Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
Message
"شعری که زندگی تخمی است"

با تن سوراخ سوراخ و چشمی که تخلیه شده است
نمی‌شود نشست و شعرهای متعارف دیداری را خواند
باید شعری مناسب شرایط نوشت
شعری که لمس شود
شعری که کلمات یلخی‌اش فرو رفته‌اند در گوشت کاغذ
شعری که زیر انگشت مخاطب مجروح جیغ می‌زند
درد می‌کشد
شعری که مناسب شرایط نیست
و می‌شود چند هزاره بعد سراغ استعاره‌هایش رفت
استعاره‌هایی که به جای ساچمه نشسته‌اند.
(گوشه‌ی میز مطالعه
یک کاسه‌ی استیل پر از استعاره‌ی عفونی
با کمی جوهر
و کمی خون)

#هوشنگ_ملکی


آنقدر از تو می‌نویسم تا فارسی تمام شود
@aztominevisamtafarsitamamshavad
04/23/2025, 13:31
t.me/aztominevisamtafarsitamamshavad/7712
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found