نه «پایان تهدید»؛ ترساندن امریکا از اینکه بعد توافق اگر اسرائیل حمله کند درصد غنی سازی بالا خواهد رفت.

──═ঊঈ @ir
diplomat ঊঈ═─
04/21/2025, 23:17
t.me/irdiplomat/6613 Permalink
تقویت رزومه مصاحبه
انتشار مقاله و کتاب

09142052930
04/20/2025, 21:11
t.me/irdiplomat/6611 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢سایه تهدید حمله اسراییل علی رغم توافق ایران و امریکا

◾️بحث داغ رفع تهدید حمله اسراییل به ایران با نگاه راهبردی توافق ایران و امریکا همچنان در محافل سیاسی و نظامی مطرح است حال میخواهیم بپردازیم چگونه ممکن است علی رغم توافق ایران و امریکا حمله اسراییل باز انجام شود:

1️⃣پیش از هر چیز لازم است درک کنیم چرا اسرائیل دنبال حمله به ایران است؟

دلیل اول امنیت جویی این رژیم همیشه نگران است که داشتن سلاح هسته ای را سپر امنیتی خود میداند و از این رو برای گرفتن گوی رقابت دست یابی ایران به سلاح هسته ای و داشتن برتری استراتژیک سلاح هسته ای به ایران حمله کند زیرا نگران مخفی کاری ایران است برای همین نتانیاهو خواستار برچیده شدن تمام تاسیسات هسته ای ایران است

دلیل دوم پرستیژ جویی اسراییل است که این رژیم بعد از دست یابی به موفقیت های عملیاتی در ترور رهبران حماس و حزب الله و تحمیل هزینه سنگین به بازوهای مقاومت به دنبال زدن ضربه به سر اختاپوس برای کسب پرستیژ خود است این در شرایطی است که این رژیم ادعا دارد که می‌تواند در گام اول پدافند هوایی ایران را از کار بیندازد و عمده نگرانی اش گویا از واکنش ایران است نه حمله خود! هدف این پرستیژ ارسال پیام به ایران است تا تهدیدهای ممکن آتی ایران را با چشم زهر گرفتن امروز رفع کند


دلیل سوم این است که اسرائیل بدنبال اثبات توانایی برتری خود از بعد اطلاعاتی و تکنولوژیکی است این رژیم دو نگاه القایی را دنبال می کند: شما زیر نظر هستید و هر زمان اراده شود فقط یک شلیک کافی است و دوم اینکه هرچند اسراییل نزدیک تر از آنچه فکر می‌کنید به شماست اما اجازه نخواهد داد ابتکار عمل در دست شما بیفتد و پیش دستی از آن ماست. هدف تمکین ایران است.


2️⃣در بخش دوم میخواهیم بدانیم اگر توافق ایران و امریکا رخ دهد آیا باز احتمال حمله اسراییل ممکن است؟

چهار نکته وجود دارد که نشان می‌دهد بله این امکان وجود دارد؛ البته باید مفروض بگیریم که امریکا و اسراییل دارای اختلاف دیدگاه نسبت به توافق جدید هستند و اسراییل مخالف توافق امریکا و ایران است ؛ خب با این مفروض پس دلایل حمله اینها است:


نخست اینکه از نظر اسراییل توافق رفع تحریم در برابر رفع تهدید دستیابی به بمب هسته ای هنوز فرصت کافی را از ایران برای کنشگری علیه اسراییل نگرفته است و ممکن است ایران همان اهداف پیشین خود را بعد توافق در قبال اسراییل ادامه دهد پس تنش باید زنده نگه داشته شود

دوم اینکه توافق ایران و امریکا یک توافق بظاهر رفع تهدید امنیتی است ولی بدنبالش سودبرنده اصلی از بعد اقتصادی ایران و امریکا هستند پس اسراییل با این بدبینی که توافقی که برای منافع اقتصادی باشد یک معامله امریکایی-ایرانی ضد اسراییلی است و نگرانی اسراییل رفع نشدنی خواهد ماند پس اگر توافقی صورت بگیرد ایران هراسی و انزواگرایی ایران ضد منافع و امنیت اسراییل است و معلوم نیست ایران با این تنفس جدید اقتصادی چه خواهد کرد


سوم اینکه اسراییل برای بهم زدن توافق باید حمله کند تا دو اقدام دست کم رخ دهد نخست کشاندن ایران به جنگ و لغو شدن روند مذاکرات با خود و دوم در برابر عمل انجام شده قرار دادن امریکا در حمایت از خویش… اسراییل پس ممکن است حمله را انجام دهد و علی رغم مخالفت امریکا حتی با حمله بدنبال آتش افروزی روابط باشد . اسراییل از عادی سازی روابط اقتصادی ایران و امریکا خطر بزرگی را احساس می کند

حال باید پرسید اسراییل در چه صورت با توافق به امنیت میرسد؟ در درجه اول به امریکا و ایران بستگی دارد ولی نخست توافق اسراییل با امریکا بر سر مواضع مشترک توافق در قبال ایران، دوم دست یابی به امتیاز جنگ تن به تن با حماس و حزب الله بدون مداخله ایران، سومی که پیچیده تر است تقسیم مسئولیت با آمریکا است یعنی ابتدا حمله منی کند تا توافق امریکا و ایران صورت بگیرد سپس با هویج بزرگ امریکا در توافق با ایران اسراییل ضربه حمله / چماق خود را علیه ایران ولو محدود بزند و در نهایت امریکا هرگونه واکنشی از ایران را با لغو هویج به تمکین وادارد و ایران در برابر عمل انجام شده حمله قرار بگیرد و اسراییل بازی امنیت و پرستیژ را با هم ببرد

@irdiploma
t
04/20/2025, 19:35
t.me/irdiplomat/6610 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢 تحلیل استراتژیک دیپلماسی فشار؛ از بازی‌سازی آمریکا تا فقدان بازدارندگی در ایران

در ادبیات سیاست بین‌الملل، "دیپلماسی فشار" نوعی از مهندسی تهدید است؛ شکلی از بازی قدرت که در آن، طرف مهاجم تلاش می‌کند با ترکیب تهدیدات روانی، هشدارهای نظامی و فشارهای اقتصادی، اراده سیاسی طرف مقابل را تغییر داده و به تسلیم تدریجی وادار کند. اصل کلیدی این مدل دیپلماتیک، القای این گزاره است: هزینه عدم توافق، سنگین‌تر از پذیرش شرایط تحمیلی است.

رفتار راهبردی آمریکا، به‌ویژه در دوره‌های پرتنش منطقه‌ای، دقیقاً در این چارچوب قابل تحلیل است. هم‌زمان با بالا گرفتن بحران‌ها در منطقه، آمریکا بازی دوگانه‌ای را پیگیری می‌کند: از یک سو پیام گفت‌وگو و مذاکره را می‌فرستد، و از سوی دیگر با ابزارهای جنگ روانی، سناریوهای درگیری را شبیه‌سازی می‌کند. این همان "دیپلماسی فشار فعال" است: فشار برای تحمیل مذاکره، نه دعوت به مذاکره.

🎯 ایران؛ بازیگر یا بازی‌خورده؟
در شرایط کنونی، هرچند فضای عمومی مذاکرات به‌گونه‌ای است که آمریکا نیز خواهان بازگشت به میز گفت‌وگوست، اما واقعیت میدانی این است که ایران فاقد ابزارهای بازدارنده مؤثر در دیپلماسی فشار متقابل است.. ضعف در ساختن سناریوی تهدید متقابل باعث شده ایران نه توان مدیریت میدان را داشته باشد و نه قدرت جهت‌دهی به میز مذاکره را.

⚠️ ضعف‌های کلیدی در استراتژی فشار ایران:

1. فقدان تهدید باورپذیر: ایران هیچ ابزار فعال و مشخصی برای نشان‌دادن پیامد ملموس شکست مذاکرات ندارد.
2. شکاف بین قدرت منطقه‌ای و استراتژی رسمی: غرب موفق شده میان توانمندی‌های هسته‌ای، نظامی و نفوذ منطقه‌ای ایران پیوند استراتژیک برقرار کند. اما خود ایران، از ترس تخریب تصویرش به‌عنوان یک بازیگر صلح‌طلب، از این پیوندسازی راهبردی گریزان است.
3. از دست رفتن اهرم انرژی: در گذشته، بازار جهانی انرژی یکی از ابزارهای تهدید نرم ایران بود. اکنون، تحت تحریم و با تغییرات ساختاری در بازار انرژی، این اهرم نیز کارایی خود را از دست داده است.

🧠 دیپلماسی فشار آمریکا؛ بازی در زمین ذهن ایران

آمریکا از ابزارهای مختلفی برای اجرای دیپلماسی فشار بهره می‌گیرد:
- جنگ روانی از مسیر رسانه‌ها و افکار عمومی
- تهدیدات کنترل‌شده از جانب اسرائیل برای القای فشار لحظه‌ای
- استفاده از ائتلاف‌های منطقه‌ای برای محاصره دیپلماتیک ایران
- *نمایش گزینشی از گزینه نظامی به عنوان احتمال جدی، نه صرفاً بلوف

در این میان، تصویر اسرائیل به عنوان بازوی اجرای تهدید، بخشی از بازی تاکتیکی آمریکا برای باورپذیر ساختن فشار است. هدف، مجبور کردن ایران به پذیرش نسخه‌ای از مذاکره است که صرفاً به رفع نگرانی‌های غرب بینجامد، نه تأمین منافع استراتژیک ایران.

🧩 چالش راهبردی ایران: از مطالبه رفع تحریم تا ناتوانی در ایجاد خطر متقابل

ایران، در حال حاضر تنها یک مطالبه در سطح بین‌المللی دارد: "رفع تحریم‌ها". در مقابل، غرب سه مطالبه به نام "رفع تهدید" دارد: توقف برنامه هسته‌ای، کنترل برنامه موشکی، و مهار نقش منطقه‌ای ایران. این عدم توازن در سطح مطالبه‌گری، خود بیانگر اختلال در وزن استراتژیک ایران در میز مذاکره است.

