Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
Message
بیانیه‌ی هشتصد تن، دزدان کاروان و هواداران تراکتور

چندی پیش هشتصد نفر از فاشیسم زبانی دفاع کردند. می‌خواستم تحلیلی بنویسم به دو دلیل ننوشتم.

اول اینکه اینان نه با استدلال که با زبانی آلوده و پلیسی به دفاعِ از زبان فارسی برخواسته‌اند با چاشنی دعوت از نیروهای امنیتی برای سرکوب. آنهم زبانی که حیاتش را به ممات دیگر زبان‌ها گره زده‌اند. این رفاع رقت‌انگیز خود نشانه‌ی آن است که گفتمان مسلط دیگر با هارمونی سابق کار نمی‌کند. دیگر عاجز است از طبیعی‌سازی تبعیض تحت لوای "رنگین کمان اقوام" و شعار مضحک "آذربایجان سر ایران است". حرفشان روشن است. آذربایجان بدون زبان و ادبیات و بزرگانش سر ایران است. آذربایجان سر ایران است اما از انتخاب نام فرزندانش محروم است. آذربایجان سر ایران است اما در برابر صدها مدیای فارسی، صدای آذربایجان در تهران از یک رادیوی کوچک نیز شنیده نمی‌شود. آذربایجان حتا یک نام در تقویم فروردین ندارد. (مثلن بولود قاراچورلو که در فروردین ۱۳۵۸ درگذشت، بزرگترین شاعر رستاخیز زبانی ترکان است، اما مرکز نامش را حذف کرده است.)

دلیل دوم: دزدانی به کاروان زدند. کاروانیان دست به دامن لقمان حکیم شدند که دزدان را نصحیت کن. گفت یاران! حیف کلماتِ جلیلِ اخلاقی نیست که من در پای این نااهلان بریزم؟ بیانیه‌ی هشتصد نفر که برخی از آنها آشکارا کارگزاران امنیتی‌اند، حکم آن دزدان نابکار را دارد. این بیانیه بر هیچ نظریه‌ی علمی و مبانی حقوق‌بشری متکی نیست، از نوعی فانتزی نژادپرستانه سرچشمه می‌گیرد. نوعی زورگویی کلامی به پشت‌گرمیِ قدرتِ حکومت است. لذا جواب آن را نه در چهارچوب نظر، بلکه در عرصه‌ی عمل باید داد. کاری که هواداران تراکتور کردند. این هواداران در یک تجمع عظیم که کمتر سابقه‌ای در جهان ورزش دارد، در دره‌ی گرگ‌ها لرزه بر تن ناسیونالیست‌های تبارگرا انداختند.

@eyvaztaha
04/14/2025, 14:28
t.me/sahand_ocaq/703
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found