У вас закончился пробный период!
Для полного доступа к функционалу, пожалуйста, оплатите премиум подписку
TU
فرهنگ، تاریخ و تمدّن تورک
https://t.me/turkuygarligi
Возраст канала
Создан
Язык
Фарси
4.08%
Вовлеченность по реакциям средняя за неделю
23.53%
Вовлеченность по просмотрам средняя за неделю

این کانال تلاش دارد با نشر مطالبی مفید اعضای خود را در سطحی عمومی و اولیه با فرهنگ، تاریخ و تمدن تورک آشنا کند.

Сообщения Статистика
Репосты и цитирования
Сети публикаций
Сателлиты
Контакты
История
Топ категорий
Здесь будут отображены главные категории публикаций.
Топ упоминаний
Здесь будут отображены наиболее частые упоминания людей, организаций и мест.
Найдено 117 результатов
11
8
227
عصر طلایی تورک

از هزاران سال پیش تا اواخر قرن ١٨ همواره یک ویا چند دولت یا امپراتوری بزرگ تورک بر بخش بزرگی از جهان حاکمیت داشته‌اند.

قرون ۱۵ و ۱۶ از طرف مورخین بعنوان عصر طلایی حاکمیت تورکان بر سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا قلمداد می‌گردد که شواهد حاکی از آنست که تا اواخر قرن ١٧ ادامه داشته است.

این نقشه حدود جغرافیایی سه دولت بزرگ تورک عثمانی، صفوی و بابوری را در اواخر عصر طلایی تورک (قرن ١٧) نشان می‌دهد. البته در دوره مذکور به غیر از این دولتهای بزرگ، دولتهای کوچک دیگری نیز در تورکیستان و سیبری وجود داشتند.

با قدرت پیدا نمودن بریتانیا، ابتدا انگلیسی‌ها به دولت تورک بابوری در هندوستان به سال ۱۸۵۸ میلادی خاتمه دادند. سپس با انواع حیل و سیاستهای مزورانه نهایتاً با کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ اصطبل‌دار سفارت انگلیس را بر ایران حاکم کرده و دولت تورک قاجار را ساقط نمودند.

لیکن علیرغم حملات همه‌جانبه متفقین یعنی دول بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه (تا نوامبر ١٩١٧) و... در جنگ جهانی اول برای پایان دادن به حاکمیت تورک‌ها بر آناتولی، اقتدار تورکها با استقرار جمهوری مدرن تورکیه توسط آتاتورک تداوم یافت.

@TurkUygarligi
26.04.2025, 07:30
t.me/turkuygarligi/2516
13
13
411
سخنان آتاتورک دربارهٔ وقایع سال ١٩١۵


🔴 [ادعای] قتل‌عام ارامنه توسط تورک‌ها شامل شایعات ساختگی و تعدادی دروغ و تهمت است که قبلاً منتشر شده است. این موارد به هیچ‌وجه صحت ندارد. برای مستندسازی این حقیقت، با کمال میل می‌پذیریم که کمیته‌های بی‌طرف، امور تحقیق (تحقیق برای افشای حقیقت) را با آزادی کامل در کشور ما انجام دهند.

🔴 شکی نیست که گفته‌ها دربارهٔ کشتار ارامنه با حقیقت هم‌خوانی ندارد. برعکس در نواحی جنوبی، ارامنه که با حمایت نیروهای بیگانه مسلح شده بودند با دریافت این حمایت، برای حمله به مسلمانان تشویق شدند. آن‌ها با ایدهٔ انتقام، سیاست کشتار و تخریب بی‌رحمانه را در همه‌جا دنبال می‌کردند. وقوع حوادث فاجعه‌بار در مرعش (قهرمان‌ماراش) نیز به همین دلیل بود. ارامنه با حمایت نیروهای خارجی و با استفاده از توپخانه و سلاح‌های سنگین، شهر قدیمی و مسلمان مرعش را ویران کرده بودند. هزاران مادر و کودک بی‌گناه و بی‌پناه تا حد مرگ شکنجه شدند. این ارامنه بودند که مرتکب این جنایت بی‌سابقهٔ تاریخی شدند. مسلمانان فقط برای حفظ ناموس و جان خود مقاومت کردند و از خود دفاع کردند. در جریان نسل‌کشی مرعش که بیست روز به طول انجامید، آمریکایی‌هایی که همراه مسلمانان در این شهر بودند به دفتر نمایندگی خود در استانبول تلگرافی ارسال کردند که این تلگراف به شکلی غیرقابل انکار، عاملان این فاجعه را آشکار می‌کند.

@TurkUygarligi
24.04.2025, 21:35
t.me/turkuygarligi/2515
9
9
446
ادعاهای دروغین نسل‌کشی ارامنه


برگرفته از مقدمه کتاب «جوابیه‌ای بر کتاب‌های آبی انگلیس»


بخش اول                     بخش دوم

بخش سوم                   بخش چهارم

بخش پنجم                  بخش ششم

@TurkUygarligi
24.04.2025, 15:28
t.me/turkuygarligi/2514
16
9
468
نادرشاه، تورکیت و زبان تورکی

نادرشاه ‌شخصا بر تورک بودن خود مباهات و در هر فرصتی بر آن تاکید می‌کرد. نادرشاه ‌واقف بود که‌ تورکیت و داشتن ریشه‌ی تورانی مشترک، حلقه‌ی اتصال واقعی از یک سو بین تورکان ساکن در ایران-آزربایجان-عراق با عثمانلیان، اوزبیکان تورکستان- آسیای میانه ‌و تورکان حاکم بر هند (بابوریان)؛ و از سوی دیگر با تاریخ تورک و گذشته‌ی تورک‌سالار است. از همین رو او خواستار استفاده‌ی ابزاری از این واقعیت به ‌صورت عاملی تعیین کننده‌ در روابط سیاسی- دیپلوماتیک و مناسبات بین المللی دولت افشاری با دولت‌های تورک منطقه‌ بود. هدف نادرشاه‌ از کاربرد کانسپت اصلیت تورکی-ریشه‌ی تورانی مشترک، مجاب ساختن دولت‌های تورک منطقه ‌به ‌ترک مخاصمه‌ و در عوض پذیرفتن متقابل حق حاکمیت سلاطین خویشاوند تورک از سوی یک‌دیگر، مصالحه و نزدیکی و هم‌زیستی و هم‌کاری و هم‌یاری و اتحاد و اتفاق آن‌ها به عنوان فرزندان یک خانواده بود.


نادرشاه ‌مسلط به ‌سه‌ لهجه‌های اساسی زبان تورکی زمانه‌ی خود یعنی تورکی اوغوزی (متداول در جغرافیای دول عثمانلی و افشاری) و تورکی شرقی (جغتایی) بود. یعنی ‌نادرشاه ‌افشار کاملا باسواد در زبان تورکی بود و به ‌تورکی هم می‌نوشت. زبان مکالمه‌ و کاری روزمره‌ی نادرشاه ‌تورکی بود. او در همه‌ی عرصه‌ها و در خطاب به‌ همه‌ از هر ملیت و مذهب، در خطاب به ‌نظامیان و مامورین دیوانی و مقامات دینی و در دیدارهای رسمی ‌و غیر رسمی، در نطق‌ها و سخن‌رانی‌های خود، در مناسبات دیپلوماتیک با سفرا و حکام و سلاطین خارجی منحصرا به‌ زبان تورکی صحبت می‌نمود. او که ‌علاقه‌ای به ‌زبان فارسی نداشت صرفا در اواخر عمر شروع به ‌یادگیری زبان فارسی - شاید من باب تفنن- کرد. نادرشاه‌ هیچ سخن‌رانی و گفته‌ای به ‌زبان فارسی ندارد. آنچه‌ در کتب تاریخ ایرانی و فارسی به ‌نقل از نادرشاه ‌افشار و به ‌زبان فارسی آمده، اکثرا جعلی و بی پایه‌ و در مواردی ترجمه‌ی گفته‌های اصلی وی که ‌به‌ تورکی بودند است.


مشروعیت تورکی و حقانیت حاکمیت تورک‌ها-موغول‌ها بر منطقه:

نادرشاه ‌مانند دیگر سلاطین تورک، بنیان‌های مشروعیت سیاسی خود را از انتساب به‌ طوائف تورک و اسطوره‌های تورک ابن یافث و اوغوزخان و متابعت از تؤره و یاسای تورک – موغول و ... می‌گرفت؛ ‌حاکمیت بر منطقه ‌را حق طبیعی و موهبتی الاهی برای سلاطین تورک –موغول، حاکمیت بر ایران و عراق و ... را حق مشروع تورک، و خود را تالی اوغوزخان، چنگیز و تیمور می‌دانست. تاکید مکرر نادرشاه ‌بر تورکیت و افشاریت و اصلیت و ماهیت تورکی دولت افشاری،... در مکتوبات و وثیقه‌های قورولتای‌های موغان و نجف و ... همه ‌به ‌دلیل مشروعیت‌آوری آن‌ها است.

@TurkUygarligi
23.04.2025, 20:32
t.me/turkuygarligi/2513
14
3
334
۲۳ نیسان (آوریل) از سوی مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری تورکیه با تکیه بر این باور که «کودکان امروز سازندگان فردای کشور هستند» همزمان با تاسیس اولین مجلس (به سال ١٩٢٠) به عنوان «روز حاکمیت ملی و عید کودکان» نامگذاری شد.

این روز تنها عیدی است که در جهان بنام و برای کودکان جشن گرفته می‌شود.

@TurkUygarligi
23.04.2025, 11:50
t.me/turkuygarligi/2510
23.04.2025, 11:50
t.me/turkuygarligi/2512
23.04.2025, 11:50
t.me/turkuygarligi/2511
28
14
634
تورکولوگ کره‌ای: علاقه به زبان تورکی در خاور دور رو به افزایش بوده و در کره‌جنوبی زبان راهبردی است


تورکولوگ اهل کره جنوبی با بیان اینکه زبان تورکی از سال ۲۰۱۶ به‌عنوان «زبان راهبردی» در کره‌جنوبی شناخته شده و دولت پشتیبانی مالی گسترده‌ای از آموزش آن انجام می‌دهد، گفت که علاقه به زبان تورکی و غذاهای تورکی در خاور دور رو به افزایش است.


پروفسور اوه چونگ جین، رئیس بخش مطالعات تورکیه-آذربایجان در دانشگاه زبان‌های خارجی هانکوک کره‌جنوبی اعلام کرد که علاقه به زبان تورکی و غذاهای تورکی در خاور دور رو به افزایش است.

او که برای برگزاری سمینار و کنفرانس‌ به تورکیه سفر کرده است، در گفتگو اظهار داشت: در سخنرانی‌هایم از وزیدن «نسیم تورکی» می‌گویم. تورکیه باید سریال‌ها، فیلم‌ها و موسیقی خود را بیشتر معرفی کند. این نسیم می‌تواند در آسیای میانه و شرق آسیا گسترش یابد، این ظرفیت وجود دارد.

وی با اشاره به اینکه تورکیه در کره‌ جنوبی به‌عنوان «برادر خونی» شناخته می‌شود، از جذابیت پروژه‌ها و روابط اقتصادی دو کشور برای دانشجویان سخن گفت.

او همچنین خاطرنشان کرد که زبان تورکی از سال ۲۰١۶ به‌عنوان «زبان راهبردی» در کره‌جنوبی شناخته شده و دولت پشتیبانی مالی گسترده‌ای از آموزش آن انجام می‌دهد.

وی افزود که علاقه‌مندی به غذاهای تورکی نیز در حال افزایش است و رستوران‌های تورکی بیشتری در کره جنوبی افتتاح می‌شود. به گفته او، باید از ظرفیت نهادهایی مانند مؤسسه یونس امره (YEE) برای معرفی بیشتر فرهنگ و زبان تورکی استفاده شود.

وی در پایان با تأکید بر نرخ بالای اشتغال فارغ‌التحصیلان رشته تورکی در کره جنوبی گفت: تورکیه باید زبان خود را بیشتر معرفی کند. من برای این موضوع تلاش می‌کنم.

@TurkUygarligi
22.04.2025, 09:41
t.me/turkuygarligi/2509
16
10
486
اهمیت منتسب بودن به اوغوزخان در میان دولت‌های تورک



تعصب و احساس تورک‌گرایی که در دربار ایلخانان و محیط اطراف آن به وجود آمده بود، در آناتولی تا قرن هفدهم به صورت اوغوزگرایی ادامه پیدا کرد. بیان این مطلب که این احساس یکی از عوامل معنوی مهم در پیروزی‌های سیاسی عثمانیان به شمار می‌رفت ، درهرحال عقیده و بینشی نادرست نخواهد بود...

همان‌گونه که قبلا توضیح داده شد، اساس سلاطین عثمانی به این مسئله که از تبار اوغوزخان و از قبيله «قایی» به شمار می آیند، اهمیت زیادی می‌دادند. مهر قبيله قایی [IYI] را به عنوان علامت و نشان رسمی خود پذیرفته بودند و شاهزادگان را نیز با نام‌هایی چون اوغوزخان و قورقوت نامگذاری می‌کردند.

این مسئله تنها به احساس وابستگی و پیوند این خاندان به اوغوزها ارتباط نداشت، بلکه به حساسیت و علاقه مردم در این خصوص، و رقابت سیاسی موجود در شرق با سلسله قراقوینلوها، به ویژه با آق‌قوینلوها نیز مربوط می‌گردید. چون همانگونه که قبلا گفته شد، فرمانروایان آق‌قوینلو نیز ادعا می‌کردند که از نوادگان اوغوزخان‌اند و بزرگترین این فرمانروایان و رقیب سلطان محمد فاتح، یعنی اوزون حسن‌بیگ، خود را یگانه فرمانروای تورکان آناتولی می‌شمرد.

قرار گرفتن فرمانروایی اوغوزها یا تورکها، در دست امرای قبیله قایی موجب گردید آنان به پیش بینی قورقوت آتا [ دده، پیر و ولی بزرگ اوغوزها مبنی بر ادامه فرمانروایی آنها [قایی‌ها] تا روز قیامت به عنوان «پیشگو»، استناد کنند.

همچنین ادعای انتخاب عثمان غازی از طرف امرای اوغوزها به عنوان فرمانروا و نیز قبولاندن این ادعا به جهانشاه قراقوینلو مبنی بر اینکه نسب و تبار سلطان مراد دوم متعبرتر و برتر از نسب خاندان او می باشد، از همین احساس ناشی می‌شود.