❗️ نتیجه‌گیری استراتژیک:

در غیاب یک «دیپلماسی فشار متقابل»، ایران صرفاً به بازیگری منفعل تبدیل می‌شود که باید نگرانی‌های امنیتی غرب را برطرف کند و در ازای آن، امتیازاتی نامشخص و شکننده دریافت کند. چنین توافقی نه پایدار است و نه استراتژیک.

پرسش کلیدی این است: اگر ما نتوانیم طرف مقابل را از هزینه‌های شکست مذاکره بترسانیم، چگونه می‌خواهیم امتیاز بگیریم؟ هزینه شکست ساختن بمب هسته ای نیست زیرا ایران گفته است اگر تهدید نظامی شود بمب هسته ای می سازد اما واقعا اگر مذاکره شکست بخورد و ترامپ هم به این نتیجه برسد مذاکره را رها سازد و حتی اسرائیل را راضی کند که حمله ای نکنیم بهتر است آنوقت چه خواهد شد؟ آیا تشنگی ایران برای رسیدن به توافق باعث نخواهد شد دنبال توافق اولیه و حداقلی باشد؟

پاسخ روشن است: ایران برای حفظ موقعیت ژئوپلیتیک خود و جلوگیری از استحاله در نظم منطقه‌ای، ناگزیر از طراحی یک «دیپلماسی فشار بازدارنده» است. بدون آن، هر توافقی به‌جای تضمین منافع، مقدمه‌ای بر فشارهای بعدی خواهد بود. یکی از راه های دیپلماسی فشار این است که ایران نشان بدهد که مسائل داخل آن به مذاکره بستگی ندارد! به علاوه سیاست تطمیع غرب در اینکه اگر مذاکره صورت نگیرد منافع اقتصادی خود را از دست خواهد داد گزینه خوبی است؛ ایران باید نشان بدهد که شکست مذاکرات یعنی چه؟
──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═─
04/18/2025, 20:59
t.me/irdiplomat/6609 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢خطاها در تحلیل استراتژیک مسائل سوریه

سؤال از شکست یا موفقیت ایران در سوریه، مستلزم نگاهی چندبُعدی به متغیرهای سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک در این میدان پیچیده است. در این راستا، استدلال‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد تحلیل شکست ایران بر مبنای تئوری‌های توطئه و حذف تحمیلی ایران از سوی قدرت‌های بزرگ، تحلیلی سطحی و نادقیق است. اما چند محور اصلی به تبیین ضد این اسندلال ها کمک می‌کند:


1️⃣تفاوت بنیادین میان «بد بازی کردن» و «بازیچه بودن»
ایران در بحران سوریه یک بازیگر مقتدر و تعیین‌کننده بود، نه بازیچه‌ای در طرح‌های غربی. نقش مؤثر ایران در تثبیت دولت مرکزی دمشق و مقابله با گروه‌های معارض، یکی از محورهای موفق سیاست خارجی ایران در منطقه بود. اما با گذر زمان، عدم انسجام در راهبرد دیپلماتیک و نظامی، نبود هماهنگی کافی با سایر کنشگران کلیدی، و غفلت از طراحی سازوکارهای بلندمدت، به شکل‌گیری نارسایی‌های استراتژیک انجامید. این شرایط نه از حذف هدفمند ایران توسط قدرت‌های بزرگ، بلکه از ناکارآمدی نسبی در تنظیم بازی درون میدان برخاسته است. بنابراین، اگر واژه‌ای برای این وضعیت انتخاب کنیم، «شکست از درون» تعبیر دقیق‌تری است تا توهمِ «توطئه از بیرون».

2️⃣ایران، بازیگر ضروری در اوج بحران
در مقطعی که سقوط دولت سوریه قریب‌الوقوع به نظر می‌رسید، ایران برخلاف بسیاری از بازیگران، وارد میدان شد و ستون‌های نظام دمشق را تقویت کرد. در حالی که میلیاردها دلار صرف حمایت از معارضان شده بود، ابتکارات استراتژیک فرماندهان ایرانی به‌ویژه شهید قاسم سلیمانی، معادلات را تغییر داد. حضور مؤثر ایران در میدان، حاصل اراده و توانمندی بومی بود، نه نتیجه بازی‌دادن از سوی غرب. افول تدریجی نقش ایران در سال‌های اخیر، بیشتر تابع تحولات میدانی و برخی توافقات پشت‌پرده دولت سوریه با سایر کشورها بود.

3️⃣ خطای راهبردی دمشق در تعدیل نقش ایران
سوریه در مرحله‌ای حساس، کوشید میان بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای توازن ایجاد کند؛ این تلاش با هدف بازسازی اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری عربی و غربی انجام شد، اما هزینه آن، کمرنگ‌سازی نقش راهبردی ایران بود. کشورهایی که زمانی در پی سقوط بشار اسد بودند، اکنون بازگشت به دمشق را مشروط به کاهش نفوذ تهران کردند. این تغییر مسیر، آن هم در زمانی که ثبات نظامی هنوز کاملاً تثبیت نشده بود، خطای راهبردی دمشق بود، نه نتیجه یک توطئه بیرونی. نباید تحلیل موقعیت ایران در سوریه را به ساده‌سازی‌های توهم‌آلود تقلیل داد. آنچه ایران را در سوریه به حاشیه برد، ترکیبی از اشتباهات محاسباتی دمشق، تغییر موازنه‌های منطقه‌ای، و ناکامی ایران در تطبیق سریع با شرایط جدید بود.

4️⃣گذار از بحران نظامی به بحران سیاسی:
با کاهش دامنه نبردهای نظامی، بحران سوریه به مرحله‌ای تازه وارد شد که در آن، چالش‌های سیاسی و اجتماعی – نظیر مطالبات مردم برای اصلاحات، عدالت اقتصادی و دموکراسی – به اولویت بدل شدند. در این فضا، دولت دمشق به‌جای گشودن مسیر گفت‌وگو با مردم و تثبیت حمایت متحدان راهبردی، به سمت بازتعریف بازی سیاسی خود رفت و تلاش کرد هم مطالبات داخلی را نادیده بگیرد و هم نقش ایران را محدود سازد. تصور اسد این بود که می‌تواند از شرایط پساامنیتی برای نزدیک شدن به اعراب و غرب بهره‌برداری کند، بدون آنکه هزینه‌ای برای عبور از ایران بپردازد. این خطای محاسباتی بزرگ، نقش ایران را در مقطع حساس «گذار امنیتی به سیاسی» تضعیف کرد.

5️⃣ناتمام‌ماندن دیپلماسی پساجنگ از سوی ایران:
پس از تثبیت نسبی امنیت در سوریه، انتظار می‌رفت ایران از ظرفیت قدرت هوشمند خود استفاده کرده و با ورود به عرصه‌های بازسازی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، جایگاه استراتژیک خود را نهادینه سازد. اما غفلت از سرمایه‌گذاری در این عرصه، فرصت را برای رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم کرد. از سوی دیگر، ساختار علوی دولت دمشق در برابر اکثریت سنی کشور، ایجاب می‌کرد ایران در زمینه بازسازی اجتماعی و بازآفرینی مشروعیت نیز وارد عمل شود؛پس با وجود عمق استراتژیک روابط تهران و دمشق، این همکاری هرگز به شکل نهادمند، ساختارمند و توافق‌محور توسعه نیافت.

در کل چرا ایران سوریه را به‌راحتی از دست داد:

🔻فقدان دیپلماسی هم‌زمان با حضور نظامی مؤثر
🔻عدم هماهنگی استراتژیک با سایر بازیگران کلیدی در سوریه (روسیه، ترکیه، قطر و...)
🔻نادیده‌گرفتن روندهای سیاسیِ پسابحران و تمرکز صرف بر امنیت میدانی
🔻ضعف در نهادسازی و تثبیت حضور پایدار پس از پیروزی‌های نظامی
🔻سیاست چندوجهی گرایی دمشق برای ایجاد توازن میان قدرت‌های خارجی
🔻افزایش نفوذ کشورهای عربی و بازسازی روابط سوریه با جهان عرب (به قیمت تضعیف موقعیت ایران)
🔻عدم ارائه یک چشم‌انداز اقتصادی روشن برای حضور خود در سوریه
🔻 عدم پیش‌بینی سناریوهای واگرایی

──═ঊঈ @i
rdiplomat ঊঈ═─
04/16/2025, 18:12
t.me/irdiplomat/6607 Permalink
🌔🌏🌔 ارزشمندترین کانال‌های تلگرام برای آگاهی از جهان پیرامون


♻️ اندیشکده اقبال‌؛ اندیشگاه تخصصی پاکستان🇵🇰
@andishkadeh
iqbal

🌎 مطالعات شرق؛ مرکز تخصصی مطالعات افغانستان، آسیای مرکزی‌ و پاکستان
@iran_s
harghi

