آدم سابق نمیشوی اگر یکبار در سوگ عشق گریه کرده باشی چیزی در تو فرو میریزد چیزی در تو باقی میماند شبیه درختی که آتش را زیسته اما هنوز ایستاده است میروی اما تکههایی از تو در کوچههای خاطره سرگردان میماند دیگر هیچ آینهای گذشته را پس نمیدهد و هیچ دستی زخمهایت را نمیشناسد شبها در سکوتی که نامی ندارد صدایی شبیه خودت تو را صدا میزند اما دیگر پاسخی برایش نداری صبحها در آینه به چشمانت نگاه میکنی کسی را میبینی که از تو عبور کرده که تو را از دست داده اما هنوز ایستاده است
#المیرا_پریچهره
آنقدر از تو می نویسم تا فارسی تمام شود @aztominevisamtafarsitamamshavad