یاووز سلطان سلیم نیز در نامه‌ای که برای تومان (تومن) بیگ سلطان مملوک‌ها فرستاد، نوشته بود که وی جد اندر جد، تا دویست و پنجاه پشت، فرمانروا بوده است. بدین ترتیب، خاندان عثمانی که خود را از تبار و نسل اوغوز خان قلمداد می‌کرد، حتی در برابر اتباع اصلی اغوزخان، یعنی خان‌های کریمه که از نسل چنگیز خان بودند نیز، احساس حقارت نمی‌کرد.

بدین جهت، دستان‌ها (حماسه های)مذکور، به خاطر موضوع‌های مربوط به انساب و نیز حماسه‌های دده‌قورقوت از نظر اینکه عاملی در زنده نگاه داشتن احساس اوغوزگرایی بودند، قابل توجه و اهمیت‌اند.

چنانکه پیداست یازیجی‌اوغلو از مؤلفان عثمانی، همان گونه که بحث و فصل مربوط به انساب موجود در جامع‌التواریخ را به تورکی ترجمه کرده است، احتمالا برخی اطلاعات مربوط به قورقوت آتا را نیز از بخش مربوط به تاریخ تورک‌ها در همان اثر برگرفته است. می‌دانیم که مولانا روحی این ترجمه یازیجی‌اوغلی را به حد کافی مورد استفاده قرار داده است. یازیجی اوغلی، همچنین از اوغوز نامه‌ای به زبان تورکی سخن می‌گوید که باید همان دستان اوغوز قاغان باشد که در دسترس ماست.

شكرالله، معاصر مؤلف مذکور نیز که در زمان سلطان مراد دوم به عنوان ایلچی نزد جهانشاه قراقوینلو رفت، در تبریز و در دربار جهانشاه، تاریخی از اوغوزها را، به زبان اویغوری، مشاهده کرده بود. ابوبکر تهرانی، مورخ آق‌قوینلوها هم، هنگام نوشتن شجره این خاندان که آن را به اوغوزخان و نوح (ع) رسانده است، بحث مربوط به انساب جامع‌التواریخ را مورد استفاده قرار داده است.

به نظر می‌رسد قاجارها آخرین سلسله ترک نژاد ایران نیز، به اوغوزها که آنها را اجداد و نیاکان خود به شمار می‌آوردند، توجه و علاقه نشان می‌دادند. به همین جهت، میرزا ابوالقاسم بحث مربوط به انساب را مأخذ قرار داده، رساله‌ای درباره طوایف منسوب به قبایل اوغوز که در زمان خود وی در منطقه میان ایران و تورکمن‌های ماورای [شرق] خزر بودند، به رشته تحریر درآورده است.

#داستانهای_حماسی_تورک

«فاروق سومئر، اوغوزها (تاریخ، تشکیلات طایفه‌ای و حماسه‌ها)، انتشارات: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، صفحات ۵۴۸ - ۵۴۶»

@TurkUygarligi
20.04.2025, 15:16
t.me/turkuygarligi/2508
22
7
452
در تاریخ تورک، بعد از چنگیزخان همیشه دو منبع کسب مشروعیت برای خاقانی که بر تخت می‌نشست وجود داشت:
یکی از نوادگان اوغوزخان بودن و دیگری از نسل چنگیزخان بودن.

یعنی منتسب بودن به این دو شخص از مهم‌ترین شروط کسب مشروعیت برای خاقان تورک بود.

@TurkUygarligi
18.04.2025, 14:06
t.me/turkuygarligi/2507
21
24
872
کفش چرمی تورکی ٢٣٠٠ ساله

این کفش چرمی مربوط به قرن سوم قبل از میلاد، در یک گورستان در پازیریک در کوه‌های التای یافت شده است.

این اثر بی‌نظیر که به خوبی حفظ شده، دارای تزئیناتی شامل برگ طلا و سنگ پیریت (FeS2) و همچنین مهره‌های شیشه‌ای در کف کفش است.

این کفش در موزه ارمیتاژ در سنت پترزبورگ نمایش داده می‌شود.

@TurkUygarligi
15.04.2025, 09:52
t.me/turkuygarligi/2506
18
25
566
عریضه سفارت عثمانی در زمان قاجار


در این گزارش که از تهران به استانبول ارسال گردیده است، گفته می‌شود که احتیاجی به سرویس مترجمان به زبان فارسی در هئیت نمایندگی و سفارت عثمانی در ایران نیست، زیرا که دربار و اغلب اهالی توانا به تکلم در زبان تورکی‌اند و زبان عمومی تهران نیز تورکی است.

هم‌چنین ذکر می‌شود که هئیت نمایندگی انگلستان نیز در ایران مألوف به تکلم دو زبان تورکی و فارسی است.

منبع:
Osmanlı Arşivi Daire Başkanlığı. Yayın Nu: 111, s 32

@TurkUygarligi
14.04.2025, 07:26
t.me/turkuygarligi/2505
22
5
595
پروبوا سوبیانتو رئیس جمهور اندونزی طی سخنرانی در مجلس ملی کبیر تورکیه:

در جوانی‌ام قهرمانان من مصطفی کمال آتاتورک و سلطان محمد فاتح بودند.

@TurkUygarligi
11.04.2025, 14:49
t.me/turkuygarligi/2504
13
6
540
نگاهی به وقایع نوروز ۱۴۰۴ از زاویه‌ی فرهنگ مداراگرایانه مردم تورک اورمیه

✍ نادر تیموری

  🔴 بخش اول

  🔴 بخش دوم

  🔴 بخش سوم

@TurkUygarligi
10.04.2025, 22:00
t.me/turkuygarligi/2503
11
2
212
نگاهی به وقایع نوروز ۱۴۰۴ از زاویه‌ی فرهنگ مداراگرایانه مردم تورک اورمیه (۳/۳)

✍ نادر تیموری

یعنی می‌توان گفت متهم نمودن ملت تورک اورمیه که با اقلیت‌ها به شکلی مثال زدنی رفتار مداراگرایانه، سرشار از تساهل و تسامح و تلرانس دارد، به تفرقه‌افکنی و قومیت‌گرایی، بی‌انصافی محض بوده و نسبت دادن این ادعاهای غیر اخلاقی و بیشرمانه است به مردم بافرهنگ اورمیه، وصله ناجوری است که به هیچ عنوان شایسته اهالی تورک اورمیه نمی‌باشد.

به گواه شاهدان عینی در اعتراضات صدها هزار نفری (در حدود نیم میلیون) روز دوم فروردین، همه اقشار مردم اورمیه اعم از پیر و جوان، زن و مرد، مذهبی و غیر مذهبی، سیاسی و غیر سیاسی، ملی‌گرا و غیر ملی‌گرا و... حضور داشتند. اگر فقط نیروهای حرکت ملی تورک بودند، شاید می‌شد در خصوص ادعای سخیف قومیت‌گرایی شرکت کنندگاه مراسم بحث نمود. لیکن حضور کلیه اقشار و آحاد جامعه، ادعاهای جانبدارانه و بشدت ایدئولوژیک مذکور را منتفی می‌نماید. نتیجه اینکه کلیه به اصطلاح تحلیل‌هایی که رفتار عکس‌العملی مردم تورک اورمیه در ۲ فروردین ۱۴۰۴ به تحرکات، تحریکات و ادعاهای زیاده خواهانه و توسعه طلبانه برگزارکنندگان مراسم ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ را تفرقه افکنانه و قومیت گرایانه ارزیابی کردند، آبکی، کم عمق، فاقد بصیرت و تحریفگر واقعیت هستند.

در میان این به اصطلاح تحلیلگران، گروهی هستند که با وجود واقف بودن به حقیقت، دست به تحریف و جعل واقعیت می‌زنند. تکلیف این گروه معلوم است. به قول برتولت برشت: آنکه حقیقت را نمی‌داند، نادان است. ولی آنکه حقیقت را می‌داند و کتمان می‌کند، جنایتکار است. گروه دیگر که نه اورمیه و تاریخش را می‌شناسند و نه از فرهنگ آن و حتی ترکیب جمعیتی اورمیه اطلاعی دارند، ساده لوحانه به  صدور حکم می‌پردازند و مردم مظلوم اورمیه را محکوم می‌کنند که آرامش را در «شهر رنگین کمان اقوام» بر هم زده و اختلاف پراکنی نموده‌اند.

اولاً اورمیه رنگین کمان اقوام نیست. اورمیه یک شهر تورک است که مانند همه شهرهای دنیا دارای اقلیت‌های قومی و مذهبی هم می‌باشد.

دوماً قبل از اینکه اهالی مداراگر اورمیه مورد بازخواست قرار گیرند، باید افراد و گروه‌هایی که در مراسم ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ شعارهای تهاجمی و حاوی ادعای ارضی سر داده و پرچم مخوف‌ترین گروه تروریستی دنیا یعنی پ‌ک‌ک را برافراشته‌اند، جوابگو باشند، نه مردم مظلوم اورمیه که به دلیل نگرانی از کشتار و قتل عام خود آینده، در عکس العمل به رفتار فاشیستی مراسم مذکور، دست به اعتراض زدند.

در نهایت تلنگری هم بزنیم به افراد مغرضی که از دور دستی بر آتش دارند و بدون آگاهی از شرایط و تاریخ منطقه و بدون شناخت سوابق دو طرف، تنها با تأسی از احساسات ضدتورک خود، یکی از طرف‌ها یعنی ملت مظلوم تورک اورمیه را (که حق هم با اوست) به صورتی غیرمنصفانه و غیرعادلانه مورد تعدی قرار می‌دهند. این حضرات باید بدانند که هیزم ریختن به آتش اختلافات قومی با حمایت احساسی و بناحق از طرف مقصر موضع، نه تنها به خیر و صلاح مملکت نیست، بلکه می‌تواند نقشی منفی در جلوگیری از رقم خوردن حوادث احتمالی فلاکت بار در آینده بازی کنند.

@TurkUygarligi
10.04.2025, 21:59
t.me/turkuygarligi/2502
11
1
173
نگاهی به وقایع نوروز ۱۴۰۴ از زاویه‌ی فرهنگ مداراگرایانه مردم تورک اورمیه (٢/٣)

✍ نادر تیموری


فرهنگ متعالی اهالی تورک اورمیه

هر تورک اهل اورمیه مطمئناً ده‌ها بار با افرادی مختلف از اقصاء نقاط ایران برخورد داشته که به محض اینکه از اورمیه‌ای بودنش آگاه شده‌اند، رفتاری محبت‌آمیز و بسیار صمیمی در پیش گرفته‌اند و جملاتی در وصف شهر اورمیه و اهالی مهربان آن صرف کرده‌اند. در حقیقت هر شخصی که یک بار پایش به اورمیه رسیده و چندین روز در این شهر مهمان شده باشد، تا آخر عمر خود نمی‌تواند مهر و صفا، خوبی و مهربانی، مهمان نوازی و رفتار مداراگرایانه تورک‌های اورمیه را فراموش کند. این رفتار آکنده از مداراگرایی مبتنی بر تلرانس و تساهل اهالی اورمیه را اقلیت‌های آشوری، ارمنی، یهودی و باصطلاح کرد نیز با پوست و استخوان درک نموده‌اند و در واقع یکی از دلایل مهاجرت‌پذیر بودن اورمیه، همین فرهنگ والای مردمان آن است. در اورمیه نمی‌توان فردی را یافت نماید که ادعا نماید من به علت داشتن دین، مذهب یا قومیت متفاوت، در معرض رفتار تبعیض‌آمیز تورک‌ها قرار داشته‌ام و یا احساس دیگری و بیگانه‌بودن نموده و خود را تحت فشار احساس کرده‌ام. احساسی که تجربه کردن آن حتی در دنیای مدرن در مهدهای دموکراسی جهان مانند آلمان، فرانسه، انگلیس و... هم بعید بنظر می‎رسد. یعنی اورمیه از این نظر نه تنها در ایران و خاورمیانه، بلکه در کل دنیا بی‌نظیر است. برای روشن‌تر شدن موضوع چند مثال ساده می‌آورم که نیازی هم برای اثبات آن نیست و هرکس چرخی در اورمیه زده باشد، مطمئناً شاهد این موارد بوده است:

۱. در عروسی‌های تورک‌های اورمیه علاوه بر اینکه موسیقی و رقص تورکی اجرا می‌شود، جهت احترام به مهمانان و در صورت درخواست آنان موسیقی فارسی و کردی هم توسط گروه‌های موسیقی تورک اجرا می‌گردد. حال اینکه در عروسی‌های مربوط به کردها، اجرای موسیقی تورکی (منطقه آذربایجان که ساکن آن هستند) به هیچ وجه دیده نمی‌شود!

٢. صاحبان تورک شرکت‌ها، کافه‌ها، مغازه‌ها، کارواش‌ها و... افراد کرد بسیاری را به کار می‌گیرند، بدون اینکه به ریشه قومی فرد مورد نظر حتی فکر نمایند. برعکس در رستوران‌ها، کافه‌ها، مغازه‌ها و محل‌های کاری که صاحب آن کرد باشد، شاهد آن نخواهیم بود که حتی یک کارگر تورک به کار گرفته شود!

٣. هرگز یک تورک اورمیه در انجام خریدهای خود از مغازه‌ها به ریشه قومی صاحب آن دقت نمی‌کند، حال اینکه کردها در شرایط مساوی اگر دو مغازه که صاحبان آن یکی تورک و دیگری کرد باشد، حتماً از مغازه کرد خرید می‌کنند!