🔆 سیاست بهشتی 🕊
@SBU_Politica
lScience

🌎 درس‌گفتار علوم سیاسی و روابط بین الملل
@ec
opolitist

⭕️ در حقوق بشر حرفه‌ای شوید
@ngoodvv

🔆 مطالعات توسعه ایران
@Baharestan
_ThinkTank

🌎 اقتصاد سیاسی بین‌الملل🏅
@In
ter_Politics

🔆 اندیشکده مطالعات حاکمیت و روابط بین‌الملل
@Gove
rnanceStudies

🌎 پایش سیاسی ایران
@ir_REVIEW

🔆 کانال مطالعات سوریه
@hdrhbb1

🌎 ژانوس سی
است
@mousavi2025

🔆 مرکز مطالعات عراق
@instit
uteofiraqistudies

🌎 چین و ماچین 🇨🇳🇨🇳🇨🇳
@china_Reivew

⭕️ ا
قتصاد آفریقا
@EcoAfrican

🔆 دیدبان تحولات جریان‌ها(ملت دین)
@melatedin

🌎 تحولات سودان(البرهان-حمیدتی)
@Islamic_Africa

🔆 رازفیلم/دانلود فیلم و مستند سیاسی اجتماعی فرهنگی
@razfilmweb


🌎 روسکیی چاس
@RusskiyChas

🔆 هم
ه چیز درباره چین🇨🇳
@chinese10

🌎 لوموند دیپلماتیک Le Monde diplomatique
@mondediplofa

🔆 اوراسیا پست، اخبار و تحلیل - چین و روسیه CIS
@EurasiaPost

⭕️ ژئواکونومیک نیوز
@GeoecoNEW
S

🌎 دانش تفسیر سیاسی
@irdiplomat

🔆 کتابخ
انه تخصصی روابط بین الملل
@ir_Texts

🌎
تحلیل جنگ های ترکیبی
@warfarehybrid

🔆 آموزش فن ترجمه زبان تخصصی علوم سیاسی و روابط
@policyina
ct

🌎 اندیشکده تهران
@InstituteTehran

♻️ کمی
ته ضد جنگ و تحریم 🇵🇸
@NowarNosanctions


🌻🍀 هماهنگی برای تبادل
@mrgp_1
04/15/2025, 20:29
t.me/irdiplomat/6605 Permalink
💢 تحلیل امکان استراتژی فریب آمریکا با محوریت مذاکرات عمان

در فضای سیاسی و امنیتی منطقه، مذاکرات اخیر میان ایران و آمریکا در عمان، با وجود پوشش دیپلماتیک اگرچه محدود و در ظاهر معطوف به کاهش تنش هستند، اما با نگاهی تحلیلی‌تر، می‌توان آن‌ها را مشکوک و بخشی از یک سناریوی بزرگ‌تر دانست که هدفی فراتر از تعامل دارد: خنثی‌سازی قدرت دفاعی ایران و هم‌زمان باز کردن اقتصاد ایران به نفع غرب، بدون رفع تحریم‌ها.

◾️در این چارچوب، دو سناریو کلیدی به روشنی قابل تشخیص‌اند:

1️⃣ سناریو «لیبی‌سازی ایران»: کشف و خلع توان دفاعی

سناریوی فعلی آمریکا در قبال ایران برگرفته از مدل لیبی است؛ مدلی که با وعده‌های فریبنده، به خلع سلاح تدریجی و سقوط قذافی منجر شد. در مذاکرات عمان نیز آمریکا می‌کوشد با پوشش «کاهش تنش»، اطلاعاتی از ساختار دفاعی و توان موشکی ایران به‌دست آورد. هدف نهایی، جلوگیری قطعی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و کاهش توان مقاومت راهبردی آن است؛ همان‌گونه که نتانیاهو در ۲۰۲۳ تأکید کرد: «باید همان کاری را بکنیم که در لیبی شد.»

2️⃣ سناریو «معامله‌گری ترامپ»: حفظ تحریم‌ها، گشودن بازار برای آمریکا

دونالد ترامپاز گذشته نگرش متفاوتی به توافقات داشت الان چرا باید عوض شود؟! او به‌جای توافقی جامع و پایدار، دنبال معامله‌ای بود که در ظاهر تنش را کاهش دهد، اما تحریم‌ها را حفظ کند و در عین حال از بازار و منابع ایران بهره‌برداری کند. آمریکا به‌دنبال توافقی نیست که به رفع واقعی تحریم‌ها بینجامد، بلکه خواهان نوعی «نظم کنترل‌شده» است؛ شرایطی که در آن، ایران با اقتصاد نیمه‌باز و فاقد استقلال کامل دفاعی باقی بماند و شرکت‌های غربی ـ به‌ویژه آمریکایی ـ بتوانند به بازار آن دست یابند، بی‌آنکه محدودیت‌های راهبردی آمریکا کاهش یابد و معلوم نیست هدف شناسایی راه های دور زدن ایران تحریم ها از منفذ روابط اقتصادی با آمریکا است یا خیر.

◾️ چرا توافقی در کار نیست؟

نکته کلیدی مذاکرات غیر مستقیم درک بازی فریب آمریکا است. مذاکرات عمان، بیشتر به‌مثابه «تاکتیک فریب» برای مدیریت افکار عمومی، القای امنیت روانی کاذب در بازار داخلی ایران و در نهایت، انحراف از مطالبات اساسی ایران مانند رفع کامل تحریم‌ها طراحی شده است. ایالات متحده می‌خواهد بدون پرداخت هزینه‌های یک توافق واقعی، مزایای مدیریت‌شده‌ای از تعاملات محدود به‌دست آورد؛ مزایایی همچون کنترل نسبی بر برنامه هسته‌ای، کسب اطلاعات یا تضمین های امنیتی و بازگشایی محدود بازار برای کالاها و خدمات آمریکایی.

مارک دوبویتز ( ۲۰۲۳ ) : « ایده این است که ایران اطلاعات بدهدولی‌ها باقی می‌مانند».
ترامپ ( ۲۰۱۹ ) : « تحریم‌ها می‌ماند ، اما اگر ایران نفت بفروشد و کالاهای آمریکایی بخرد خوشحال می‌شوم.»
برایان هوک (۲۰۲۰): «تحریم ابزار فشار است، اما آماده‌ایم کانال اقتصادی را برای شرکت‌های آمریکایی باز کنیم، اگر ایران محدودیت‌هایی را بپذیرد.»

◾️در استراتژی فریب آن‌چه تحت عنوان «مذاکره» یا «گفت‌وگوهای محدود و مشروط» روی می‌دهد، نه در مسیر توافق واقعی، بلکه در یک استراتژی یک فریب دقیق و چندلایه است. است . فرمول این استراتژی را می‌توان چنین صورت‌بندی کرد:

فرمول فریب:

➕ افزایش ضریب اطمینان از مهار آسیب رساندن نظامی ایران از جمله در منطقه
اعطای هویج کوچک (نمادین) از سوی آمریکا برای ایجاد انگیزه حداقلی و مدیریت رسانه‌ای
➕اطمینان کامل آمریکا از عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به‌مثابه خط قرمز حیاتی و برچیده شدن امکان دستیابی به سلاح در صورت حمله احتمالی در آینده
➕ تکرار هویج کوچک، چون وقتی دستیابی به سلاح هسته‌ای غیرممکن شده، دلیلی برای دادن امتیاز بزرگ‌تر (هویج بزرگ) باقی نمی‌ماند
➕ باز کردن محدود بازار ایران برای کالاهای مصرفی و غیراستراتژیک آمریکایی (یعنی خوراندن منافع اقتصادی آمریکا به ایران در قالب بازار نیمه‌باز)
➕ عدم رفع تحریم‌ها به بهانه تداوم نگرانی‌های هسته‌ای، منطقه‌ای و موشکی، چون هنوز «مذاکره اصلی» آغاز نشده و موضوعات «مهم‌تر» در آینده نگه‌ داشته شده‌اند

🎯 هدف نهایی از این فرمول چیست؟
🔹 خلع قدرت راهبردی ایران بدون درگیری مستقیم
🔹 تحریم‌ها به‌عنوان ابزار دائمی‌چانه‌زنی
🔹 توان ایجاد جنگ روانی و آشفتگی در آینده
🔹 مدیریت افکار عمومی جهانی از طریق القای «دیپلماسی فعال»

◾️ارائه پیشنهاد غیر مستقیم یک ایده هوشمندانه توسط ایران است با این حال محتوای مذاکرات عمان نشان خواهد داد که این یک سناریوی فریب است یا خیر
… عراقچی باید تضمین امنیتی ندهد بلکه تضمین امنیتی بگیرد و جمله اگر حمله کنید سلاح میسازیم را زنده نگه دارد دوم رفع همه تحریم ها را پیش شرط ورود به بازارگشایی امریکا کند و سوم در مقابل هر خواسته “پاسخ متقابل متناظر” دهد نه فقط اقتصادی

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═─
04/11/2025, 21:31
t.me/irdiplomat/6604 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢کشورهای عربی باید طرح صلح خود را ارائه دهند و واشنگتن را به تعامل با آن متقاعد کنند

✍️چتم هاوس

1️⃣وضعیت پیچیده میدانی و سیاسی
- حمله مجدد اسرائیل به غزه در حالی رخ داده که یک آتش‌بس شکننده در حال اجرا بود؛ این نه‌تنها امید به پایان موقت خشونت‌ها را از بین برد، بلکه بار دیگر نشان داد که اسرائیل هنوز به دنبال پیروزی نظامی کامل است، حتی اگر دستاورد عملی آن محدود باشد.
- ادامه حضور و فعالیت حماس نیز بیانگر شکست سیاست‌های اسرائیل در حذف کامل این گروه از صحنه است.

2️⃣فقدان گزینه‌های معتبر فلسطینی
- حماس به رغم تضعیف، همچنان پایگاهی در غزه دارد، البته به نظر برخی بروز اعتراضات اخیر نشانه تغییراتی در افکار عمومی نیز است.
- تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) نیز با بحران مشروعیت روبرو است و نتوانسته به عنوان جایگزین قابل‌قبولی مطرح شود، نه در میان مردم فلسطین و نه در سطح بین‌الملل.

3️⃣طرح صلح کشورهای عربی و نقشی که باید بازی کنند
طرح صلح ۴ مارس کشورهای عربی که محور آن بازسازی غزه و استقرار نهادی فلسطینی (شاید PA) به عنوان اداره‌کننده موقت است، تنها در صورتی شانس موفقیت دارد که حمایت عملی و دیپلماتیک آمریکا را نیز جلب کند.
- کشورهای عربی باید واشنگتن را متقاعد کنند که این راهکار واقع‌بینانه‌تر و کم‌هزینه‌تر از حمایت ادامه‌دار از سیاست‌های نتانیاهو است.

