Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
Message
موهایش در نسیم می‌رقصید 
و نگاهش در سکوت ستاره‌ها گم شده بود. 
هر نُتی که می‌نواخت، 
قطره‌ای از دلتنگی آمیخته با بغضش را ماهرانه بر شن‌های ساحل می‌ریخت... 
برای کسی که شاید حضور نداشت، 
اما نبودنش تمام ترانه‌های او را شکل داده بود.

صدای گیتار، 
میان گرمای آتش
و سرمای خیال، 
بوی عشق می‌داد... 
عشقی آرام، بی‌صدا، 
اما زنده، 
مثل چشم‌هایی که بی‌خبر دلت را می‌برند...

#رحیمه‌محرابی
04/08/2025, 12:00
t.me/rohin_official1/3864
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found