۴. اگر داده‌ها و منابع تاریخی را به کناری بنهیم، علیرغم اینکه نام تمامی محله‌های اورمیه مانند نووگئچر (نام تحریف شده کنونی پنجراه)، یئدی دگیرمان، چالاباشی (چارباش)، دوه‌چیلر، آلتمیش (۶۰) تنف، دره‌چایی، دوققوز پیلله و... تورکی است و حتی سنگ قبور هم گواهی می‌دهند که اورمیه یک شهر تورک است، از اهالی این شهر رفتار و گفتاری که دل اقلیت‌های تازه به دوران رسیده را خدشه‌دار کند، مشاهده نشده است. حال اینکه بسیار دیده می‌شود که نه تنها گروه‌ها و تشکیلات‌های کردی با انتشار نقشه کردستان بزرگ که بخش اعظمی از سرزمین تورک‌ها و آذربایجان غربی را شامل می‌شود، ادعای ارضی و مالکیت بر اورمیه و سایر مناطق تورک نشین را به زبان می‌آورند، بلکه در جمع‌های دوستانه نیز کردها تحت تاثیر تبلیغات دروغین به همسایه‌ها و دوستان تورک خود می‌گویند: اورمیه مال ماست و روزی شما را از این شهر بیرون خواهیم کرد. از حالا فکری به حال خود بکنید! دوستی تعریف می‌کرد در قائله سمیتقو، شخصی کرد که در قصبه قولنجی (واقع در 45 کیلومتری شمال اورمیه) در منزل یک تورک سال‌ها به نوکری پرداخته بود، پس از پیوستن به افراد سمیتقو، همان خانه را تاراج می‌کند. صاحب خانه به وی گلایه می‌کند: تو دیگر چرا؟ نوکر اسبق و یغماگر جدید جواب می‌دهد: اگر من تاراج نکنم، فرد دیگری تاراج خواهد کرد، چه بهتر که من خانه شما را به تاراج ببرم!

البته اگر در میان تورک‌ها هم به صورت منفرد (نه عمومی و مربوط به کل اهالی)، موردی برخلاف آنچه فوقاً اشاره شد، رؤیت شده باشد، در حقیقت یک رفتار عکس‌العملی است که ناشی از زیاده خواهی و ادعاهای غیر دوستانه طرف مقابل بوده و قابل فهم و اغماض است. زیرا انسان‌ها در شرایطی که خود را مورد حمله و تعرض احساس نمایند، مجبور به حفظ امنیت خود، خانواده و جامعه‌شان هستند و طبیعتاً ممکن است رفتاری از خود بروز دهند که در شرایط عادی و نرمال هرگز از خود نشان نمی‌دهند و جزو فرهنگشان نیست!

@TurkUygarligi
10.04.2025, 21:58
t.me/turkuygarligi/2501
13
1
194
نگاهی به وقایع نوروز ۱۴۰۴ از زاویه‌ی فرهنگ مداراگرایانه مردم تورک اورمیه (۱/۳)

✍ نادر تیموری

مقدمه

بعد از وقایع نوروز ۱۴۰۴ اورمیه، شاهد دو نوع آنالیز در خصوص اتفاقات مذکور بودیم، گروه اول: افراد منصف، واقع‌گرا، طرفدار حقیقت، دورنگر و متنفر از زیاده خواهی و توسعه طلبی طرف شروع کننده منازعه بودند که تحلیلی عقلانی از وقایع را ارائه داده و به ریشه‌یابی معضل پرداختند. از نظر ایشان عکس العمل مردم اورمیه زنگ خطری است که باید دولتمردان و سیاسیون آن را به درستی شنیده و با اتخاذ سیاست‌های صحیح طرف دیگر منازعه را از ادامه خواست‌های غیرمنطقی، تنش‌زا، غیرعقلانی، غیر منطبق بر واقعیت‌های تاریخی و وضعیت موجود منطقه و ادعاهای بر هم زننده آرامش بخش استراتژیکی از کشور در شرایط حساس کنونی جهان، باز دارند.

اما گروه دوم: شامل تمام طیف‌ها اعم از ملی، مذهبی، چپ، طرفدار پ‌ک‌ک، پژاک، پ‌ی‌د و... منسوب به اقلیت کورمانج ساکن در اورمیه و کورمانج‌ها و سوران‌های استان آذربایجان غربی و سایر گروه‌های خُرد (که به اشتباه همگی خود را  باصطلاح کُرد می‌نامند ولی زبان همدیگر را متوجه نمی‌شوند) در ایران و حتی خارج از ایران، تمام گروه‌های ایرانی اپوزیسیون و غیر اپوزیسیون، سایت‌ها و شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان خارج از کشور، سایت‌های فارسی زبان داخلی و غیره بودند که تمام کاسه کوزه‌ها را بر سر ملت مظلوم تورک اورمیه شکستند؛ ملتی که بزرگترین دغدغه‌اش فقط عدم تکرار کشتارهای ۱۵۰ - ١٠٠ سال اخیر توسط دسته‌جات و چته‌های مسلح توسعه طلب (ارمنی، آشوری و باصطلاح کرد) در اورمیه و شهرهای اطراف است! چنانچه می‌دانیم دسته‌جات مسلح مذکور که به کشتار تورک‌ها در استان آذربایجان غربی پرداختند نیز همگی چشم طمع در خاک اورمیه داشتند و ادعا می‌کردند اورمیه متعلق به آنهاست.

در روزهای گذشته شاهد بودیم گروه دوم که به علت داشتن قدرت و تریبون تبلیغاتی، بیش از ۹۰ درصد فضای رسانه‌ای در این موضوع را اشغال کرده، بدون ارائه تحلیلی ریشه‌ای در خصوص اعتراض اهالی اورمیه، مردم با فرهنگ این شهر را تفرقه افکن، نژادپرست، ملعبه گروه‌های ناسیونالیستی تورک و غیره قلمداد نمود؛ در حالی که تحلیل گران واقع‌گرا یعنی گروه اول، فقط در صفحات شخصی فیسبوک، کانال‌های تلگرامی و چندین سایت اینترنتی که برد تبلیغاتی زیادی ندارند، به ارائه آنالیز موضوع پرداختند، لیکن صدای مظلومیت ملت تورک اورمیه در میان هیاهوی تبلیغاتی و جعلیات دروغین مقصرین واقعی اتفاقات و حامیان غیر منصف‌شان از سمع و نظر افکار عمومی کشور و دنیا پنهان ماند.

قضیه چه بود؟

اورمیه به گواه اسناد و مدارک متقن تاریخی، شهری تورک‌نشین است که تا همین ۵۰ سال پیش بیش از ۹۰ درصد جمعیت آن را تورک‌ها تشکیل می‌دادند و اتفاقاً اقلیت‌های اصلی شهر یهودی‌ها و آشوریان بودند که بنا به دلایلی که از حوصله این نوشتار خارج است در سال‌های اخیر جمعیت‌شان کاهش یافته، در حالیکه نفوس اقلیت باصطلاح کرد در شهر افزایشی غیر طبیعی داشته است که بیشتر حاصل مهاجرت‌های دهه ۷۰ و ۹۰ میلادی سوران‌ها از عراق به استان آذربایجان غربی و مهاجرت سازمان یافته کورمانج‌ها و سوران‌ها از مناطق دیگر به این شهر و استان آذربایجان غربی است.

خاطره تاریخی اهالی اورمیه کشتارها و قتل عام‌های متعددی همچون وقایع جیلولوق، غائله اسماعیل سمیتقو، شیخ عبیدالله نهری (شمدینلی) و غیره را از تاریخ یکصد و پنجاه سال اخیر خود به یاد دارد و طبیعی است زمانی که شاهد توسعه‌طلبی، زیاده‌خواهی و ادعاهای ارضی از طرف گروه‌های مورد حمایت تروریست‌های پ‌ک‌ک، پژاک، پ‌ی‌د و غیره بوده و نزدیک شدن تهدیدات مشابه وقایع تلخ سال‌های گذشته را حس نماید، از پس مراسمی که در آن پرچم تروریست‌های پ‌ک‌ک برافراشته شده و شعارهای «اورمیه کردستان است» سر داده شده، به شدت نگران گشته و به این اقدامات بی‌شرمانه عکس‌العمل نشان دهد. آیا چیزی طبیعی‌تر از حساس شدن مردم اورمیه به تحرکات زیاده‌خواهانه گروه‌های فاشیست که آشکارا تورک‌های اورمیه را به کشتار و آواره نمودن از وطنشان تهدید می‌کنند و اظهار نگرانی و گلایه‌مندی از طرف تورک‌های خوش نیت اورمیه در قالب سر دادن شعارهایی که بغض ناشی از ده‌ها سال صبر مداراگرایانه در مقابل زیاده‌خواهان را بیان می‌دارد، می‌تواند وجود داشته باشد؟ البته که خیر!

یعنی حرکت اعتراضی مردم اورمیه، تنها یک «رفتار عکس‌العملی» بود در مقابل نمک به حرامی طلبکارانه تازه به دوران رسیده‌ها. اگر بدنبال قباحت و مقصر می‌گردیم، باید یقه برگزارکنندگان مراسم به اصطلاح نوروزی ۲۸ اسفند سال ۱۴۰۳ را بگیریم که با اهتزاز پرچم پ‌ک‌ک و دادن شعارهای حاوی ادعاهای ارضی بر علیه صاحبخانه خود، احساسات پاک تورکان اورمیه را جریحه‌دار نمودند.

@TurkUygarligi
10.04.2025, 21:57
t.me/turkuygarligi/2500
17
7
242
روزنامه عصر ایران در مقاله منتشره در روز  هفدهم فروردین ١۴٠۴، اورمیه را شهری با جمعیت بیش از ۹۰ درصد تورک معرفی نمود:

بر اساس آمار غیررسمی پژوهشگران دانشگاه تهران (پروژه زبان‌های بومی ایران، ۱۳۹۷)، بیش از ۹۰٪ مردم اورمیه زبان مادری خود را تورکی اعلام کرده‌اند. در بازارها، مدارس غیررسمی، رسانه‌های محلی و جمع‌های خانوادگی، زبان تورکی حضوری کاملاً زنده و پایدار دارد.

داده‌های این پژوهش از طریق مصاحبه، پرسش‌نامه و مشاهدات میدانی در مناطق مختلف شهری و روستایی گردآوری شده‌اند و به‌خوبی نشان‌دهنده اصالت و پیوستگی تاریخی زبان تورکی در بافت اجتماعی ارومیه هستند.

@TurkUygarligi
9.04.2025, 10:01
t.me/turkuygarligi/2499
9
17
416
واسیلی نیکیتین که با مأموریت جعل تاریخ بر علیه ملت تورک و تاریخ سازی در راستای منافع روس، در سالهای جنگ جهانی اول کنسول روسیه در اورمیه بود در خاطرات خود به قربانی بودن مردم بی‌دفاع و صلح‌جوی تورک اورمو اعتراف می‌کند:

باید اقرار کنم که در این جا کشیشان بر خلاف وظیفه رفتار می‌کردند و در عملیات خلاف وجدان و عدالت حمایت قونسول را نیز تقاضا می‌نمودند و از افراد تحت الحمایه‌ خود افواج (نظامی) تشکیل می‌دادند... من تصدیق دارم که این کشیشان پیوسته در این صدد بودند که خندق بسیار عمیقی در میان مسلمان و مسیحی حفر کنند و برای مسیحیان امتیازاتی قائل شوند.

در میان مسلمانان و مسیحیان جنگ شدیدی در کوچه‌های اورمیه بروز کرد که پس از سه شبانه‌روز به نفع مسیحیان خاتمه یافت. دنباله‌ این جنگ بسیار تاثرآور بود، زیرا که سبعیت ضعیف [آسوری‌ها] در هنگامی که غالب می‌گردد حدی ندارد.

درست مثل این است که یک موجود مفید بی اذیت [تورک‌های اورمیه] را با وحشی‌گری محو و اعدام نمایند، در صورتی که هیچ‌گونه مخالفتی بروز نداده و وسایل مقاومت هم نه‌داشته است. در واقع مثل این است که کودک زیبای ناتوانی را با قساوت قلب کشته باشند.

@TurkUygarligi
6.04.2025, 08:05
t.me/turkuygarligi/2498
11
4
165
بابر شاه (بابور شاه)
(بخش دوم)


۵. دیوان شعر
قسمت اعظم اشعار دیوان بابور به تورکی است، اما چند شعر فارسی هم در آن آمده‌است. انواع شعر او عبارت است از: غزل، مثنوی، رباعی، قطعه، تویوغ (از قوالب شعری خاصِ زبان تورکی)، معما، و مفردات. نمونه ای از اشعار وی:

قدیمنی فیراق مئحنتی یای قیلدی
کؤنلوم غم و اندوه اوتی‌نه یاقیلدی
حالیم‌نی صباغه آیتیپ ایردیم ای گؤل
بیلمه‌ن سنگه شرح قیلمادی یا قیلدی

معنی:
محنت فراق قد من را به شکل کمان درآورد
دلم از آتش غم و اندوه سوخت
حالم را به باد صبا گفتم، ای گل
نمی‌دانم برای تو شرح داد یا نه


طالع اوقو جانیمغا بلالیق بولدی
هر ایشنی کیم ائیلدیم خطالیق بولدی
اوز یئرنی قویوب هیند’به ساری یوزلندیم
یا رب نه تئییم کی اوز قارالیق بولدی

معنی:
تیر طالع بر جانم بلا شد
هر کاری که کردم همه خطا شد
جای خود را رها کرده و به هند روانه شدم
یا رب چه گویم که روسیاهی شد

بابور در فن شعر از هیچ‌ یک از شاعران لهجه تورکی شرقی قرن نهم/ پانزدهم، حتی از نوایی، فرودست تر نیست. او عقاید و عواطف خود را به زبانی ساده و سبکی خالی از تکلف بیان می‌کند. در دیوانش ترانه‌های عاشقانه و صوفیانه و خَمریّه، و شعرهایی با مضامین عادی روزمره در کنار یکدیگر قرار گرفته‌است. شعر بابور تاحدی از شعر شاعران متقدم به‌ویژه نوایی متأثر است، اما از هرگونه تقلید صرف عاری است. با این‌که بابور تا حدی به شعر متصنّع و هنرنمایی‌های شاعرانه گرایش داشته و با این‌که به تبعیت از سنتِ رایج ادبیات تورکی و فارسی در آن روزگار، معمیّات بسیار نیز سروده‌است (۵۲ معمّا در دیوانش آمده‌است)، قسمت اعظم اشعارش ساده و بی پیرایه و طبیعی است. در دیوانش تعدادی تویوغ به چشم می‌خورد.