4️⃣چشم‌انداز خطرناک اسرائیل برای آینده غزه
- آنچه از سیاست‌های جدید نتانیاهو پیداست، برنامه‌ای برای اشغال مجدد و کوچ اجباری غیررسمی فلسطینیان است. حتی ایجاد "دفتر مهاجرت داوطلبانه" نیز بخشی از این رویکرد است.
- این موضوع با هشدارهای سازمان ملل مبنی بر "پاک‌سازی قومی احتمالی" هم‌خوانی دارد.

5️⃣لزوم تدوین طرحی جامع، واقع‌بینانه و چندمرحله‌ای
- تمدید آتش‌بس تنها یک مُسکن موقتی است.
- اگر کشورهای عربی بتوانند طرحی ارائه دهند که شامل:
- بازسازی غزه،
- پایان رسمی جنگ،
- تضمین حضور نهاد فلسطینی مشروع (حتی به صورت موقت) برای اداره غزه،
- و برنامه بازسازی اقتصادی-اجتماعی باشد،

آن‌گاه احتمال متقاعد کردن آمریکا بیشتر خواهد بود، به ویژه اگر فضای داخلی آمریکا نیز به سود کاهش مداخلات خاورمیانه‌ای باشد.

https://www.chathamhouse.org/2025/03/arab-states-must-adapt-their-gaza-peace-plan-and-persuade-washington-engage-i
t

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
04/06/2025, 17:24
t.me/irdiplomat/6600 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢حملات آمریکا به حوثی‌ها ایران را پای میز مذاکره نمی‌کشد

✍️چتم هاوس

در پرتو تشدید درگیری‌ها میان ایالات متحده و حوثی‌ها و ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، چند نکته استراتژیک کلیدی برای تحلیل و درک وضعیت فعلی و آینده بحران یمن قابل توجه است:

1️⃣حملات آمریکا، نه بازدارنده و نه راهی به مذاکره
حملات اخیر ایالات متحده، هرچند شدیدتر از قبل، نتوانسته حوثی‌ها را از اقداماتشان در دریای سرخ بازدارد. این حملات نه‌تنها موجب محدودسازی عملیات آنها نشده، بلکه احتمال تشدید خشونت از سوی حوثی‌ها و بازگشت حملات به اسرائیل یا اهداف غربی را افزایش داده است. این روند، به‌جای کشاندن ایران به میز مذاکره، احتمالاً تهران را به ادامه یا حتی تقویت حمایت از حوثی‌ها وامی‌دارد.

2️⃣تمایز منافع ایران و حوثی‌ها
در حالی که حوثی‌ها به‌عنوان بخشی از محور مقاومت در هماهنگی با ایران عمل می‌کنند، اما سطح تحمل ریسک بالاتر، ایدئولوژی تهاجمی‌تر و کنترل کامل بر مناطق تحت سیطره‌شان، باعث شده آنها استقلال نسبی داشته باشند. ایران نسبت به حملات دریای سرخ تردید داشت، اما نتوانست مانع از آن شود. این شکاف منافع می‌تواند برای سیاست‌گذاران غربی به‌عنوان اهرم استفاده شود.

3️⃣تاثیر سیاست‌های ترامپ بر وضعیت یمن
طبقه‌بندی حوثی‌ها به‌عنوان سازمان تروریستی خارجی و اجرای آن از سوی واشنگتن، نه‌تنها موجب واکنش تهاجمی حوثی‌ها خواهد شد، بلکه ممکن است آن‌ها را وادار به کنار گذاشتن آتش‌بس با عربستان و افزایش حملات به منافع منطقه‌ای کند. این اقدام همچنین اقتصاد حوثی‌ها را بیشتر به کانال‌های غیررسمی و رمزارزها متکی می‌کند، که نظارت و مهار آن دشوارتر خواهد شد.

4️⃣ضرورت هماهنگی با بازیگران منطقه‌ای
اقدامات یک‌جانبه آمریکا، به‌ویژه بدون هماهنگی با عربستان سعودی و امارات، نه‌تنها کارایی استراتژیک ندارد، بلکه خطر تکرار شکست‌های گذشته را افزایش می‌دهد. این کشورها، با تجربه مستقیم از جنگ یمن، بهتر از هر بازیگر دیگری می‌دانند که چه رویکردهایی کارآمد نیستند.

5️⃣نیاز به راهبرد بلندمدت برای صلح پایدار
اگر هدف واقعی واشنگتن تضعیف و مهار حوثی‌هاست، چاره‌ای جز حمایت همه‌جانبه از صلح ندارد. این شامل تقویت نهادهای رسمی یمن، ایجاد یک جبهه متحد ضدحوثی، و مقابله با شبکه‌های تأمین مالی و تسلیحاتی حوثی‌ها از طریق ایران و عراق است. بدون این اقدامات ساختاری، ادامه سیاست فعلی تنها منجر به طولانی شدن بی‌ثباتی در یمن و منطقه خواهد شد.

در نهایت، آنچه در این معادله اهمیت حیاتی دارد، پذیرش واقع‌گرایانه پیچیدگی روابط بین ایران و حوثی‌ها، شناخت درست از پویایی قدرت در یمن، و پرهیز از تکرار سیاست‌های مداخله‌جویانه بدون برنامه جامع خروج و بازسازی است.
https://www.chathamhouse.org/2025/03/new-us-attacks-houthis-will-not-bring-iran-negotiating-table-could-provoke-worse-violenc
e

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═─
04/06/2025, 17:12
t.me/irdiplomat/6597 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢ادامه متن...

4️⃣ تفاوت نقش لابی‌ها و رقبای دو کشور: ایران و کره شمالی در دو منطقه با ساختار و ماهیت متفاوتی هستند؛ هیچ رژیم اسرائیلی با لابی قوی یا رقیبی مثل عربستان با دلارهای نفتی برای تحت فشار قرار دادن کره شمالی به آن شدت وجود ندارد؛ فراموش نکنیم چقدر کشورهای رقیب تلاش می‌کردند که ایران تحریم شود تا بازار انرژی آن را تصاحب کنند. این رقابت برای کره شمالی از سوی همسایگان یا رقبا وجود ندارد. در نظر بگیرید حتی کره جنوبی از تحریمی که کره شمالی را چنان بهم بزند که منطقه از وضعیت حفظ خود دچار تنش شود، حمایت نمی‌کند، در حالی که بازیگران رقیب و خصم ایران دنبال حفظ وضعیت نیستند، بلکه می‌خواهند منطقه را از نظم محوریت ایران خارج کرده و خود نظم جدید بسازند. بنابراین رقابت‌های جهانی و منطقه‌ای در قبال ایران پیچیدگی بیشتری به تحریم‌ها افزوده است به عبارتی از نظر غرب تحریم‌های ایران بیشتر به ضرر چین است تا کره شمالی. پستحریم‌های ایران قطعاً بیشتر از کره شمالی است و ذاتاً یک‌وجهی دیدن بالا بودن تحریم‌های ایران نیست. به کره شمالی، آن‌هم به‌خاطر برنامه هسته‌ای، یک ضعف استدلال است.

5️⃣ایران به دلیل برنامه هسته‌ای و سیاست‌های منطقه‌ای‌اش همواره در معرض تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی بوده است. این مسائل باعث شده که نفوذ چین در ایران برای غرب نگران‌کننده باشد، چرا که می‌تواند تهدیدات امنیتی و ژئوپولیتیکی بیشتری را به همراه داشته باشد. تحریم ها یک مانع برای نفوذ و قدرت چین با ارهم ایران است و در حالی که چین در تلاش است تا روابط خود را با ایران گسترش می‌دهد اما برای نفوذ خود به سمت روابط اقتصادی و تجاری‌اش را با عربستان و کشورهای خلیج‌فارس نیز پیش رفته است. در این شرایط، برای غرب، پذیرش نفوذ چین در عربستان به مراتب کم‌خطرتر است، زیرا عربستان در عین داشتن روابط نزدیک با چین، همچنان شریک استراتژیک غرب محسوب می‌شود و می‌تواند نقش تعادلی در روابط منطقه‌ای در برابر باز ایران ایفا کند. برای کره شمالی نیز وضعیت متفاوت است. کره شمالی به دلیل برنامه هسته‌ای خود تحت تحریم‌های شدید غرب قرار دارد، اما این کشور از نظر امنیتی برای غرب تهدید کمتری به شمار می‌رود نسبت به ایران. غرب بیشتر نگران توان هسته‌ای کره شمالی است که به نوعی می‌تواند تهدیدی علیه همسایگان منطقه‌ای مانند کره جنوبی و ژاپن باشد، اما این تهدیدات به اندازه ایران که به دنبال تغییرات ژئوپولیتیکی گسترده‌تر است، بحرانی به نظر نمی‌رسد. چین همچنین در تلاش است تا روابط خود را با کره شمالی تقویت کند، اما این روابط نیز تحت تاثیر نگرانی‌های امنیتی و برنامه هسته‌ای کره شمالی قرار دارد. با این حال، چین همچنان به‌عنوان حامی اصلی کره شمالی شناخته می‌شود، اما غرب به دلیل نگرانی از ناپایداری‌ها و تهدیدات امنیتی در منطقه، روابط خود با کره شمالی را محدود نگه می‌دارد. بنابراین، پذیرش نفوذ چین در کره شمالی برای غرب از این جهت متفاوت است که این کشور به‌طور عمده تهدیدات منطقه‌ای و نه جهانی ایجاد می‌کند.

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
04/05/2025, 02:41
t.me/irdiplomat/6595 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢 کره شمالی با سلاح هسته‌ای ۵ برابر از ایران بدون سلاح هسته‌ای تحریم کمتری دارد!

