دوقلو
این کلمه ترکی است (مرکب از دق، ماده فعل دقماق= «زاییدن». به اضافه لو، پسوند نسبت) به معنای دو کودک که همزمان از یک شکم به دنیا آیند. در تداول فارسی زبانان، بخش اول این کلمه را عددِ دو فارسی گرفته و ترکیبهای سهقلو و چهارقلو و پنجقلو و... را از آن ساختهاند. ادبا این ترکیبها را غلط میدانند و استعمال آنها را منع میکنند. با این همه، ترکیبهای سهقلو، چهارقلو الخ در فارسی گفتاری و نوشتاری رایج شده و جا افتاده است و چون جانشینی هم ندارد استعمال آنها را باید جایز دانست.
وانگهی، محققی این ترکیبها را اصلاً فارسی دانسته و به درستی چنین استدلال میکند:
نوعی بازی میان بچهها هست به نام «یک قل دو قل» که با چند سنگریزه انجام میگیرد و «_و» را نیز میتوانیم پسوندی بدانیم که دلالت بر کوچکی و تصغیر میکند و در گویش مردم شیراز به کار میرود، نظیر پسرو، خواجو و... (رجوع شود به مقاله هوشنگ فریور، در کیهان فرهنگی، مرداد ۱۳۶۷، ص ۵۱-۵۲).
باید دانست که برای بیان این معنی در متون قدیم فارسی ترکیب همشکم آمده است که امروزه نیز میتوان آن را به کار برد:
«قابیل را مراد بدین خواهر بود که با وی همشکم بود و به یکجای بیامدند» (قصص الانبیاء، ۲۶).
همزاد نیز به همین معنی به کار رفته است:
«دین و مُلک دو برادر همزادند که در شکل و معنی از یکدیگر هیچ زیادت و نقصان ندارند» (چهارمقاله، ۱۸).
ولی واژه اخیر امروزه به معنای دیگری رایج است.
غلط ننویسیم
ابوالحسن نجفی
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─