رباعیات معدودش در نهایت شیوایی است و در میان «تورکو»ها یا ترانه‌های عامیانه‌اش، یک قطعه شعر هجایی نیز هست. بابور شعر فارسی نیز می‌سرود و در دیوانش بیش از بیست قطعه شعر فارسی وجود دارد، اما علاقه‌اش به زبان مادری موجب شده که شعر تورکی را به شعر فارسی رجحان دهد. علاوه بر این، غالباً در اشعارش به ارزش قوم تورک اشاره دارد و افتخار می‌کند که خود فردی از آنان است. بابور در این باره از آن جریان فکری و ادبی خاص تبعیت می‌کند که در طول قرن پیش با نوایی آغاز شده بود و علاوه بر خراسان، در همه دربارهای تیموریان سخت مورد عنایت بود. نفوذ ادبی بابور موجب شد که گروهی شاعرِ تورکی سرای، هم در میان فرزندان او و هم در میان درباریانِ ایشان ظهور کند. به هر حال، مسلّم است که در تاریخ ادبیات باید در میان سرایندگان شعر در لهجه تورکی شرقی پس از نوایی مقامی والا به بابور اختصاص یابد.

بابور در هندوستان و خراسان راه‌ها و کاروانسراهای بیشمار احداث نموده و به‌عمران و آبادی نیز بسیار خدمت کرده است.

#پادشاهان_دانشمند_و_هنرمند_تورک

@TurkUygarligi
5.04.2025, 15:45
t.me/turkuygarligi/2497
11
6
188
بابر شاه (بابور شاه)
(بخش اول)


ظهیرالدین محمد بابور (١۵٣٠-١۴٨٣) بنیانگذار و اولین حاکم امپراتوری تورک بابوری (گورکانیان هند)، که تبار وی از طرف پدر به امیر تیمور و از طرف مادر به چنگیز خان میرسد، پس از لشکرکشی های خود به هند از سال ١۵١٩ کنترل کل شمال هند را در دست گرفت و در سال ١۵٢۶ به سلطنت دهلی پایان داد و امپراطوری تورک بابور را در جغرافیای افغانستان، پاکستان و شمال هندوستان امروزی تأسیس کرد.

بابور شاه خدمات مهمی به ادبیات عمومی تورک بخصوص تورکی شرقی (تورکی چاغاتای) کرد. بابورنامه کتابی است که بابور شاه به لهجه تورکی شرقی نوشت و حاوی توصیف اقدامات وی به ترتیب زمانی است، یکی از شاهکارهای نثر ادبیات تورکی محسوب می شود. بابور شاه، که مبدع فرم نوشتاری معروف به خط بابوری است، پس از علیشیر نوایی بزرگترین شاعر ادبیات تورکی شرقی نیز محسوب می شود.

آثار:

۱. بابورنامه
ظهیرالدین محمد بابور خدمات برجسته‌ای به‌علم و ادب نمود. مجموعه کاملی از یادداشت‌های بابور بدست ما رسیده که به بابورنامه معروف است و در آن به‌ لهجه تورکی شرقی شرح‌حال زندگی خود، فتوحات و رسم جهانداری را آورده‌است. این کتاب بعدها توسط عبدالرحیم خان جانان و به فرمان اکبر شاه بزرگترین امپراتور هند و از نوادگان بابور به فارسی برگردانده شد که به توزوک بابوری معروف است.

۲. عروض رساله‌سی (رساله عروض)
مدتها از طریق بابورنامه و برخی از نسخه‌های دیوان بابور و منتخب التواریخ بَداؤنی معلوم شده بود که بابور رساله‌ای در عروض به زبان تورکی شرقی نوشته‌است. اما این رساله تا ۱۹۲۳ که محمد فؤاد کؤپرولو نسخه دستنویس آن را در پاریس پیدا کرد، ناشناخته بود. این رساله در باب برخی از قوالب عروضی است که شاعران تورک به کار برده‌اند، اطلاعات موجود در این کتاب از آنچه در میزان الاوزان نوایی آمده کامل‌تر است و اهمیتش نیز در همین است. بابور مثال‌هایی از اوزان و بحور رایج تورکی و فارسی آورده و گاهی هم مثال‌هایی از شعر خود در آن‌ها گنجانده‌است، اما شواهدی که از بحور ابداعی خود آورده صرفاً تورکی است. بابور در پایان دیوان خود اشاره می‌کند که رساله عروض را دو یا سه سال پیش از فراغت از فتحِ هندوستان (حدود ۹۳۴ – ۹۳۲ قمری) به پایان رسانده‌است.

۳. مُبَیَّن
رساله‌ای در قالب مثنوی در بحر خفیف مخبون (فَعِلاتُن مَفاعِلُن فَعِلُن) که بنابر آنچه در عروض رساله سی آمده، در ۹۲۸/۱۵۲۱ خاتمه یافته‌است. او در این رساله، هم به مباحثی در فقه حنفی و هم به موضوعاتی در باب لشکرکشی پرداخته‌است. این کتاب صرفاً جنبه تعلیمی و آموزشی دارد و از مطاوی آن استنباط می‌شود که بابور به علم فقه عنایت داشته و در مذهب حنفی راسخ بوده‌است.

۴. ترجمه رساله والدیه
رساله‌ای است در اخلاق صوفیه، تألیف خواجه عبیدالله اَحرار، صوفیِ بزرگِ آسیای مرکزی و مرشد روحانی تیموریان. چنان‌که از عنوان آن پیداست، خواجه عبیدالله آن را با اصرارِ پدرِ خود نگاشته‌است. بابور آن را در ۹۳۵/۱۵۲۹ به تورکی شرقی برگردانده و هم‌اکنون ضمیمه دیوان اوست. این رساله منظوم و در قالب مثنوی است و در ۲۴۳ بیت، در بحر رمل (فَعِلاتُن فَعِلاتُن فَعِلُن)، سروده شده‌است. با اینکه اشعار آن ساده و مطبوع است، و اهمیت آن از لحاظ دلالت بر گرایش بابور به تصوف است.

#پادشاهان_دانشمند_و_هنرمند_تورک


@TurkUygarligi
5.04.2025, 15:44
t.me/turkuygarligi/2496
20
7
220
ژان پُل رو تورکولوگ فرانسوی:

با اطمینان می‌توان گفت که امیر تیمور در سطح بالایی «شعور ملی تورک» برای خاندان خود و جانشینانش به یادگار گذاشت. حتی بابور شاه نوه نسل پنجم او در هند، به تورکی صحبت می‌کرد، این زبان را بسیار دوست داشت، به تورکی شعر می‌سرود و در راه ارتقاء تورکی فعالیت می‌کرد. بابور شاه با شعور ملی تورک حرکت می‌کرد.

@TurkUygarligi
4.04.2025, 15:46
t.me/turkuygarligi/2495
12
8
425
سیزده بدر - گزی گونو، و منشاء بین النهرینی - سامی - رومی آن (۲/۲)


-از اول تا سیزدهم ماه نیسان در تفیلای (نماز) صبح، بخش‌هایی از تورات که مراسم گشایش «میشکان» را بیان می‌کنند، خوانده می‌شود. تا پیش از فرا رسیدن شب چهاردهم نیسان، لازم است که همه‌ی نقاط خانه را از وجود مواد حامص (ورآمده و خمیرمایه) پاک کرد. زیرا استفاده یا نگاه‌داری مواد حامص در ایام پسح به هر مقدار ناچیز هم که باشد، گناه به شمار می‌آید...

محتملاً نحسی عدد سیزده از طریق موسویت به پدیده‌ای جهان‌شمول تبدیل؛ و مراسم سیزده به‌در در ایران هم، مانند هفت سین و چهارشنبه سوری و ... از سنن موسوی و مشخصا جشن یهودی پوریم نشات گرفته است. براساس تقویم یهود، واقعه‌ی پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری (معادل با ۲۵ فوریه سال ۳۵۵  قبل از میلاد) اتفاق افتاده است. «هامان وزیر خشایارشاه به دلیل عدم اطاعت قوم یهود از وی، پادشاه را مجاب به قتل آنان می‌کند و بر اساس قرعه، روز ١٣ آدار را برای این کار تعیین می‌کند. ملکه‌ی یهودی وی استر (اشتار) به قوم یهود می‌گوید که باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنند و مراسم تعنیت به جای آورند. بر اثر اجرای مراسم تعنیت، خدا از گناهان قوم یهود می‌گذرد و این بلا را از آنان دور می‌سازد. سپس استر نزد پادشاه می‌رود و او را از بی‌گناهی و مظلومیت قوم یهود مطلع می‌کند و در نتیجه طرح هامان خنثی شده و قوم یهود نجات می‌یابد. بدین مناسبت یهودیان عدد ١٣ را نحس می‌شمارند و در روزهای ١٤ و ١٥ آدار (مارس) عید "پوریم" را جشن می‌گیرند» (کلمه‌ی پوریم به عبری به معنای قرعه است).

رابطه‌ی یونانی: بنا به روایت‌های تاریخی یونانی، فیلیپ پدر اسکندر مقدونی به سبب نگذاشتن مجمسه‌ی سیزدهم در معبدی که دارای مجسمه‌ی دوازده خدای دیگر بود و گذاشتن مجسمه‌ی خود به جای آن، کشته شده است، ....

رابطه‌ی مسیحی: در تاریخ‌نگاری مسیحیت، خیانت یهودای اسخریوطی، سیزدهمین فردی که به جرگه‌ی مسیح و یازده حواری دیگرش درآمده و به همراه آنان بر سر سفره‌ی آخرین غذای عیسی و یا شام آخر حاضر بود، موجب مصلوب شدن حضرت عیسی گردید. بنا به این روایت، یهودا که قصد داشت عیسی را به مخالفانش تسلیم کند، با قرار قبلی هنگامی که وارد محفل مسیح شد، او را بوسید تا دشمنان او از این راه وی را شناسایی کنند. بدین ترتیب مسیح دستگیر، محاکمه و روز جمعه فردای ۱۳ نیسان مصلوب شد. عیسویان از این رو عدد سیزده را - یهودا نفر سیزدهم بود که بر سر میز نشست - شوم و بدشگون می‌دانند.

-در تاریخ جنگ‌های صلیبی، قسطنطنیه پایتخت امپراتوری بیزانس برای اولین بار در تاریخ ۱۳ آوریل ۱۲۰۴ توسط نیروهای صلیبی اشغال شده است.

رابطه‌ی عربی: بنا به تثبیت مصرشناس آلمانی هینریش کارل بروگش در کتاب خود بنام سفرنامه به ایران، اعراب روز سیزده بدر و نحوست آن را می‌شناختند و می‌شناسند و به آن «شمّ النسیم» و یا «شمّ الهوا» می‌گویند. در این روز، همه‌ی مردم برای فرار از نحوست سیزده، به اطراف روستاها و شهرها می‌رفتند و تا غروب به خانه‌های خود باز نمی‌گشتند. رنگ کردن و تزئین تخم مرغ‌ها از طرف اعراب از دیگر سنن این روز و یادآور سنت مشابه در عید پاک مسیحیان است.

رابطه‌ی اسلامی: طبق روایات اسلامی امام علی در روز سیزده ماه رجب متولد شده است. در مذهب شیعه‌ی دوازده‌امامی، سیزده مجموع تعداد پیغامبر و دوازده امام است. احتمالاً این امر در رواج سیزده بدر در میان شیعیان موثر بوده است.

رابطه‌ی تورکی-قاجاری: سنت سیزده بدر به شکل امروزین آن در تهران پایتخت دولت تورک قاجاری فورم گرفته و شایع شده است. نخستین اشارات مستقیم به این سنت در آثار عبدالله مستوفی (شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره‌ی قاجاریه) و ادوارد پولاک (سفرنامه: ایران و ایرانیان) مربوط به دوره‌ی قاجار و تهران پایتخت این دولت تورک است. لازم به یادآوری است که در نیمه‌ی اول حاکمیت قاجاریه، تهران شهری با اکثریت مطلق جمعیت تورک با صبغه‌ای تورکی بود.

رابطه‌ی چینی- تورکیک: فرهنگ تورک از منظر رایج ساختن مفهوم دوازده در گاه‌شماری نیز، من غیر مستقیم در سنت سیزده بدر دخیل است. کاربرد مفهوم دوازده در میان ملل مختلف جهان بویژه در آسیا جایگاه مهمی در گاه‌شماری‌ها داشت. یکی از قدیمی‌ترین تقویم‌های دنیا، تقویم تورکی دوازده حیوانی است. این گاه‌شماری متاثر از گاه‌شماری چینی، در میان دانشمندان اسلامی به نام‌های «تاریخ تورک»، «تاریخ تورکستان»، «تاریخ ختن»، «تاریخ اویغور» و یا «تاریخ تورکان» مشهور است. تقویم تورکی دوازده حیوانی که توسط همه‌ی دولت‌های تورک حاکم بر ایران در اسناد و مناسبات رسمی بکار برده می‌شد، با تاسیس رژیم پهلوی و در راستای سیاست تورکی‌زدائی، ممنوع و برچیده شد.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
2.04.2025, 14:04
t.me/turkuygarligi/2494
11
9
463
سیزده بدر - گزی گونو، و منشاء بین النهرینی - سامی - رومی آن (۱/۲)


شیوع و تشکل سنت سیزده بدر به شکل امروزی آن، در پایتخت‌های دولت‌های تورک حاکم بر ایران، بویژه در تهران قاجاری بوده است. سمبولسیم اغلب در شکل نحس و شوم بودن عدد سیزده در فرهنگ نمادهای گوناگون شماری از اقوام و مدنیت‌های باستانی و قدیم غیر ایرانیک بین النهرینی - سومری؛ سامی - عبرانی - بابلی (از کشور عراق فعلی)؛ و رومی - یونانی - مسیحی وجود داشته است.

نبود سابقه‌ی سیزده بدر در میان ملل ایرانیک‌زبان: مراسم روز سیزده بدر و نحوست عدد سیزده و ... ارتباطی با فارسی‌گری، زرتشتی‌گری و ایرانیت ندارد. در میان سنن فارس‌ها (تاجیک‌های غربی سابق)، سیزده‌به‌در نسبت به دیگر اعیاد این قوم دارای موقعیت بسیار مبهم‌تری است. در کتاب‌های تاریخی و ادبی گذشته‌ی فارسی - دری از قبیل التفهیم، تاریخ بیهقی و آثار الباقیه که آیین‌های نوروزی را با جزئیات شرح داده‌اند، نشانی مستقیم در مورد سیزده بدر نیست. شاعران فارسی‌گوی - دری‌گوی آن زمان هم در اشعار خود اشاره‌ای به آن نکرده‌اند. این سنت در میان ملت تاجیک که دارای زبانی نزدیک به فارسی است و دیگر اقوام و ملل ایرانیک‌زبان مانند بلوچ‌ها و پشتون‌ها نیز کاملاً ناشناخته است.