✍️ منبع: بلاگرهای اینترنتی

✍️ تفسیر

با اینکه نمی‌توان منابع معتبر و دقیق که اثبات کنند ایران پنج برابر بیشتر از کره شمالی تحریم شده را پیدا کرد، اما این مقایسه، از نظر تحلیل، بیشتر شبیه یک تحلیل پوپولیستی است که ضعف در استدلال را نشان می‌دهد. تلاش داریم با مبنا گرفتن وجود قطعی یک رابطه ی شدت تحریم ایران و کره شمالی و موضوع بمب هسته ای به بررسی این مطلب بپردازیم که واقعاً چرا ایران ۵ برابر تحریم بیشتری از کره شمالی شده است؟ در پاسخ به پنج عامل مهم بالا بودن تعداد تحریم‌های ایران بدون هسته‌ای در قیاس با کره شمالی دارای سلاح هسته‌ای پرداخته می‌شود:

1️⃣ تفاوت سیاست خارجی غرب در قبال ایران و کره شمالی: اگر این فرض را در نظر بگیریم که ایران سلاح هسته‌ای ندارد و مظلومانه در حال تحریم شدن بیشتر است، ولی کره شمالی سلاح هسته‌ای دارد و تحریم کمتری نسبت به ایران دارد، در درجه اول ما را متوجه تفاوت ماهیت سیاست خارجی غرب در قبال ایران و کره شمالی می‌کند. در واقع هدف غرب از تحریم کره شمالی کنترل رفتار تهدیدآمیز هسته‌ای کره شمالی است، در حالی که هدف غرب از تحریم ایران تنها کنترل رفتار هسته‌ای نیست بلکه تغییر رفتار در سایر ابعاد نیز است. پس طبیعی است تحریم‌های ایران بیشتر از کره شمالی شود. باید در نظر داشت که غرب نمی‌تواند ایران نادیده بگیرد اما نمی‌تواند هم او را به‌طور دائمی منزوی کند؛ ایران هم علاقه‌ای به محدود شدن در مرزهای خود و در قفس طلایی زندگی کردن ندارد. هدف غرب این است که آنقدر ایران تحریم شود که رفتارش را تغییر بدهد، اما در قبال کره شمالی این وضعیت متفاوت است. ایران کشوری است که می‌خواهد نظام بین‌الملل تغییر یابد و فراتر از مرزهای خود آرمان‌ها و ارزش‌های خود را مطرح می‌کند، اما حدود و ثغور ارزش‌های کره شمالی خیلی متفاوت‌تر است. سطح دریافت تهدید از ایران و کره شمالی برای غرب یکسان نیست؛ برای همین است که غرب نمی‌خواهد رفع تحریم منوط به رفع تهدید بمب هسته‌ای باقی بماند، چون می‌داند مهار کردن ایران بعد از رفع تحریم راحت نیست. بنابراین سال‌ها هرچقدر توانسته حلقه تحریم را تنگ‌تر کرده است. برخی معتقدند که هدف اقتصادی آمریکا از تحریم‌ها علیه ایران مشابه سناریوی ریگان در مقابله با شوروی در دوران جنگ سرد بوده است؛ یعنی اعمال فشار اقتصادی برای به‌زانو درآوردن کشور هدف و وادار کردن آن به تغییر رفتار.

2️⃣ تفاوت نقش‌آفرینی بازیگران تحریم‌شونده: اگر به دلایل تحریم غرب نسبت به نقش و جایگاه بازیگران تحریم‌شونده بپردازیم، اصولاً ایران یک بازیگر مرکزی در منطقه و تحول‌ساز منطقه‌ای است، در حالی که چنین بعد سیاستی و رفتاری در کره شمالی نیست. تحریم‌های کشوری مرکزی که می‌تواند تأثیرات عمیق و بیشتری در یک منطقه بگذارد، خیلی بیشتر از کشوری است که تنها به فکر حفظ رژیم خود است. علاوه بر این، یک نکته ظریف دیگر وجود دارد اینکه چین به کره شمالی همچون یک کارت بازی برای ایجاد حائل بین خود و غرب نگاه می‌کند و تا می‌تواند از کره شمالی حمایت می‌کند، اما ایران در منطقه غرب آسیا پشتوانه قدرت بزرگی ندارد، بلکه خود یک قدرت بزرگ منطقه است که اتفاقاً می‌تواند زیرمنطقه‌های مختلفی را برای حوزه خود تعریف کند. در واقع، تحریم‌ها علیه ایران به دلیل مسائلی همچون پرونده هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای، و مسائل داخلی، بسیار گسترده و چندجانبه است.

@irdiploma
t

3️⃣ تفاوت جایگاه و منابع اقتصادی دو کشور تحریم‌شونده: ایران یک کشور تولیدکننده نفت با صدها شاخه فعالیت مرتبط با این حوزه است؛ ایران دارای منابع بسیار متنوع‌تر، بازار پیچیده‌تر و بزرگ‌تر و همچنین گستردگی اقتصادی بیشتر است. این در مقایسه با کره شمالی که اقتصاد و منابع محدودی دارد، اصلاً قابل قیاس نیست. تحریم‌های غرب برای به‌زانو درآوردن ایران نمی‌تواند فقط یک‌بعدی باشد، بلکه باید بتواند آنقدر تحریم بیفزاید که ایران را وادار به محدودسازی کنش و تغییر رفتار کند. بنابراین تعداد تحریم‌ها قطعاً افزایش می‌یابد. ممکن است فقط در یک حوزه نفتی و تحریم‌های معادل آن ما شاهد چند برابر شدن تحریم نسبت به کره شمالی شویم. مهم است که بدانیم تحریم‌های ایران پیچیده‌تر از کره شمالی اعمال شد؛ به دلیل موقعیت ژئوپولیتیکی ایران و نقش آن در خاورمیانه که تأثیرات گسترده‌تری دارد. ایران به عنوان یک تولیدکننده بزرگ نفت و بازیگر کلیدی در مسائل منطقه‌ای، تحریم‌های اقتصادی و سیاسی متعددی را دارد. در حالی که کره شمالی بیشتر به سیاست‌های هسته‌ای خود متمرکز است و به دلیل انزوا، تحریم‌های آن ساده‌تر و محدودتر است.
ادامه دارد..
04/05/2025, 02:40
t.me/irdiplomat/6594 Permalink
📚انتشارات رجال
ناشر رجال علمی و سیاسی کشور

📖 برای انتشار آثار ارزشمند خود در انتشارات رجال با ما در ارتباط باشید

📚انتشارات رجال ناشر معتبر رجال علمی و سیاسی

ارسال آثار و ارتباط
09142052930
@dr_Ehsanjafari
far
دکتر احسان جعفری فر

#️⃣ #انتشارات_رجال #رجال #ناشر_علمی_پژوهشی #انتشارات pub_rejal_article# #کتاب


برای اطلاع از آخرین آثار منتشر شده یا ارسال کتاب عضو شوید:
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔 @pub_rejal_article
👉09142052930
╚══════🍃🌺🍃═╝
04/03/2025, 00:09
t.me/irdiplomat/6593 Permalink
5️⃣خب چه چیزی این بازدارندگی تدافعی و تهاجمی را می تواند بهم بزند؟ یک کلمه: واکنش ایران؛ آمریکا بدنبال استراتژی بازیگر تماشگر است؛ یعنی چه؟ یعنی اگر به تاسیسات هسته ای شما حمله شد و پاسخی تهاجمی دادید جنگ به سمت اهداف دیگر هم کشیده خواهد شد بنابراین بازیگری تماشاگر باش که می زنم و شما نباید پاسخ دهید. کاری که اسرائیل با این سناریو غزه را ویران کرد و کشورهای عربی تماشاگر بودند که مبادا جنگ گسترده شود! بنظر می رسد تهدید ایران در زدن همه پایگاه های آمریکا شاید نوعی آماده کردن آمریکا به جنگ گسترده در صورت عزم جدی برای حمله نخست به تاسیسات باشد. هرچند استراتژی متقابل ایران این شد که بگوید ما بازیگر تماشاگر نیستیم (همان طور که مقامات ایران بیان می کنند بزنید میزنیم) اما بازدارندگی هنوز کامل نیست چرا؟ چون ممکن است غرب بزند! پاسخ ایران هم حمله به همه پایگاه ها ی آمریکا در منطقه باشد آنوقت جنگ گسترده میشود... پس چه کاری باید کرد؟ آنان که می گویند تهدید زدن کنیم یا فشار بیاوریم که باید بمب هسته ای بسازیم در واقع بهانه خوب و مشروع حمله به ایران میدهند به ویژه اگر بمب هسته ای ساخته شد که جنبه حقوقی و سیاسی و امنیتی حمله هم کلاه شرعی دارد با این حال ایران سعی دارد بگوید که دنبال سلاح نیستم اما دنبال بازنگری دکترین هسته ای در صورت آسیب دیدن هستم. هرچند این موضوع خود بازدارنده تمام نیست اما یک شاخ و شونه کشیدن است. در صورتی که ایران مورد حمله قرار بگیرد بلاشک دکترین هسته ای ممکن است مورد بازنگری مطرح شود با این حال قبلش باید دید چه پاسخی به حمله خواهد داد! آیا به سراغ تماشاگری خواهد رفت و سپس بمب خواهد ساخت؟! یا ضمن جنگیدن بمب خواهد ساخت یا ....خب این همه اتفاقات مربوط به بازدارندگی ذهنی است اما بازدارندگی مادی باید بعد از بادارندگی ذهنی قابلیت اجرا داشته باشد.

