♦️نکاتی مهم برای بهترین شدن♦️
قسمت اول آنچه خواندید
۱- نوشتن را يک حرفه بدانيد
۲- خوب ببينيد
♦️قسمت دوم♦️
۳- جور ديگر ببينيد
مثل مردم عادی به قضايا، صحنهها و اتفاقات نگاه نکنيد، عميقتر و موشکافانهتر نگاه کنيد. يک نويسنده يا به عبارت کلیتر، يک هنرمند بايد بهتر از يک فرد عادی ببيند. به طور مثال هرآنچه را در مسير خانه تا مدرسه، خانه تا دانشگاه، دانشگاه تا خوابگاه يا منزل تا محل کار میبينيد، به مدت يک ماه هر روز برای خودتان بنويسيد و تشريح کنيد و هر بار سعی کنيد چيز جديدی بنويسيد؛ خواهيد ديد که بعد از سه چهار روز مجبور هستيد بهتر ببينيد. دوستی گفت: «چندين بار اين کار را کردهام و از روز سوم مجبور شدهام تعداد درختان، نوع آنها، گدايی که جای ثابتی دارد، تعداد و نوع دکور مغازههای کنار خيابان، طول سايهها، حتی پرندگان روی درختها، طول صف نانوايیای که در مسير قرار دارد و بسياري موارد ديگر را هم ببينم. کار به جايی رسيد که ديگر میتوانستم در مورد يک دايرهالمعارف بنويسم و حتی وقتی چشمانم را میبستم، از شماره دستاندازها يا ميزان صدای بوق ماشينها، محل اتوبوس را حدس بزنم». شايد به نظرتان عجيب بيايد؛ ولی به هر حال کارساز است.
اساساً گزارشگران و خبرنگاران در اين نکته با پليسها مشترکند. شايد بد نباشد بدانيد بسياری از نويسندگان بزرگ، شخصيت داستانها و رمانهايشان را از شخصيتهای اطرافشان وام گرفتهاند. اين يعنی آنها آدمهای اطرافشان را از چشم يک نويسنده میديدند.
البته اين «جور ديگر ديدن»، بايد تا حد امکان هنری باشد؛ به طور مثال درخت گيلاسی را که در بهار پر از شکوفه شده در ذهن تجسم کنيد. چه تعبيری در مورد آن میشود به کار برد؟
احتمالا به تعداد خوانندگان اين متن، تعابير و تصاوير وجود دارد؛ ولی به اين عبارت توجه کنيد: «ابر است که لای شاخهها گير کرده؟ نه، درخت گيلاس است که شکوفه داده» يا «آفتاب از لای پردهها داخل آمده بود و دست میکشيد روی گلهای قالی دستباف عزيزجون».
⬅️این متن ادامه دارد.....
انجمن ادبی آموزشی نامگ
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─