رابطه‌ی مصری: حدود چهار هزار سال پیش در مصر باستان جشن تولد خدای شمس و خورشید، مصادف با شب یلدا برگزار می‌شد. مصریان باستان در این هنگام از سال به مدت دوازده روز، به نشانه‌ی دوازده ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. روز سیزدهم، پایان جشن و پایکوبی بود. مصریان باستان همچنین عقیده داشتند که برای انسان در این دنیا دوازده مقام و نائلیت معنوی وجود دارد، مقام و یا نائلیت سیزدهم پس از مرگ است.

رابطه‌ی سومری: سیزده (عدد بعد از شش ضربدر دو)، مانند هفته (مرکب از شش روز و روز آخر استراحت)، بیست و چهار ساعت یک روز (شش ضربدر چهار)، شصت دقیقه‌ی یک ساعت (شش ضربدر ده)، دوازده ماه سال (شش ضربدر دو)، سی صد و شصت و شش روز سال و .... همه در ارتباط با گاه‌شماری سومری بر مبنای عدد شش و مضارب آن است.

طبق تاریخ‌نگاری سومری، در دوره‌ی دومین سلاله‌ی اور، پادشاه سومری «لوقال آنه موندو» سرزمین وسیعی از سواحل دریای مدیترانه تا کوه‌های زاگروس شامل سرزمین عیلام را فتح کرد. تحت حاکمیت وی مردمان همه‌ی این سرزمین‌ها در صلح و آرامش می‌زیستند. اما وی با ائتلافی از سیزده والی و حاکم شورشی و مخالف که همه نام‌های سامی دارند مواجه شد. این یکی از نخستین اشاره‌ها در تاریخ به بار منفی عدد سیزده است.

سومریان همچنین در روز اول بهار (معادل نوروز) جشن‌های مفصلی به مدت دوازده روز برگزار می‌کردند. جشن سیزده‌روزه‌ی بهار در اول سال در میان سومریان «ازه‌ن آکیتوم»، «آکیتی شکینکو» و برگرفته از آن‌ها در میان بابلی‌ها عید «آکیتو، آکیتوم، رش شاتتیم» نام داشت.

رابطه‌ی بین النهرینی – بابلی: در علم نجوم بین النهرینی - بابلی و اساطیر نجومی آن‌ها دوازده، از جمله در سال دوازده ‌ماهه و دوره‌ی دوازده هزار ساله‌ی عمر جهان، دارای معنی بنیادین و اهمیت ویژه‌ای است. بنا به تثبیت دوکتور مهرداد بهار (نوروز، زمان مقدس) «جشن‌های دوازده‌روزه‌‌ی آغاز سال نیز با این سال دوازده‌ماهه و دوره‌‌ی دوازده هزار ساله‌‌ی عمر جهان مربوط است‌. دوازده روز آغاز سال نماد و مظهر همه‌ی سال بود‌. انسان آنچه را در این دوازده روز پیش می‌آمد، سرنوشت سال خود می‌انگاشت و گمان می‌کرد اگر روز‌های نوروزی به اندوه بگذرد، همه‌ی سال به اندوه خواهد گذشت».

رابطه‌ی عبری - یهودی – موسوی: عدد سیزده اهمیت فوق العاده‌ای در دین موسوی و تاریخ یهود دارد.

-طبق تورات، سفر خروج باب ١١ و ١٢؛ روز سیزده‌ی فروردین ویا سیزدهم سال نوی مصری، روز برخورد سهمگین یک ستاره‌ی‌ دنباله‌دار با زمین و فلاکت‌ها و خرابی‌ها و تلفات انسانی سنگین متعاقب آن است.

-در میثاق ابراهیم با خدا کلمه‌ی میثاق سیزده بار تکرار شده است. خدا در این میثاق به ابراهیم وعده می‌دهد که فرزند وی اسماعیل‌ را برکت‌ داده‌ او را بسیار کثیر گرداند‌ و ۱۲ رئیس‌ از وی‌ پدید آیند.

- بنا به تفسیر مایمونید (موسی ابن میمون)، عدد سیزده تعداد اصول ایمان و دین موسوی است.

-طبق تفسیر خاخام‌ها بر تورات، شماره‌ی صفات رحمانی خدا سیزده است.

-معبد مقدس در اورشلیم دارای سیزده شوفار (مخزن به شکل شیپور)، سیزده میز و سیزده سجده‌گاه بود.

-در عهد مسیح، سرزمین اسرائیل به جای دوازده بخش قبیله‌ای اولیه به سیزده بخش قبیله‌ای تقسیم خواهد شد.

-در دین موسوی، عدد سیزده سنّی است که با قدم گذاردن در آن یک پسر بالغ و عضو کامل جامعه‌ی موسوی (بار میتزواه - بَرمیصوا) می‌گردد. ریشه‌ی نوجوان شمردن کودکان سیزده سال و به بعد در فرهنگ اوروپائی و غرب، ظاهراً از همین جاست.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
2.04.2025, 13:35
t.me/turkuygarligi/2493
سیزده بدر - گزی گونو، و منشاء بین النهرینی - سامی - رومی آن (۲/۲)


-از اول تا سیزدهم ماه نیسان در تفیلای (نماز) صبح، بخش‌هایی از تورات که مراسم گشایش «میشکان» را بیان می‌کنند، خوانده می‌شود. تا پیش از فرا رسیدن شب چهاردهم نیسان، لازم است که همه‌ی نقاط خانه را از وجود مواد حامص (ورآمده و خمیرمایه) پاک کرد. زیرا استفاده یا نگاه‌داری مواد حامص در ایام پسح به هر مقدار ناچیز هم که باشد، گناه به شمار می‌آید...

محتملاً نحسی عدد سیزده از طریق موسویت به پدیده‌ای جهان‌شمول تبدیل؛ و مراسم سیزده به‌در در ایران هم، مانند هفت سین و چهارشنبه سوری و ... از سنن موسوی و مشخصا جشن یهودی پوریم نشات گرفته است. براساس تقویم یهود، واقعه‌ی پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری (معادل با ۲۵ فوریه سال ۳۵۵  قبل از میلاد) اتفاق افتاده است. «هامان وزیر خشایارشاه به دلیل عدم اطاعت قوم یهود از وی، پادشاه را مجاب به قتل آنان می‌کند و بر اساس قرعه، روز ١٣ آدار را برای این کار تعیین می‌کند. ملکه‌ی یهودی وی استر (اشتار) به قوم یهود می‌گوید که باید به درگاه خدا توبه و استغفار کنند و مراسم تعنیت به جای آورند. بر اثر اجرای مراسم تعنیت، خدا از گناهان قوم یهود می‌گذرد و این بلا را از آنان دور می‌سازد. سپس استر نزد پادشاه می‌رود و او را از بی‌گناهی و مظلومیت قوم یهود مطلع می‌کند و در نتیجه طرح هامان خنثی شده و قوم یهود نجات می‌یابد. بدین مناسبت یهودیان عدد ١٣ را نحس می‌شمارند و در روزهای ١٤ و ١٥ آدار (مارس) عید "پوریم" را جشن می‌گیرند» (کلمه‌ی پوریم به عبری به معنای قرعه است).

رابطه‌ی یونانی: بنا به روایت‌های تاریخی یونانی، فیلیپ پدر اسکندر مقدونی به سبب نگذاشتن مجمسه‌ی سیزدهم در معبدی که دارای مجسمه‌ی دوازده خدای دیگر بود و گذاشتن مجسمه‌ی خود به جای آن، کشته شده است، ....

رابطه‌ی مسیحی: در تاریخ‌نگاری مسیحیت، خیانت یهودای اسخریوطی، سیزدهمین فردی که به جرگه‌ی مسیح و یازده حواری دیگرش درآمده و به همراه آنان بر سر سفره‌ی آخرین غذای عیسی و یا شام آخر حاضر بود، موجب مصلوب شدن حضرت عیسی گردید. بنا به این روایت، یهودا که قصد داشت عیسی را به مخالفانش تسلیم کند، با قرار قبلی هنگامی که وارد محفل مسیح شد، او را بوسید تا دشمنان او از این راه وی را شناسایی کنند. بدین ترتیب مسیح دستگیر، محاکمه و روز جمعه فردای ۱۳ نیسان مصلوب شد. عیسویان از این رو عدد سیزده را - یهودا نفر سیزدهم بود که بر سر میز نشست - شوم و بدشگون می‌دانند.

-در تاریخ جنگ‌های صلیبی، قسطنطنیه پایتخت امپراتوری بیزانس برای اولین بار در تاریخ ۱۳ آوریل ۱۲۰۴ توسط نیروهای صلیبی اشغال شده است.

رابطه‌ی عربی: بنا به تثبیت مصرشناس آلمانی هینریش کارل بروگش در کتاب خود بنام سفرنامه به ایران، اعراب روز سیزده بدر و نحوست آن را می‌شناختند و می‌شناسند و به آن «شمّ النسیم» و یا «شمّ الهوا» می‌گویند. در این روز، همه‌ی مردم برای فرار از نحوست سیزده، به اطراف روستاها و شهرها می‌رفتند و تا غروب به خانه‌های خود باز نمی‌گشتند. رنگ کردن و تزئین تخم مرغ‌ها از طرف اعراب از دیگر سنن این روز و یادآور سنت مشابه در عید پاک مسیحیان است.

رابطه‌ی اسلامی: طبق روایات اسلامی امام علی در روز سیزده ماه رجب متولد شده است. در مذهب شیعه‌ی دوازده‌امامی، سیزده مجموع تعداد پیغامبر و دوازده امام است. احتمالاً این امر در رواج سیزده بدر در میان شیعیان موثر بوده است.

رابطه‌ی تورکی-قاجاری: سنت سیزده بدر به شکل امروزین آن در تهران پایتخت دولت تورک قاجاری فورم گرفته و شایع شده است. نخستین اشارات مستقیم به این سنت در آثار عبدالله مستوفی (شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره‌ی قاجاریه) و ادوارد پولاک (سفرنامه: ایران و ایرانیان) مربوط به دوره‌ی قاجار و تهران پایتخت این دولت تورک است. لازم به یادآوری است که در نیمه‌ی اول حاکمیت قاجاریه، تهران شهری با اکثریت مطلق جمعیت تورک با صبغه‌ای تورکی بود.

رابطه‌ی چینی- تورکیک: فرهنگ تورک از منظر رایج ساختن مفهوم دوازده در گاه‌شماری نیز، من غیر مستقیم در سنت سیزده بدر دخیل است. کاربرد مفهوم دوازده در میان ملل مختلف جهان بویژه در آسیا جایگاه مهمی در گاه‌شماری‌ها داشت. یکی از قدیمی‌ترین تقویم‌های دنیا، تقویم تورکی دوازده حیوانی است. این گاه‌شماری متاثر از گاه‌شماری چینی، در میان دانشمندان اسلامی به نام‌های «تاریخ تورک»، «تاریخ تورکستان»، «تاریخ ختن»، «تاریخ اویغور» و یا «تاریخ تورکان» مشهور است. تقویم تورکی دوازده حیوانی که توسط همه‌ی دولت‌های تورک حاکم بر ایران در اسناد و مناسبات رسمی بکار برده می‌شد، با تاسیس رژیم پهلوی و در راستای سیاست تورکی‌زدائی، ممنوع و برچیده شد.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
2.04.2025, 13:31
t.me/turkuygarligi/2492
17
14
275
ترکیب جمعیتی شهر اورمیه و حومه‌ی آن در سال ١٨٦٩


در کتاب دائره‌المعارف و ثبت سالانه‌ی آمریکائی حوادث مهم سال*، جلد ٨، سال ١٨٦٨ به نقل از مونیتور (Moniteur) چاپ پاریس فرانسه در اوکتوبر سال ١٨٦٧ آماری در باره‌ی ترکیب جمعیتی قومی و دینی شهر و ناحیه‌ی اورمیه داده شده است. همان‌گونه که معلوم است میسیونرهای مسیحی و هئیت‌های سیاسی اروپایی در دوره‌ی مذکور، حضور بسیار موثر و فعالی در غرب آزربایجان داشتند و به ویژه علاقه‌مند به تبیین ترکیب جمعیتی - ملی به منظور تغییر و مهندسی آن به نفع گروه‌های مسیحی و علیه تورک‌ها بودند. یعنی احتمال بزرگ‌نمائی شمار تورکان در این آمار وجود ندارد و قابل قبول می‌باشد:

تورک‌ها نزدیک به ٩٢ درصد جمعیت اورمیه، ٧٢ درصد کل ناحیه و ٦٥ درصد حومه شهر را تشکیل داده و در هر سه اکثریت مطلق را داشتند. بزرگ‌ترین اقلیت دینی در داخل شهر اورمیه، یهودیان (تورک‌های موسوی و یا موسوی‌های تورک‌زبان) با ٣،٢٪ جمعیت شهر بودند. هم‌چنین در آن مقطع در داخل شهر اورمیه هیچ ارمنی ساکن نبوده است.

* The American Annual Cyclopedia and Register of Important Events of the Year

@TurkUygarligi
31.03.2025, 14:00
t.me/turkuygarligi/2491
15
8
240
نادرشاه افشار بنيانگذار دولت تورکی افشار


نادرشاه افشار (Nadir Şah Afşar) بنيانگذار دولت تورک افشار، از معدود حکمرانان داراي خودآگاهي و شعور ملي تورک در تاريخ دولتهاي تورکي حاکم بر ايران است. وي از اين منظر شايد تنها با جهانشاه قاراقويونلو، اوزون حسن آغ‌قويونلو، آقا محمدخان قاجار و.... قابل مقايسه باشد. دوره‌ي حاکميت نادرشاه، همچنين دوره‌ي تاثيرگذاري گسترده‌ي زبان تورکي بر فارسي و نفوذ و ورود اصطلاحات و واژگان تورکي متعدد نظامي و اجتماعي در زبان فارسي است. بدين سبب، دولت تورک افشاري، جايگاهي ممتاز در تاريخ زبان و فرهنگ تورک دارد.

نادرشاه افشار اين آخرين جهانگير تورک، در فرهنگ و تاريخ ديني-مذهبي و سياسي-نظامي تورک، ايران و جهان اسلام، از جهات بسيار ديگري نيز داراي اهميت است، جنبه‌هايي که در تاريخنگاري رسمي معمولا بدانها چندان اشاره‌اي نميشود. از جمله:

- ايجاد مذهب جعفري ويا تفسيري از شيعه‌ي دوازده‌امامي متشرعه، که در آن صنف روحاني فاقد قدرت، اهميت و قداست است.