6️⃣برگردیم سر موضوع ترامپ چه میخواهد؟ توافق یا تحمیل آنهم بزور؟ ممکن است برخی بگویند مثل کره شمالی یک نمایش دیدار صوری با ترامپ سوپاپ های روانی را تخلیه خالی میکند. شاید بیشتر از توافق نمایش دیدار به آروم کردن وضعیت فعلی کمک میکند (فقط کوتاه مدت) اما برای بلند مدت نگاه کردن منافع آیا کافیست؟ خیر. اتفاقا دیدار حتی کوتاه ایرانیان با ترامپ میتواند تهدید ساخت سلاح هسته ای را به نفع آمریکا خنثی کند و همچنان تهدید آمریکا افزایش یابد (بعید نیست ) بنابراین مذاکره نکردن شاید مزیت بهتری است اما تغییر دادن لایه بازدارندگی بسیار مهم تر است. برخی معتقدند فعلا آمریکا درگیر یمن است و تا یمن را اول کنترل نکند به ایران حمله نمی کند و برخی دیگر معتقدند پاسخ باید متناسب با نوع حمله باشد نه افراطی تر...اما باید چه کرد؟

7️⃣ترکیب کردن بازدارندگی ذهنی و مادی با ایجاد ابهام هسته ای در عین انکار دیپلماتیک: شاید بهتر است اینگونه نگاه کنیم که اگر بمب بسازیم حمله میشویم، اگر بمب نسازیم باز حمله میشویم..استراتژی دکتر لاریجانی و ولایتی در ابهام سازی بهتر است. دوم اینکه ایران به صورت صوری پیمان های منع سلاح هسته ای مثل NPT را دوباره متعهدانه به نمایش بگذارد. سوم بازنگه داشتن باب مذاکره اما با چانه زنی ها درباره خطوط قرمز، چهارم زنده نگه داشتن تهدیدها چه به لحاظ خروج از تعهدات، چه شکایت علیه آمریکا و ... (اینکار را نماینده ایران در سازمان ملل کرد)، سرگرم کردن غیر مستقیم آمریکا در غرب آسیا، بسیتن قرارداد نظامی و فشار برای خرید جدید با قدرت های همسو و شاید کاری عجیب: معامله با خود آمریکا و کارت بازی ساختن! (مثل کاهش حمایت از روسیه در ازای اوکراین و..)




──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
04/02/2025, 07:02
t.me/irdiplomat/6592 Permalink
3️⃣ دیدید که وقتی محافل از سلاح پلاسمای ایران صحبت به میان آورد برخی گفتند که ایران فراتر از بمب هسته ای به سلاح مرموز هالیودی دست یافته است اما اینجا ما نمیخواهیم درباره این سلاح بحث کنیم چون ممکن است ناگریز به سمت بحث تهاجمی هم پیش برویم اما ما میخواهیم بگوییم اولین عامل بازدارندگی تکنولوژی تدافعی است نه تهاجمی! یعنی چه؟ یعنی اینکه شما میتوانید هر نوع خطری را دفع کنید. در چهار لایه ممکن است این اتفاق بیفتد: لایه اول امنیت آسمان است یعنی همان داشتن قدرت پدافند بسیار قوی ممکن است بگویید با این جنگنده های پیشرفته آمریکا سامانه های ما ممکن است کامل پوشش دهنده نباشد! لایه دوم امنیت حائلی است یعنی بتوان از موانعی مثل طبیعت و ... یک حائل برای خنثی سازی حمله استفاده کرد مثل همان داستان احاطه تاسیسات هسته ای با کوه ها (یا سامانه مقابله با موشک سنگر شکن بین زمین و آسمان که ایران در رزمایش خود رو کرد یا اینکه آمریکایی ها برای مقابله با قایق های تندروی ایران یک تکنولوژی موج آب ساز برای پس راندن قایق ها به ناو خود افزودند! ) اینها همه بازدارندگی طبیعی یا به عبارتی کارسخت کن حمله موفقیت آمیز است ممکن است بگوییم کار از این حرفها فعلا گذشته تهدید پشت دروازه ها است!... لایه سوم حفظ امنیت یا کاهش اثر حمله است مثل تقویت بنیه های بستر زمین یا ایجاد محیط های خلاقانه برای کاهش سرعت یا تاثیر نفوذ موشک سنگر شکن (کاری که ایران با بردن تاسیسات به زیر زمین انجام داد اما می بایست فراتر از بعد عمق به کیفیت عمق بهتر هم توجه می کرد تا نگرانی ها از سلاح های سنگر شکن کاهش یابد) این اتفاق قبل از هر حمله ای شدنی است... لایه چهارم خود امنیت تاسیسات است مثل جابجا کردن بخش های مهم تاسیسات)... این چهار لایه در مجموع بازدارندگی در جهت خنثی کردن یا کاهش تاثیر حمله را دارد....بنابراین بنظر می رسد دو گزینه آخر محتمل ترند مگر اینکه برای تقویت لایه اول ایران سلاح های پدافندی جدیدی بگیرد، یا حائل های مصنوعی بیشتری بسازد.

4️⃣سطح دیگر بازدارندگی در بعد دفاعی نیست تهاجمی است. در اینجا ما سه لایه تهاجمی داریم: لایه اول نابودی منشا و مکان حمله است (همان کاری که ایران در اولتیماتوم حمله به دیگو گارسیا انجام داد) البته در این لایه تهدید به حمله در صورت همکاری کشورهای دیگر نیز مطرح است (همانگونه که کشورهای منطقه اعلام کردند به پشتیبانی آمریکا در نخواهند آمد/ چون خودشان هم متضرر خواهند شد) یه بعد دیگر این لایه یک رزمایش با قدرت های دیگر است که البته قبلا اجرا شد ولی مجددا بعید است دوباره انجام شود. ، در لایه دوم به چالش کشیدن عامل مهاجم است چگونه؟ مثل درگیر کردن آن در چند جبهه چه مستقیم چه غیر مستقیم؛ لایه سوم پرهزینه کردن جنگ برای طرف مقابل است که هرچند در بعد دفاعی هم بود ولی چون اینجا بحث حمله متقابل است هزینه فراتر از دفاع میشود. این سه لایه به صورت تهاجمی و تکنیکالی محدود بکار برده می شود. چرا محدود؟ زیرا اگر جنگ گسترده شود ایران بیشتر ضرر میکند. بازدارندگی تهاجمی غیر نظامی می تواند در سطح دیپلماتیک به صورت انفرادی یا چندجانبه هم رخ دهد.
04/02/2025, 07:01
t.me/irdiplomat/6590 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢نظر چگونه سیاست ایالات متحده می تواند ایران را به سمت سلاح های هسته ای سوق دهد


✍️میدل ایست

◾️ایالات متحده تهدیدات نظامی علیه ایران را تشدید کرده و نشانه‌هایی از افزایش تمرکز نیروهای هوایی خود در منطقه دیده می‌شود. در مقابل، این فشارها می‌تواند ایران را به سمت توسعه تسلیحات هسته‌ای سوق دهد. مقامات ایرانی، از جمله علی لاریجانی و کمال خرازی، به طور ضمنی امکان بازنگری در دکترین هسته‌ای کشور را مطرح کرده‌اند. افکار عمومی ایران نیز به سمت حمایت از تسلیحات هسته‌ای متمایل شده است، چنان‌که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند اکثریت ایرانیان اکنون از این گزینه دفاع می‌کنند. در سطح دیپلماتیک، ایران هشدار داده که در صورت تشدید تحریم‌های غرب، ممکن است از معاهده NPT خارج شود. برخی تحلیلگران معتقدند که ضعف ایران در منطقه، مانعی برای حرکت آن به سمت سلاح‌های هسته‌ای است، اما تاریخ نشان داده که کشورهایی که تحت تهدیدات جدی قرار می‌گیرند، به اقدامات افراطی روی می‌آورند. در این شرایط، سیاست فشار حداکثری واشنگتن نه تنها ممکن است کارایی خود را از دست بدهد، بلکه می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد و ایران را به عبور از آستانه هسته‌ای وادار کند. اگر آمریکا خواهان جلوگیری از این سناریو است، باید مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد، زیرا ادامه تهدیدات، احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را بیشتر می‌کند.
https://www.middleeastmonitor.com
/ 20250401-how-us-policy-could-push-iran-towards-nuclear-weapons/
@IRDIPLOMA
T

✍️تفسیر خبر

دو رویکرد در محافل ایران رونق گرفته است اینکه اول بمب اتم بسازیم تا بازدارندگی مادی ایجاد شود یا یک بازدارندگی ذهنی ایجاد کنیم که در صورت حمله به ایران سیاست هسته ای ایران به سمت ساخت بمب هسته ای خواهد رفت. برخی ممکن است بگویند وقتی بمب هسته ای بسازیم بادارندگی ذهنی به مادی اضافه خواهد شد حالا این موضوع را بررسی کنیم:

1️⃣نکته اول این است که هر حمله ای به ایران یک توجیهی داشته باشد دست بالا در بازدارندگی ذهنی این است که ایران در صورت حمله به بازدارندگی مادی خواهد رسید همانگونه که جناب دکتر خرازی و لاریجانی صحبت کرده اند.

2️⃣ممکن است این فرضیه مطرح شود که شواهد و قرائن نشان میدهد که ایران در معرض یک حمله واقعی است یا اگر حمله کنند بعد ساختن بمب یک افسانه است! پس بنابراین داشتن بمب هسته ای حداقل از نداشتن آن بهتر است چراکه جلوی حمله محدود به تاسیسات هسته ای یا گسترده به خاک کشور را میگیرد. دو نکته در اینجا وجود دارد: یکی اینکه بیایید به ماهیت حمله محدود و گسترده توجه کنیم. حداقل در حمله محدود تاسیسات هسته ای هدف قرار میگیرد و در حمله گسترده ممکن است حتی تاسیسات نفتی و پالایشگاه ها هم هدف قرار بگیرد.

مطلوب این است که بازدارندگی ایران از حمله محدود و گسترده ممانعت کند. اگر ایران دارای بمب هسته ای باشد امکان وقوع حمله چقدر است؟ شاید قطعی تر از قبل حمله و مذاکرات برای نابودی قطعی تاسیسات است (حداقل فشار اسرائیل را بیاد بیاورید).
برخی درباره کاربرد بازدارندگی سلاح هسته ای صحبت می‌کنند نکته ظریف اینکه سلاح هسته ای در تاریخ همیشه آخرین سلاحی است که بکار گرفته می شود نه اولین و مانع حمله گسترده است. یعنی اگر سلاح های متعارف نتواند کشوری را به زانو در بیاورد سلاح هسته ای بکار برده می شود. ممکن است برخی بگویند به خاطر اقتدار قدرت نظامی ایران امریکا شاید همان ابتدا سلاح هسته ای بزند! شواهدی نداریم! خب حالا با این شواهد و قرائن حمله چه باید کرد؟ پیشنهاد ما تعریف جدید لایه بازدارندگی است که در ادامه گفته می شود.

ادامه دارد
04/02/2025, 07:00
t.me/irdiplomat/6589 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢سوال: چرا عده ای دوست دارند با گنده گویی استراتژیست نما شوند؟

گنده‌گویی در سیاست، رسانه و تحلیل‌های استراتژیک می‌توانند برای برخی افراد یا گروه‌ها نقش هویتی داشته باشند. این پدیده با قدرت، ارعاب، تسلط و کنترل پیوند می‌خورد و به‌عنوان ابزاری برای تعیین موقعیت فرد یا گروه در یک نظام، سیاسی یا ایدئولوژیک عمل می‌کند. افرادی که به گنده‌گویی متوسل می‌شوند، معمولاً به دنبال ایجاد تصویری از قدرت هستند. این تصویر از یک‌سو باعث جلب حمایت، ایجاد ترس یا تقویت قدرت می‌شود و از سوی دیگر به فرد یا گروه، احساس برتری و تسلط می‌بخشد.

در این میان، برخی از افراد برای تثبیت ادعاهای خود، به دنبال بررسی برای بررسی سخنانشان می‌گردند و تلاش می‌کنند بر اساس تمایزات خود را بازتعریف کنند. در بسیاری از ایدئولوژی‌های افراطی، گروه‌هایی که خود را مستحق اعمال خشونت می‌دانند، از طریق گندگویی خود را شایسته‌تر، برتر یا متفاوت از دیگران معرفی می‌کنند. این پدیده در نظریه‌های روان‌شناسی اجتماعی، مانند نظریه هویت اجتماعی هنری تاج، نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، وقتی یک گروه، خشونت یا تسلیحات مخرب را به‌عنوان نماد قدرت معرفی می‌کند، اعضای آن این ویژگی‌ها را به هویت جمعی خود می‌پذیرند.

افزون بر این، مشروع‌بخشی به خشونت در قالب استدلال‌هایی مانند «حفظ امنیت ملی» یا «برقراری نظم اجتماعی» به افراد و گروه‌ها احساس حقانیت می‌دهد. در واقعیتی که ترس عمومی بر جامعه حاکم می‌شود، گنده‌گوها با تئوری‌های پرهیجان و حرکت‌آمیز، چتر حمایت و امنیت خیالی برای مخاطبانشان ایجاد می‌کنند. این روند را می‌توان در استراتژی‌های تبلیغاتی سیاستمداران پوپولیست و تحلیلگرانی که از مفاهیم پیچیده استفاده می‌کنند، بررسی کرد. به همین دلیل، گنده‌گویی درباره لزوم دست یابی به سلاح‌های کشتارجمعی یا خشونت‌های بی‌رحمانه در برخی جوامع به‌عنوان هنجاری پذیرفته‌شده تبدیل می‌شود و نه‌تنها به‌عنوان ابزاری برای کسب قدرت، بلکه به‌عنوان مکانیسمی برای ساخت و تقویت هویت فردی و گروهی عمل می‌کند.

در گنده‌گویی، تفاوت‌های بنیادینی در زمینه، هدف و کارکرد آن وجود دارد. با این حال، بسیاری از گنده‌گوها باید شرایط را به‌صورت سطحی و کلیشه‌ای مقایسه کنند. این مقایسه‌های ساده‌انگارانه معمولاً از شباهت‌های ظاهری استفاده می‌کنند، اما درستی را از ساختارهای قدرت، الزامات سیاسی و برنامه‌ریزی‌های محیطی ارائه نمی‌دهند یا سعی میکنند ابعاد واقعی تحلیل را بپوشانند. برای مثال، ترامپ به‌عنوان یک سیاستمدار پوپولیست، از گنده‌گویی برای جلب نظر افکار عمومی و بسیج هواداران خود بهره می‌برد. در حالی که یک استراتژی در کره شمالی، گنده‌گویی را به‌عنوان ابزاری برای دیپلماسی تهدید و کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی به کار می‌برد هرچند چنین راهکارهایی پرریسک و پرهزینه نیز هستند.

یکی از ویژگی‌های رایج گنده‌گویی، نادیده گرفتن پیچیدگی‌های واقعی است. برای مثال، برخی از تحلیلگران غربی عراق دوران صدام را مشابه کره شمالی اکنون می‌بینند، در حالی که تفاوت‌های میانی میان این دو کشور وجود دارد یا دست یابی به سلاح هسته ای ایران را همچون کره شمالی ساده سازی می کند.

گنده‌گویی معمولاً با تبلیغات سیاسی، ناسیونالیسم افراطی و هویت‌سازی‌های جعلی نیز پیوند دارد. برای نمونه، استراتژی‌های کره شمالی با گنده‌گویی درباره سلاح‌های هسته‌ای، راهبردی خاص را دنبال می‌کنند، در حالی که ب گنده‌گویی‌های سیاسی در غرب، مشخص و هدفمند نیستند الا جلب توجه! در برخی موارد، گندگویی‌ها به ابزار داخلی برای تقویت وحدت ملی و مقابله با فشارهای خارجی بکار گرفته می‌شود.

بسیاری از افراد، به‌ویژه کسانی هستند که سواد تحلیلی واقعی ندارند، اما در عین حال به دنبال و پذیرش در یک گروه خاص هستند از طریق گندگویی جایگاه خود را تثبیت می‌کنند. این افراد با تکرار شعارهای تند و پرهیجان، احساس مقبولیت و قدرت کرده و زمانی که مورد حمله قرار می‌گیرند، به‌مرور باور می‌کنند که سخنانشان ارزشمند نیز است. حتی با وجود شواهدی خلاف ادعاهایشان ارائه یا تصمیماتی که به مواضع آن‌ها رسمیت دارد، حاضر به پذیرش اشتباه خود نخواهند شد چراکه در آنصورت هویت خود را از دست می‌دهند. این رفتارها معمولاً در فضاهای پوپولیستی، رسانه‌های هیجانی و محافلی که تنها بازتاب صدای همفکران خود را می‌شنوند، تقویت می‌کند. نتیجه این روند، ایجاد فضایی است که در آن گندگویی به تحلیل منطقی، به ابزار اصلی هدایت افکار عمومی و تصمیم گیری های سیاسی تبدیل می شود.

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
04/01/2025, 08:50
t.me/irdiplomat/6588 Permalink
#استراتژی_سیاسی
💢چگونه جهان بازی اقتصادی پکن را پذیرفت؟

✍️فارن افرز/ ترجمه و تلخیص: دانش تفسیر سیاسی

◾️در اوایل فوریه ۲۰۱۸، ترامپ تعرفه‌هایی بر فولاد و آلومینیوم وارداتی وضع کرد و دستورالعمل‌هایی برای غربالگری سرمایه‌گذاری‌های چینی و بازگرداندن تولید به آمریکا صادر کرد. این اقدامات نشان‌دهنده تغییرات اساسی در سیاست‌های اقتصادی ایالات متحده است که به سمت مدل اقتصادی چین با تأکید بر حمایت‌گرایی و مداخله دولت پیش می‌رود. ترامپ در سال ۲۰۱۸ تعرفه‌هایی بر واردات از چین وضع کرد که نرخ واردات را از ۳ درصد به ۱۹ درصد افزایش داد.

◾️چین از دهه 1990 به تدریج سیاست‌های اقتصادی خود را اصلاح کرد و در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوست. این اصلاحات باعث رشد سریع اقتصادی چین شد و تولید ناخالص داخلی این کشور از 347.77 میلیارد دلار در سال 1989 به 1.66 تریلیون دلار در سال 2003 رسید و در سال 2023 به 17.79 تریلیون دلار افزایش یافت. با گذشت زمان، به ویژه در دوران ریاست‌جمهوری هو جینتائو (2003-2013) و شی جین پینگ (2013-حال)، چین به سمت حمایت از صنایع استراتژیک و افزایش صادرات حرکت کرد. در این دوره، چین توانست تبدیل به بزرگترین تولیدکننده جهانی در بخش‌هایی نظیر فولاد، آلومینیوم و خودروهای الکتریکی شود. برای مثال، در سال 2023، چین 29 درصد از تولید جهانی ارزش افزوده صنعتی را به خود اختصاص داد. در مقابل، ایالات متحده که تلاش کرد با ایجاد توافقات تجاری نظیر شراکت ترانس‌پاسیفیک (TPP) در سال 2015، جایگزینی برای مدل چین ارائه دهد، چین با تقویت تولید داخلی و صادرات خود، ایالات متحده را مجبور به استفاده از سیاست‌های مشابه کرد. در حال حاضر، چین بیش از 60 درصد از فروش جهانی خودروهای الکتریکی را در اختیار دارد، در حالی که سهم ایالات متحده تقریباً صفر درصد است.