- اقدام براي تقريب و نزديکي مذاهب اسلامي

- سعي و موفقيت در ايجاد دولت عرفي ويا به زبان امروزي لائيک

- تاسيس نيروي دريايي

- طراحي پرچم سه رنگ سبز-سفيد-سرخ دولت تورک افشار

و ......

از اقدامات مشخص نادرشاه افشار در راستاي تورک‌گرائي وي، تدابير مختلفي است که او براي حفظ و ارتقاء موقعيت رسميت دوفاکتو و دولتي بودن زبان تورکي، کاربرد آن در عرصه‌ي ديپلوماسي و تثبيت آن به عنوان زباني نوشتاري- مکتوب انجام داده است. نويساندن کتيبه‌هاي تورکي، از جمله کتيبه‌ي تورکي کلات نادري و کتيبه‌ي تورکي سردر حرم امام علي در نجف، همچنين نگارش نامه‌هاي رسمي به زبان تورکي خطاب به سلطان محمود اول و حکيم‌اوغلو علي پاشا صدراعظم عثماني توسط نادرشاه، نمونه‌هائي از اين تدابير است...

منبع سؤزوموز (با اندکی تخلیص)

@TurkUygarligi

همچنین به دستور نادرشاه منشی وی میرزا مهدی استرآبادی کتاب سنگلاخ را به رشته تحریر درآورد که از سه بخش تشکیل شده است:

قسمت مبانی اللغه: در شرح قواعد دستوری ترکی
قسمت فرهنگ ترکی به فارسی
قسمت تذییل: لغات عربی رایج در ترکی

@TurkUygarligi
28.03.2025, 13:24
t.me/turkuygarligi/2490
18
7
222
غزلی از سلطان سلیمان قانونی با دست‌خط خودش که با تخلص محبی شعر می‌سرود


یئر-یئرین جانا لب‌ین اوزره گؤرونن مو مودور؟
یوخسا یانلیش آنلادیم، اول سایه-ی ابرو مودور؟

بیلمه‌دیم نرگیس مودور، یا فتنه-ی آخیر زامان
سیحر ایله یاخدین جیهانی، گؤزلرین جادو مودور؟

نوقطا میدیر، لب میدیر بو، یوخسا لعلین حوققادیر؟
دیش میدیر پینهان اولان اول حوققادا، لولو مودور؟

قامت ائتسن دوستوم، قوپار قیامتلر همان
اهل-ی دل‌لر چاغریشیپ ایدورلر: «آه، اول بو مودور؟»

دل طبیبی‌دیر، گلیپ سورماز محبّی خسته‌یی
یوخسا جور ائتمک، جفا آنا ازلدن خو مودور؟


سؤزلوک:
اول: او
نرگیس: گؤز
لعل: یاقوت‌دان یاپیلمیش
حوققا: جواهیر قوتوسو
لولو: اینجی، مروارید
قامت ائتسن: آیاغا قالخسان
ایدورلر: سؤیلرلر
آنا: اونا

#پادشاهان_هنرمند_تورک

@TurkUygarligi
27.03.2025, 14:32
t.me/turkuygarligi/2489
25.03.2025, 12:51
t.me/turkuygarligi/2488
25.03.2025, 12:51
t.me/turkuygarligi/2485
25.03.2025, 12:51
t.me/turkuygarligi/2486
25.03.2025, 12:51
t.me/turkuygarligi/2487
11
6
256
مناره علی؛ یادگار تورکان سلجوقی در اصفهان

مناره علی، از آثار معماری بازمانده از عهد سلجوقی در شهر اصفهان، همه ساله با استقبال شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی قرار می‌گیرد.

مناره علی، یکی از ده‌ها اثر معماری تورک بازمانده از عهد امپراتوری بزرگ سلجوقی در شهر اصفهان به شمار می‌رود. این مناره تاریخی همه ساله با استقبال شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی قرار می‌گیرد.

مناره علی در دوره سلطان سنجر سلجوقی که طی سالهای ١١۵٧ - ١١١٨ میلادی حکمرانی را در دست داشت، ساخته شده است. این بنای تاریخی با ویژگی‌های منحصر به فرد معماری و هنری خود، یکی از آثار تاریخی زیبای به جای مانده از پایتخت تورکان سلجوقی از قرن ١٢ میلادی است.

این مناره در دوره ساخت به همراه یک مسجد ساخته شده که طی گذر زمان فروریخته است. مسجد مذکور در دوره پادشاهی صفوی با نام مسجد علی از نو ساخته شده است.

مناره علی در منطقه میدان کهنه اصفهان و در نزدیکی مسجد جمعه و مدرسه هارونیه که تاریخ ساخت آن‌ها نیز به دوره سلجوقیان بازمی‌گردد، قرار دارد.

#معماری_تورک

@TurkUygarligi
25.03.2025, 12:51
t.me/turkuygarligi/2484
16
5
295
(بخش پنجم)

جشن نوروز در قلمروی عثمانلی:


آئین نوروزی در امپراتوری عثمانلی، هم در سطح مردمی بویژه در میان تورکمنان (بعدها تورک‌های ایران و قفقاز و تورک‌های مرکز، جنوب، شرق و یؤروک عثمانلی)، علویان تورک قیزیل‌باش (آناتولی، عراق - سوریه) و بکتاشیان (شبه جزیره‌ی بالکان - آلبانی)، و هم در سطح دولتی توسط آریستوکراسی عثمانلی، که خلیفه‌ی جهان اسلام بود برگزار می‌شد. توده‌های تورک در نوروز به آغوش طبیعت باز می‌گشتند. طوائف تورک قایی که موسس دولت عثمانلی بودند همه‌ساله در نوروز بر مزار ارتوغرول موسس این دولت رفته ادای احترام می‌کردند. تهیه‌ی معجون‌هایی به نام «نوروزیه» در میان مردم و مطبخ دربار عثمانلی مرسوم بود. سنت «نوروزیه‌نویسی» و تقدیم هدیه‌ی نوروزی به سلطان از سوی صدراعظم، مانند دربار قیزیل‌باشیه (صفویان) در دربار عثمانلی نیز وجود داشت.

در زمان امپراتوری عثمانلی تقویم اخذ مالیات‌ها به خصوص در مناطق شرقی آناتولی و یا تورکمانیای غربی سابق، اول فروردین ماه هر سال تعیین شده بود. در آناتولی مراسم نوروز از دوره‌ی سلجوقیان تا سال‌های پایانی امپراتوری عثمانلی به طور رسمی برگزار می‌شد. پس از مشروطیت دوم (١٩٢٠-١٩٠٨) گرامی‌داشت رسمی نوروز متوقف و در دوره‌ی جمهوریت ممنوع شد. (یکی از آخرین مراسم رسمی نوروز در تورکیه، در ٢٢ مارس ١٩٢٢ به سال‌های «جنگ استقلال» و آماده شدن برای «هجوم بزرگ» با حضور غازی مصطفی کمال پاشا – آتاتورک بعدی- در میدان تاشخان – حاکمیت ملیه آنکارا به طرزی باشکوه برگزار شد). اما علی رغم این ممنوعیت، علویان تورک در تورکیه با جمعیتی که اکنون بالغ بر ٢٠ میلیون نفر است و نیز تورکان جعفری، تورکان شرق آناتولی، بکتاشیان بالکان و ... عید نوروز را همواره برگزار کرده و می‌کنند. این ممنوعیت، که کمابیش معادل ممنوعیت آئین‌ها و سنن تورکی در ایران- مانند عید خیدیرنبی و ...- در همان برهه‌ی زمانی است، دو دهه پیش لغو گردید.

رپرتوار موسیقی تورک نوروزی: در دوره‌ی حاکمیت دولت‌های تورک، «موسیقی آئینی نوروزی» یکی از مولفه‌های اساسی تؤره‌ی تورکی نوروز در میان نخبه‌گان و توده بود. این موسیقی طیف گسترده‌ای مانند تصنیف «مقامات نوروزی»، «نوروزیه‌خوانی» توسط آشیق‌ها و باخشی‌های تورک و رامش‌گران خیابانی، نمایش‌های موزیکال مانند «تکه‌م‌چی» و «کوسا کوسا»،... را شامل می‌شود.

اولین مقام نوروزی در جهان اسلامی و تورک را موسیقی‌دان تورک صفی‌الدین عبدالمومن اورموی (١٢٢٤-١٢٩٤) تصنیف کرد. موسیقی‌دان تورک دیگر، عبدالقادر مراغی برای نامیدن مجموع گوشه‌هائی که واژه‌ی نوروز دارند اصطلاح «نوروزات» را ابداع نمود. وی برای اجرا در نوروز عرب، شعر تورکی زیر را سروده و آن را در «ضمایم مقاصد الالحان» آورده است.

بنزییور جنّت‌ه یازِ نوبهار
خاصّه با رویِ خوشِ آن گۆل‌عذار
یار ایله ذوق و صفا قێل در چیمه‌ن
چونکه بوْلۇپ‌دۇر چیمه‌ن چون رویِ یار
چون شاهیم گیرسه چیمه‌ن‌گه عیش اۆچۆن
گۆل آیاغی‌نا ساچار، آقچا نثار
دوله ائیله‌ر بلبلِ دستان‌سرا
ال قاخارلار سروِ بوستان و چنار
موسمِ عیش و طر‌ب‌دیر سلطانیم
جانی خوش کیم قێلدێ عشر‌ت اختیار
بر لبِ جو و کنارِ بوستان
یار دوْداغێن سوْر، و تۇت‌قێل در کنار
صوفی‌یِ صافی کی بوْلمۇش توبه‌کار
آنین اۆچۆن ساقی‌یا جامِ می آر
چونکه گؤردون شه‌نی عبدالقادر′ا
بخت یارین بوْلدو، سن‌سین بختیار

سنت تصنیف مقام نوروزی در دوره‌ی دیگر دولت‌های تورک بویژه عثمانلی و قیزی‌لباش (صفوی) ادامه داده شد. چنانچه به امر سلطان مراد دوم عثمانلی (١٤٢١-١٤٥١) چندین مقام نوروزی (نوروز بوسه‌لیک، نوروز عشاق، نوروز نوا، ...) تصنیف شد. همزمان در دوره‌ی قیزیل‌باشیه (صفوی)، آثار فراوانی در زمینه‌ی عید نوروز، اغلب با نام «نوروزیه» نوشته شد. یکی از بهترین نوروزیه‌ها در ادبیات تورکی «بهاریه» اثر شاه اسماعیل ختایی موسس دولت قیزیل‌باشی (صفوی) می‌باشد که در اثر دهنامه‌ی وی آمده است.

آیین رسمی «سلام نوروزی» که موسیقی جزئی از آداب برگزاری آن بود در دربار دولت‌های تورک حاکم بر ایران تا تاسیس سلسله‌ی پهلوی اجرا می‌شد. در دوره‌ی دولت تورک قاجار این آیین به «سلامِ مبارک» موسوم بود و شامل تشریفات خاص از جمله شلیک توپ از توپ‌خانه‌ی شاهی همراه با اجرای مارش نظامی مخصوص و مراسم سلام به همراه رسن‌بازی و اجرای دوهول و ... می‌شد. در دوره‌ی دولت تورک قاجاری، نقش نقاره‌چی‌ها و نقاره‌خانه‌ها در اعلان مراسم نوروزی نیز بخشی از رپرتوار موسیقی تورک مرتبط با نوروز شمرده می‌شود.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
23.03.2025, 15:29
t.me/turkuygarligi/2483
16
5
260
(بخش چهارم)

اوغوز بایرامی و یا روایت اوغوزی عید نوروز:


داستان پیدایش عید نوروز در افسانه‌های تورکان اوغوز به اوغوزخان، بنیادگذار امپراتوری هون‌های آسیایی (هیونگ نو) در سال ۲۰۹ پیش از میلاد ارتباط داده می‌شود. در این روایات پسر اوغوزخان در یک زمستان خیلی طولانی و سرد پس از مصرف کردن همه‌ی آزوقه‌ی خود، روز سی‌ام «چله‌ی بزرگ»، به دنبال پیدا کردن آزوقه به جستجو می‌پردازد. در راه در حالی که بدنش از سوز سرما بی‌حس شده بود با بچه گرگی مواجه می‌شود. بچه گرگ محل یک دوراهی که در آنجا یک گله‌ی گوسفند، یک دسته‌ی گندم، یک جهره و یک آسیاب دستی در انتظار پسر اوغوزخان می‌باشد را به وی نشان می‌دهد. سپس رهنمودها و پندهائی به او در باره‌ی پرورش گله، ریسیدن پشم گوسفندان با جهره، دوختن لباس از پوست گوسفندان، کاشتن دانه‌های گندم، آرد کردن آن‌ها با آسیاب دستی و پختن نان می‌دهد. بدین طریق پسر اوغوزخان از آن زمستان سخت نجات پیدا کرده و از آن به بعد در رفاه و آسایش زنده‌گی می‌کند. به شکرانه‌ی این امر، وی هر سال روز سی‌ام چله‌ی بزرگ، روزی که به بچه گرگ برخورد کرده بود را تدارک عید می‌دید و پنج روز آخر زمستان را جشن می‌گرفت. از آن تاریخ روز اول بهار به نام «اوغوز بایرامی» نامیده شد.

تؤره‌ی نوروزی:

در برخی از لهجه‌های تورکی در ایران امروز به مراسم نوروزی، «نووروز تؤره‌سی» (توره‌ی نوروزی) گفته می‌شود. این ترکیب به زبان فارسی نیز داخل شده است. توره‌ی نوروزی به معنی مجموعه‌ی مراسم نوروزی است. کلمه‌ی «تؤره» در زبان تورکی به معنی مراسم، آئین، رسم، قاعده، قانون، طرز، روش و به مجاز نام شریعتی که چنگیزخان از خود وضع کرده بود است. مراسم عید نوروز در تاریخ فرهنگ و دولت‌مداری تورک، از عهد تورکان باستان هون، گؤک تورک، اویغور، قاراخانلی و همه‌ی دیگر دول و امپراتوری‌های تورک مسلمان از سلجوقیان، خوارزمشاهیان و غزنویان گرفته تا ایلخانان و تیموریان و قاراقویون‌لو و آغ‌قویون‌لو و قیزیل‌باشیه (صفوی) و افشار و قاجار همواره وجود داشته است. تثبیت تقویمی نوروز در موقعیت کنونی آن، ناشی از تدابیر و زیج‌های امپراتوران و شاهزاده‌گان تورک مانند جلال الدین ملک‌شاه سلجوقی، هولاکوخان، غازان‌خان، اولوغ‌بیگ، ... (زیج ملک‌شاه و زیج‌های مقتبس از آن زیج هولاکوخان، زیج غازان‌خان، ...) است.

رونق نوروز به صورتی که امروزه در ایران مرسوم است و تبدیل آن به جشنی فراملی، مدیون حمایت‌ها و تلاش‌های بی‌دریغ دولت‌های تورک - اوغوز سلجوقی، و بویژه سه دولت تورک قیزیل‌باش (صفوی)، آوشار (افشار) و قاجار می‌باشد. حتی برخی از سنن نوروز، این سنت التقاطی و آمیزه‌ای، مستقیماً ایجاد شده در دربارهای دولت‌های تورک است. مانند سنت «هفت‌سین» که در فورم امروزی برای نخستین بار در پایتخت دولت تورکی قاجار ایجاد شده است.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
23.03.2025, 07:11
t.me/turkuygarligi/2482
18
4
197
(بخش سوم)

یئنگی گون و یئنگی ایل- نحو تورکی ترکیب نوروز:


ترکیب نوروز (مانند ترکیب چهارشنبه سوری) به لحاظ نحوی تورکی است. در نحو فارسی، این ترکیب «روز نو» گفته می‌شود. بر این اساس، عده‌ای این احتمال را مطرح کرده‌اند که ترکیب فارسی «نوروز» و معادل پهلوی آن «نوگ روج» در اصل ترجمه‌ی اصطلاح «یئنگی‌گون» تورکی به معنی آفتاب و خورشید نو است. بنا به این نظر از آنجائی که «گون» در زبان تورکی همزمان به دو معنی روز و خورشید-آفتاب می‌باشد، به هنگام اخذ این اصطلاح از سوی زبان‌های ایرانیک، «یئنگی گون» تورکی به جای «خورشید نو» به صورت «روز نو»، و با حفظ نحو تورکی به صورت «نوگ روج، نو روز» ترجمه و یا به مرور زمان تبدیل شده است. به همین سیاق، فورم قدیمی «ناوا سرِدا» یعنی سال نو در میان ایرانیک‌زبان‌های باستان و «نوسارد» و «نوسارجی» نزد ایرانیک‌زبان‌های آسیای میانه در زمان سوغدیان و خوارزمشاهیان، نیز ترجمه‌ی تحت الفظی ترکیب تورکی «یئنگی ایل» به معنی سال نو است. قابل توجه است که در بسیاری از لهجه‌های کنونی زبان تورکی در مناطق تورک‌نشین استان‌های همدان، مرکزی و کوردستان، هنوز به سال نو «یئنگیل» گفته می‌شود.

ارگه‌نه قون اورال-آلتاییک و هم‌گرائی و ادغام نوروز با آن:

نوروز امروزه تقریباً در میان تمام تورکهای از مسلمان و مسیحی و موسوی و شامان و بودیست و آنیمیست و تحت نام‌های گوناگون عزیز نگاه داشته می‌شود. یکی از قدیمی‌ترین نام‌های نوروز در میان این گروه‌های تورک، «ارگه‌نه قوْن» (آرێقێنا گۆن، ارگه‌نه گۆن، اۆرگه‌نه گۆن، ...) است. به تورکی ارگه‌نه به معنی معدن، و قوْن به معنی محل سکونت و یا کوهپایه؛ فورم «ارگه‌نه» از ریشه‌ی ارمه‌ک به معنی رسیدن و بالغ شدن؛ فورم «آرێقێنا» از ریشه‌ی آرێ به معنی خالص و صاف، و در صورت خوانش به صورت «اۆرگه‌نه» به معنی مولد و تولید کننده، و گۆن به معنی روز و مردم است. در میتولوژی تورک، ارگه‌نه قون موطن اولیه‌ی تورکان جهان و عید نوروز هم روز خروج تورکان از ارگه‌نه قون به راهنمائی بوزقورت و با ذوب کردن کوهی که آن‌ها در غاری در آن محبوس بوده‌اند است. معادل ارگه‌نه قون در اساطیر مجاری (از ملل اورالیک) «اؤرئک هون» به معنی وطن باستانی است. برخی محققین کلمه‌ی ارگه‌نه قون را به صورت «ارگه‌ن گون» (مخفف ارگه‌ن گون) و به معنی روزی که بسیار می‌رسد یعنی آغاز سال نو که همواره تکرار می‌شود خوانده و معنی کرده‌اند. اما این دیدگاه در میان تورکی‌شناسان مقبولیت نیافته است.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
22.03.2025, 13:24
t.me/turkuygarligi/2481
18
3
216
نوروز بایرامی قوتلو / موبارک اولسون

@TurkUygarligi
22.03.2025, 08:56
t.me/turkuygarligi/2479
22.03.2025, 08:56
t.me/turkuygarligi/2480
19
4
222
(بخش دوم)

رد نظریه‌ی ایرانیک‌‌منشاء بودن نوروز:


آئین‌های نوروزی مراسمی فراملی و جهانی‌‌‌اند و منسوبیتی انحصاری به قوم فارس، دیگر اقوام ایرانیک، زرتشتی‌گری، ایرانیت، آریائیان، ... ندارند. همانطور که امروز نوروز مختص ملل ایرانیک‌زبان نیست، در دوره‌ی باستان هم مختص اقوام ایرانیک‌زبان نبود. نوروز میراث معنوی مشترک بشریت است، نه فقط ایرانیان و یا ایرانیک‌زبانان.

برخلاف عوام فارس و همه‌فارس‌انگاران که عید نوروز را جشنی با منشاء خالص ایرانیک می‌دانند، خواص و دانشمندان فارس و از آن جمله اوسطوره‌شناس مشهور دوکتور مهرداد بهار در مقاله‌ی «نوروز جشنی آریایی نیست» از کتاب «جستاری چند در فرهنگ ایران»، آنرا برگرفته از «جشن دوموزی» («داموزید» سومری، «تامموزی» آککادی، «تمموزی» عبری) دانسته که در سه هزار سال پیش از میلاد در منطقه‌ی بین‌النهرین توسط سومریان بوجود آمده بود. دوکتور مهرداد بهار در مدخل کتاب «تخت جمشید» خود و هم در مصاحبه با مجله‌ی آدینه (شماره بهار ١٣٧٢) در این باره چنین می‌گوید: «... جشن نوروز در اصل یک جشن آریایی نبوده، بلکه نخست در بین سومریان مرسوم بوده است... این آیین از بین النهرین به دیگر مناطق جهان و از جمله ایران رفته است».

در کتاب اوستا (دست کم در گات‌ها) سخنی از نوروز نمی‌رود. در دیگر متون کهن دینی و غیر دینی اقوام ایرانیک‌زبان نیز اشاره‌ای به عید نوروز و آئین‌های نوروزی نشده است. از مراسم‌ نوروز در دربار شاهنشاهان‌ هخامنشی‌ و اشکانیان هم اطلاعاتی در دست نیست. در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، اشاره‌ای مستقیم به برگزاری نوروز نشده است. در حالی که بنا به تثبیت محمود روح الامینی «رسم نوروز، پیش از آیین زردتشت نیز در ایران برپا بوده است». این بدان معنی است که در آن ایام زرتشتیان، در صورت اطلاع از سنت و پدیده‌ی نوروز، آن را در آغاز امری خارجی و نامربوط به خود می‌دانسته‌اند و سپس به مرور زمان مانند بسیاری از مظاهر تمدن‌های مجاور آن را اخذ و خودی کرده‌اند. همچنین باید ذکر کرد که اساساً آغاز سال ایرانیک قدیم، نه نوروز در اول بهار، بلکه در اول تابستان بود. ایرانیک‌زبانان باستان در فصل‌بندی سال به دو فصل تابستان هفت‌ماهه و زمستان پنج‌ماهه معتقد بودند و فصلی به نام بهار نمی‌شناختند که آغاز آن را جشن گیرند.

در سال‌های اخیر ناسیونالیست‌های افراطی کورد نیز بویژه در تورکیه به جریان همه‌خودانگاری پیوسته و ادعا می‌کنند نوروز و زرتشت و ... همه منشاء و ریشه‌ی کوردی دارند. آن‌ها در این راستا جشن نوروز را هم به عنوان سمبولی سیاسی و در جهت ملت‌سازی بکار می‌برند. در حالیکه کوردان تورکیه که نوعا سنی‌اند، در سطح مردمی و علی القاعده تا سال‌های اخیر عید نوروز را بر گزار نمی‌کردند.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
22.03.2025, 08:47
t.me/turkuygarligi/2478
13
8
431
(بخش اول)

نوروز، ارگه‌نه قون، یئنی‌گون، یئنگی ایل


نوروز به لحاظ نجومی آغاز فصل بهار در نیم‌کره‌ی شمالی و شروع پائیز در نیم‌کره‌ی جنوبی است. عید نوروز یادگار و محصول مشترک همه‌ی اقوام منطقه، بویژه عیلامی-ایلامی، سومری، سامی-بابلی، ایرانیک؟، تورک، مصری، و ... است. عید نوروز به مفهومی که در ایران امروز معمول است ادامه و برآیند جشن‌های «دوموزی» (سومری)، «آکیتوم» (آککادی)، «زاگموگ» (بابلی) و «یئنگی گون» (تورکی) است. جوغرافیای امروزی عید نوروز و آئین‌های مشابه آن با نام نوروز و یا نام‌های دیگر، سراسر خاورمیانه، آسیای کوچک، قفقاز جنوبی و شمالی، اوروپا (بالکان)، آسیای میانه (قزاقستان، قیرقیزستان، اوزبیکستان، تاتارستان، چین، تورکستان چین،...)، آفریقا (مصر، سودان، زنگبار، ...)، آسیا (هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال، تبت، ..) را شامل می‌شود. به همین سبب نیز در سال ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد، عید نوروز را، نه به عنوان یک عید ملی، بلکه به عنوان «روز بین‌المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان» به رسمیت شناخت.

در تشکل هویت عید نوروز، آنگونه که امروز در آسیای میانه و خاورمیانه و قفقاز شناخته می‌شود، تورکان نیز سهم تعین کننده‌ای داشته‌اند. معادل نوروز در فرهنگ تورک بیشتر دو جشن بهاره‌ی‌ «ارگه‌نه قون» و «یئنگی‌‌گون» (فورم باستانی: یانگی گون) است.

طبق متون تاریخی صدها سال قبل از میلاد در بین اقوام تورک باستانی هون، جشن‌هایی در ٢٢ مارس برابر با اول فروردین برپا می‌شد. در زیر یک سنگ‌نوشته‌ی تورکی بنام «قییا داشی» پیدا شده در وادی یئنی‌سئی که به شکل بوزقورت (گرگ خاکستری) است، در باره‌ی عید بهار و یا نوروز چنین گفته می‌شود: «بیگ‌های هون، بیکی‌های هون با ما در یانگی‌گون (روز نو)، این نخستین روز و نخستین شادی بهار که برای ما ارزش خاصی دارد، در سرزمینی بزرگ از چین و ماچین به سوی غرب، و آن سوتر از غرب تا هندوستان شریک شدند».

در میان تورکان مسیحی - پاگان چوواش در روسیه‌ی مرکزی، جشنی به اسم آکاتوی (Акатуй)، برگذار می‌شود که نام و برخی از مولفه‌ها و محتوی آن شباهت به جشن آکیتوی سومری دارد. آکا معادل اکین (کِشْتْ) در زبان تورکی ما است. این جشن با نام‌های «سوهاتوی» در چوواشیای شمالی، «سابان‌توی» (Сабанту‌й) تاتاری، «هابان‌توی» (Һабантуй) باشقیری، و نام‌های گوناگون دیگر در میان تورکهای بالقار و نوقای در قفقاز شمالی و ملل اوقوریک ماری، موردوا، اودمورت، ... در ناحيه‌ی وولگا هم رایج است.

منبع: سؤزوموز

@TurkUygarligi
21.03.2025, 23:28
t.me/turkuygarligi/2477
16
8
253
نبود سابقه‌ی سنت هفت‌سین در میان ملل ایرانیک‌زبان:


هفت‌سین را یک پدیده‌ی بازمانده از دوران پیش از اسلام و مرتبط با سنت‌ها و باورهای ایرانیک و امشاسپندان و .. دانستن، ادعاهایی بی‌مدرک و غیر جدی است. سنت چیدن سفره‌ی «هفت‌سین»  آن چنان که امروز در میان قوم فارس امروزی (و یا تاجیک‌های غربی سابق) در ایران معمول است، و یا «هفت‌شین» در میان تاجیک‌های شرقی- افغانستان و آسیای میانه، رسمی کهن نیست. اشاره‌ای به وجود آن در میان اقوام مسلمان در دوران اسلامی تا قرن بیستم میلادی هم وجود ندارد. سیاحان و مورخان سده‌ی ١٩ در گزارش‌های عینی خود از آیین‌های نوروز در ایران، به ندرت از وجود چنین رسمی در میان قوم فارس (تاجیک آن دوره) یاد کرده‌اند.

کلمات سنجد، سوماق، سمنو، سنبل، سرکه، سماور، ساعت، سکه، سیخ و  ... که جزء «سفره‌ی هفت‌سین» (تاجیک‌های غربی و یا فارس‌ها)، و یا شهد و شکر و شراب و شمع و شایه و  ... که جز «سفره‌ی هفت‌شین» (تاجیک‌های شرقی) شمرده می‌شوند، هیچکدام ریشه‌ی فارسی - ایرانیک ندارند.

این رسم آنگونه که در ایران جا افتاده، هنوز بین ملت تاجیک در افغانستان و آسیای میانه که دارای زبانی نزدیک به زبان فارسی است رواج ندارد. در میان دیگر اقوام و ملل ایرانیک‌زبان غیر شیعی مانند بلوچ‌ها، پشتون‌ها، کوردها و نیز زرتشتیان، سنت هفت‌سین شناخته شده نیست. آشنائی تدریجی این گروه‌ها با سنت مذکور، اغلب در اثر سیاست فارس‌سازی داخلی و تبلیغات فرهنگی منطقه‌ای دولت ایران در سده‌ی اخیر است.