◾️ایالات متحده پس از عدم توانایی در متقاعد کردن چین برای تغییر سیاست‌های اقتصادی خود یا ایجاد یک بلوک تجاری برای مقابله با این کشور، به سمت شبیه‌سازی مدل اقتصادی چین پیش رفته است. پس از دهه‌ها انتقاد از چین به دلیل تعرفه‌های بالا و محدودیت‌ها بر صادرات ایالات متحده، این سیاست‌ها اکنون توسط ایالات متحده در داخل کشور پیاده‌سازی شده است. در دولت ترامپ، تعرفه‌ها به شدت افزایش یافت و میانگین تعرفه واردات از چین از 3 درصد به 19 درصد رسید. دولت بایدن نیز این تعرفه‌ها را حفظ کرد و بر دیگر محصولات چینی تعرفه‌های اضافی اعمال نمود. علاوه بر این، ایالات متحده سیاست‌های سختگیرانه‌ای را در زمینه سرمایه‌گذاری‌های دوجانبه اتخاذ کرده و محدودیت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های حساس دو طرف اعمال کرده است. این سیاست‌ها منجر به کاهش چشمگیر سرمایه‌گذاری چین در ایالات متحده از 46 میلیارد دلار در سال 2016 به کمتر از 5 میلیارد دلار در سال 2022 شده است. در همین حال، ایالات متحده سیاست‌های صنعتی مشابه چین را اتخاذ کرده است و دولت بایدن 1.6 تریلیون دلار برای برنامه‌های مختلف اقتصادی مانند قانون زیرساخت‌ها و مشاغل، قانون تراشه‌ها و علم و قانون کاهش تورم 2022 اختصاص داده است. این اقدامات به نوعی شبیه به استراتژی‌های چین در حمایت از صنعت داخلی است.

◾️یکی از استراتژی‌های پکن که ایالات متحده می‌تواند از آن استفاده کند، الزام شرکت‌های چینی به سرمایه‌گذاری مشترک و انتقال فناوری به خارج از کشور است. این روش می‌تواند رقابت صنعتی ایالات متحده را تقویت کند و در عین حال ظرفیت‌های مازاد چین را مدیریت نماید. به ویژه در بخش خودروهای الکتریکی، چین سریع‌تر از ایالات متحده نوآوری می‌کند و محصولات خود را با هزینه‌های کمتر تولید می‌کند. در بازار اروپا، سهم چین از فروش خودروهای الکتریکی از صفر درصد در 2019 به 11 درصد در 2024 افزایش یافته است. برای مقابله با این رشد، برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان برای سرمایه‌گذاری‌های چین در صنعت خودروهای الکتریکی باز هستند. اما ایالات متحده همچنان در برابر چنین سرمایه‌گذاری‌هایی از سوی چین مقاومت می‌کند.

◾️ترامپ معتقد بود که دیواری از تعرفه‌ها، همراه با عدم اطمینان در مورد تغییرات آن‌ها، می‌تواند انگیزه‌ای برای شرکت‌ها باشد تا تولید خود را به ایالات متحده بیاورند تا از تعرفه‌های خارجی در امان باشند. با این حال، شرکت‌ها به دنبال محیط‌های سیاستی قابل پیش‌بینی هستند، نه تعرفه‌هایی که هر لحظه اعمال یا لغو شوند. تحقیقات فدرال رزرو در سال 2024 نشان می دهد که تعرفه های ترامپ در سال 2018 باعث از دست رفتن 75000 شغل در بخش تولید ایالات متحده شده و 32 درصد سود در صنعت فولاد تولید شده است. این تعرفه‌ها به جای ایجاد محیط اقتصادی، افزایش و کارایی را کاهش می‌دهد.

https://www.foreignaffairs.com/china/economics-china-international-system-tariffs-michael-froma
n

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
04/01/2025, 01:27
t.me/irdiplomat/6587 Permalink
#استراتژی_سیاسی

💢نقش پنهان آمریکا در عملیات نظامی اوکراین علیه روسیه

✍️نیویورک تایمز/ترجمه و تلخیص دانش تفسیر سیاسی

◾️در اوایل جنگ اوکراین، همکاری اطلاعاتی و نظامی میان آمریکا و اوکراین آغاز شد. این همکاری با انتقال ژنرال‌های اوکراینی به ویسبادن آلمان برای برنامه‌ریزی استراتژیک آغاز شد و به بهبود هماهنگی در نبردها کمک کرد.

◾️در ادامه جنگ آمریکا با ارسال تجهیزات نظامی و ارائه اطلاعات مستقیم، هدف‌گیری دقیق فرماندهی و ناوگان دریای سیاه روسیه را ممکن ساخت. اما در میانه جنگ، اختلافات میان کی‌یف و واشنگتن پدیدار شد. دولت اوکراین خواستار تجهیزات پیشرفته‌تر بود، در حالی که آمریکا با احتیاط بیشتری از گسترش درگیری جلوگیری می کرد. این اختلافات در جریان ضدحمله اوکراین در سال ۲۰۲۳ به اوج رسید، زمانی که زلنسکی بر تصرف مجدد مناطق نمادین تأکید داشت، اما این راهبرد به دلیل کمبود نیرو و تجهیزات، ناکام ماند.

◾️در سطح ژئوپلیتیک، مشارکت آمریکا و اوکراین نشان داد که جنگ نیابتی چگونه مدیریت می‌شود. آمریکا به تدریج محدودیت‌های خود را کاهش داد و عملیات‌های مخفیانه‌ای را که قبلاً غیرمجاز بود، مجاز اعلام کرد. در مقابل، اوکراین تلاش کرد تا استقلال خود را در تصمیم‌گیری‌های نظامی حفظ کند. با این حال، اختلاف دیدگاه‌ها و چالش‌های داخلی بر روند جنگ تأثیر گذاشت. این جنگ به عنوان آزمایشی برای آینده نبردهای مدرن محسوب می‌شود. آمریکا با استفاده از فناوری‌های نوین، مدلی جدید از حمایت نظامی را بدون استقرار مستقیم نیروهایش در میدان جنگ به کار گرفت. البته هنوز کارآمدی این روش در برابر ارتش‌های قدرتمند سوال‌برانگیز است.

◾️استراتژی میانجیگری و سیاست نظامی در جنگ نظامی بر ترکیبی از حمایت، مدیریت دیپلماتیک و کنترل تنش استوار بوده است. در این راستا، ایالات متحده آمریکا و ناتو در مورد تحرکات ارتش روسیه اطلاعاتی را در اختیار اوکراین قرار داد، اما این اطلاعات به گونه‌ای مدیریت می‌شود که از حملات مستقیم به خاک روسیه جلوگیری کند. در مرحله اولیه جنگ، کمک‌های نظامی جنگی شامل تجهیزات دفاعی مانند سلاح‌های ضد تانک و ضد هوایی بود، اما به این پشتیبانی گسترش یافت و تسلیحات تهاجمی را به عنوان توپخانه M777 و سامانه‌های موشکی HIMARS در اختیار منطقه قرار گرفت.

◾️در کنار حمایت تسلیحاتی، یک ساختار فرماندهی و هماهنگی بین‌المللی میان ناتو و کشورهایی که در آن، فرماندهان ارشد آمریکایی، بریتانیایی، لهستانی و کانادایی نقش مشاوره‌ای ایفا کردند شکل گرفت. همچنین، مراکز لجستیکی در اروپا برای انتقال تجهیزات و مهمات راه‌اندازی شده و از فناوری‌های پیشرفته مانند داده‌های ماهواره‌ای برای بهبود عملکرد استفاده می‌شود.

◾️در سطوح دیپلماتیک، غربی با اعمال تحریم‌های اقتصادی و سیاسی علیه روسیه و برگزاری نشست‌های هماهنگی مانند جلسات رامشتاین، تلاش برای حمایت بین‌المللی از قوه محرکه است. با این حال، در سیاست نظامی غرب، کنترل تنش و جلوگیری از تشدید درگیری نیز مورد توجه قرار گرفته است. ارتباط در هدف‌گیری‌های نظامی ارتش روسیه و ارائه اطلاعات برای حملات دقیق به خاک روسیه، توازن میان حمایت از امنیت اوکراین و جلوگیری از تشدید جنگ با روسیه را نشان می‌دهد. این رویکرد به‌منظور محدود کردن گسترش درگیری و حفظ مرزهای جنگی طراحی شده است.

◾️استراتژی میانجی‌گری و سیاست نظامی در جنگ اوکراین شامل مدیریت حملات، استفاده از اطلاعات ماهواره‌ای، و اتخاذ تاکتیک‌های کنترل‌شده برای جلوگیری از گسترش درگیری بود. فرماندهان روسی برای محافظت از نیروهای در حال عقب‌نشینی، گروه‌های کوچکی را در مسیرهای مختلف مستقر کردند. در مقابل، فرماندهان غربی به اوکراین توصیه کردند که این نیروها را یا از بین ببرند یا دور بزنند تا تمرکز بر اهداف راهبردی مانند تصرف خرسون حفظ شود. نیروهای اوکراینی با مقاومت جزئی دشمن مواجه شده و عملیات کند شد. فرماندهان ناتو با استفاده از ماهواره‌، اطلاعات ارائه دادند تا از توقف‌های غیرضروری جلوگیری کنند.

◾️در حوزه نظامی، استفاده از تسلیحات دقیق مانند موشک‌های Excalibur به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد عملیات و کاهش ریسک درگیری مستقیم با نیروهای روسی مورد استفاده قرار گرفت. هم‌زمان، سیاست‌گذاران آمریکایی بین تشویق اوکراین به ادامه تهاجم و نگرانی از خطر گسترش جنگ در نوسان بودند. در نهایت، با وجود پیروزی‌هایی مانند بازپس‌گیری خرسون، اوکراین موفق نشد از رود دنیپرو عبور کند و به سمت کریمه پیشروی نماید. در این میان، روس‌ها خطوط دفاعی مستحکمی ایجاد کردند تا مانع هرگونه حمله گسترده‌تر شوند. این وضعیت نشان‌دهنده توازن شکننده‌ای بین پیشروی نظامی و ملاحظات استراتژیک در مدیریت درگیری بود.

https://www.nytimes.com/interactive/2025/03/29/world/europe/us-ukraine-military-war-wiesbaden.htm
l

──═ঊঈ @irdiplomat ঊঈ═──
03/31/2025, 22:19
t.me/irdiplomat/6586 Permalink
03/31/2025, 00:46
t.me/irdiplomat/6580 Permalink
Search results are limited to 100 messages.
Some features are available to premium users only.
You need to buy subscription to use them.
Filter
Message type
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found
Messages
Find similar avatars
Channels 0
High
Title
Subscribers
No results match your search criteria