@TurkUygarligi
21.03.2025, 07:30
t.me/turkuygarligi/2476
22
11
378
نوروز یکی از قدیمی‌ترین آداب و رسوم تورک‌هاست.


عید نوروز که در هر دوره‌ای از تاریخ به گونه‌ها و شکل‌های متفاوتی جشن گرفته‌شده، یکی از قدیمی‌ترین اعیاد ما تورک‌ها می‌باشد. تولد نوروز در فرهنگ تورک به معنی احیا و گرفتن جان دوباره است. یکی دیگر از اسامی جشن‌های نوروز، عید ارگنه‌کن است. عید ارگنه‌کن از دیروز تا امروز هنوز هم در بین اقوام مختلف تورک جشن گرفته شده و به یک سنت دیرینه و ماندگار تبدیل شده است.

سنت نوروز از آسیای مرکزی از حومه اورخون تا رشته کوه‌های آلتای و از آنجا نیز با کوچ تورک‌های هون به اروپا تا مجارستان و شبه جزیره بالکان رواج یافت. نوروز در قرن نهم در جنوب دریای خزر تا آناتولی و بین‌النهرین در منطقه جغرافیایی وسیعی مرسوم گردید. تورک‌ها در طول تاریخ حتی اگر در مناطق جغرافیایی متفاوت زندگی کرده و به ادیان متفاوت هم باور کنند، همواره عید نوروز را جشن گرفتند.

عید نوروز که هر سال با شرکت قشر وسیعی از مردم و با شور و هیجان زایدالوصفی جشن گرفته می‌شود، در آینده نیز همچنان جایگاه خود در بین ارزش‌های مشترک جهان تورک را حفظ خواهد کرد.

@TurkUygarligi
20.03.2025, 10:13
t.me/turkuygarligi/2474
11
376
20.03.2025, 10:13
t.me/turkuygarligi/2475
14
10
463
نامه یک مادر استرالیایی به آتاتورک


در دومین سال جنگ جهانی اول یعنی سال ١٩١۵ جنگ چاناق قلعه با هدف اشغال استانبول، تسلط بر تنگه‌ھای داردانل (چاناق قلعه) و بُسفُر (استانبول بوغازی) و رساندن کمکهای مالی و تسلیحاتی توسط انگلیس و فرانسه به متحد خود روسیه شروع شد، ولی هدف نهایی دولت بریتانیا این بود که استانبول و آناتولی را از تورکان مسلمان پس گرفته و کنترل این مناطق را از حاکمیت تورکها خارج نماید. همچنانکه در ایران هم سیاست پایان دادن به حاکمیت تورکان قاجار را دنبال می‌کرد که متأسفانه موفق هم شد و با کودتا و اقدامات غیرقانونی، حکومت دست نشانده پهلوی را بر سر کار آورد.

یکی از عوامل شکست این نقشه شوم، درخشش افسر جوان تورک یعنی مصطفی کمال ۳۴ ساله در جنگ چاناق قلعه بود. مصطفی کمال پس از پایان جنگ جهانی، شکست عثمانی را قبول نکرده و با همرزمان خود جنگ استقلال را شروع نموده و با بیرون راندن ارتشهای اشغالگر بریتانیا، فرانسه، یونان، ایتالیا، آنزاک و... از آناتولی و استانبول، نهایتاً در سال ۱۹۲۳ جمهوری تورکیه را تأسیس کرد. پس از موفقیت بزرگ آتاتورک نخست وزیر انگلیس گفته بود: «ھر چندصد سال یکبار، نابغه‌ای
ظهور می‌کند، از بخت بدِ ما در این عصر، آن مرد نابغه از میان تورک‌ها ظهور کرد.»

مصطفی کمال آتاتورک رئیس جمهور تورکیه نوین دستور داد تا اجساد سربازان آنزاک (سپاه استرالیا و نیوزلند) را در آرامگاهی شایسته دفن نمایند و در سال ۱۹۳۴ نامه‌ای به مادران این سربازان کشته شده در سرزمین تورک‌ها نوشت. متن نامه مذکور چنین بود:

«قهرمانانی كه خونتان بر خاکهای سرزمین ما ريخته شده است!

اينجا در خاک يک كشور دوست ھستید. با آرامش و سكون بیارامید. شما در كنار و ھم آغوش سربازان تورک ھستید.

ای مادرانی كه فرزندان خويش را از سرزمین‌های دور برای جنگ با ما فرستاديد!

اشک نريزيد. فرزندانتان در آغوش ما ھستند. با آرامش خواھند آرمید. آنها پس از دادن جانشان در اين سرزمین، ديگر فرزندان ما ھستند.»

سخنان آتاتورک برای سربازانی که برای اشغال کشورش آمده بودند و نامه وی به مادران این سربازان آرمیده در سرزمین تورک، کاری است که در تاریخ بشریت نظیری ندارد و هیچ دولتمردی نتوانسته تاکنون چنین رفتاری انسانی از خود به نمایش بگذارد. این نامه آتاتورک آبی بر آتش دلهای سوخته مادران داغ‌دیده آنزاک ریخته و از طرف مادر یک سرباز استرالیایی جوابی بشرح ذیل برای این رهبر فرزانه و بی‌نظیر تورک نوشته شد:

«سخنان عالی‌منشانه شما درد از دست دادن فرزندان‌مان در سرزمین گالیپولی [محل جنگ چاناق قلعه] را کاهش داد. دیگر اشک نمی‌ریزیم. به عنوان یک مادر، مرا تسلی بخشید. تردیدی نداریم که فرزندانمان با آرامش به خواب ابدی رفته‌اند. اگر اعلیحضرت قبول فرمایند ما هم می‌خواهیم به ایشان «آتا» بگوییم. زیرا سخنانی که بر سر مزار فرزندان ما صرف نمودید، همانند سخنان یک پدر واقعی، متعالی و الهی بودند.

با ادای احترام، سپاس و عشق به «آتا»ی بزرگ
از طرف همه مادرانی که فرزندانشان را مانند یک پدر در آغوش گرفتید.

یک مادر استرالیایی»


ھمه ساله در ١٨ مارس بازماندگان و نوادگان سربازان آنزاک به چاناق قلعه آمده و طی مراسم با شكوهی مزار اجداد خود را زيارت می‌نمایند.

فرانکلین روزولت از روسای جمهور ایالات متحده آمریکا گفته است:
«از لیتوینف وزیر امور خارجه روسیه پرسیدم بنظر شما مهمترین، با ارزشترین و بزرگترین دولتمرد اروپا کیست؟ او جواب داد: مصطفی کمال آتاتورک»

#دولتمردان_فرزانه_تورک

#تاریخ_محتشم_تورک

@TurkUygarligi
18.03.2025, 20:53
t.me/turkuygarligi/2473
16
5
260
قهرمانانی که از چهار گوشه جهان تورک به چاناق‌قالا آمده و جان خود را فدای هستی تورک نمودند.

بر اساس اسناد وزارت دفاع تورکیه، مشهدی علی فرزند زین‌العابدین متولد ۱۸۷۷ م. روستای یوخاری وئشله (ویشلق علیا) خوی از گردان دوم هنگ ۵۷، در ۲۳ ژولای ۱۹۱۵ در جنگ معروف چناق قلعه در خلال جنگ جهانی اول شهید شده است. سرباز دیگری هم با نام محمد فرزند عباس از اهالی روستای بالو  اورمیه از سپاه سوم در ۵ نوامبر ۱۹۱۵ در بیمارستان باندرما شهید شده است. روحشان شاد

جنگ معروف و سرنوشت‌ساز چاناق قالا در سال ۱۹۱۵ بین نیروهای مسلمان تورک-عثمانی از یک سو و دول غربی چون انگلیس و فرانسه از سوی دیگر در نزدیکی استانبول روی داد که با پیروزی تورکان-مسلمانان همراه بود. در نتیجه این جنگ صدها هزار نفر از عساکر تورک-مسلمان عثمانی شهید و زخمی شدند.

Kaynak: İrade Memmedova, "Şark Cephesi ve İstiklal Harbi'nde Azerbaycan Türkleri", Hacı Zeynelabidin Tagiyev ve Kafkas İslam Ordusu, Ankara 2015, s. 54.

@TurkUygarligi
18.03.2025, 15:35
t.me/turkuygarligi/2472
11
2
253
«لال قلعه» یادگار امپراتوری تورک بابور در دهلی


زمانی که شاه جهان (پنجمین امپراتور تورک سلسله بابور از نوادگان امیر تیمور) پایتخت خود را از آگرا به دهلی منتقل نمود فرمان بنا کردن این قلعه را به سال ۱۶۳۹ صادر کرد. ساخت این قلعه ۹ سال طول کشید محل قرارگیری آن در کنار رود یامونا و به شکل یک هشت ضلعی نامنظم می‌باشد. دور تا دور قلعه را دیوار قرمز رنگی به طول ۵.۲ کیلومتر و ارتفاع ۱۶ تا ۳۳ متر احاطه کرده است. این قلعه اقامتگاه خانواده سلطنتی بوده و تمامی مراسم های سیاسی و تشریفاتی در آن مکان انجام می‌شده است.

این قلعه شگفت انگیز که در سال ۲۰۰۷ در لیست میراث جهانی یونسکو ثبت گردیده است، از نمونه های مهم معماری تورکی در هندوستان می‌باشد و دیگر ساختمان‌ها و باغ‌ها در دهلی، کشمیر، روح الخاند، راجستان، پنجاب و براج از آن تاثیر و ایده گرفته‌اند.

هم اکنون در این بنا دو موزه وجود دارد موزه اول شامل منسوجات کتابها، اشیا و دست نوشته‌های تاریخی و هنری می‌باشد که به دوران امپراتوری تورک بابور ارتباط دارد. موزه دوم اکثراً متعلق به نمایش جنگ افزار های تاریخی آن زمان تا دوران اشغال انگلیس است.

بادان و ساوان از عمارت‌های مخزن‌دار این بنا می‌باشند و همچنین حمام شاهی که دارای دو قسمت ممتاز محل و رنگ محل در بخش زنان یا اندرونی می‌باشد، دعوت خانه که محل اقامت شاهزاده بوده و در نهایت مسجد مروارید یا موتی که توسط جانشین شاه جهان بنا شد.


قسمت‌های مهم لال قلعه:

حیاط خارجی بزرگ و مستقلی با سنگ های مرمری سفید دیوان عام یکی از بخش‌های زیبای این قلعه است شاه برای اینکه با عموم مردم دیداری انجام دهد روی ایوانی در دیوار شرقی می‌ایستاد.

اما دیوان خاص مختص ملاقات های خصوصی شاه و میهمانان بود و تخت مشهوری به نام تخت طاووس قرار دارد همان تختی که به وسیله نادر شاه به ایران آورده شد.

از دیگر اتاق‌ها می توان از کاخ رنگی یا رنگ محل با زیباترین تزئینات طلایی،حوض مرمرین و سقف نقش‌دار اقامتگاه همسر اصلی یاد کرد. و اتاق خصوصی شاه به نام ممتاز محل که شامل عبادتگاه‌ها و اتاق خواب‌ها و ایوان‌ها می‌باشد.

از بخش‌های مختلف لال قلعه  می‌توان به درواز لاهور، دروازه دهلی، دروازه فیل، چاتاچوک، نقاره خانه، باغ حیات بخش، خاص محل، بُرج مثمن، نهر بهشت، دیوان عام، کرسی یا تخت شاهی اشاره کرد. لال در زبان هندی به معنی سرخ می‌باشد.

آخرین امپراطور تورک بابور توسط انگلیسی‌ها در سال ۱۸۵۸ در لال قلعه محاکمه و به رانگون تبعید شد و همان کاخی که زمانی محل زندگی قدرتمندترین پادشاهان تورک بود به پادگان نظامی تغییر کاربری داد.

#معماری_تورک

@TurkUygarligi
18.03.2025, 07:37
t.me/turkuygarligi/2471
15
10
385
«لال قلعه» یادگار امپراتوری تورک بابور در دهلی هندوستان

#معماری_تورک

@TurkUygarligi
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2461
10
410
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2466
10
403
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2468
10
393
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2463
10
398
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2464
10
433
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2470
10
398
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2462
10
431
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2469
10
421
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2467
10
417
17.03.2025, 16:14
t.me/turkuygarligi/2465
31
34
757
فوتبال تورکی در ۲۰۰۰ سال پیش: تَپوک


بر اساس منابع چینی، ۲۰۰۰ سال پیش کودکان تورک با پر کردن پشم و موی حیواناتی مانند گوسفند و بز به داخل یک پارچه چرمی، توپ درست کرده و با زدن ضربات پا یک نوع بازی شبیه فوتبال بازی می‌کرده‌اند.

نام این بازی، که محمود کاشغارلی نیز در کتاب دیوان لغات التورک بدان اشاره کرده، «تَپوک» (TEPÜK) بوده است.

#فرهنگ_تورک
#تپوک
#فوتبال_تورکی

@TurkUygarligi
14.03.2025, 16:48
t.me/turkuygarligi/2460
19
25
1.1 k
روستای تورک در بلژیک


در روستای فایمونوویل در بلژیک که با نام «روستای تورک» شناخته می‌شود بر اساس یک سنت قدیمی هرسال کارناوال بزرگ تورک برگزار می‌شود.

این کارناوال، که مردمان روستاهای اطراف و مسافران زیادی از سایر نقاط بلژیک و همچنین کشورهای همسایه در آن شرکت می‌کنند، با حمل پرچم تورکیه برگزار می‌شود.

تیم فوتبال روستا با عنوان RFC Turkania (اتحاد جوانان تورک) هم‌اکنون در لیگ آماتور بلژیک با لوگوی پرچم تورکیه بازی می‌کند. تنها هتل روستای فایمونوویل نیز Le Vieux Sultan (سلطان قدیمی) نام دارد.

این روستا در نزدیکی مرز آلمان و در منطقه کوهستانی آردن واقع شده است. بر روی سنگ مرمر در وردوی ساختمان کتابخانه در مرکز این روستا علامت ماه و ستاره حک شده است. در داخل ساختمان، نقوش پرچم تورکیه بر روی شیشه ها به چشم می خورد.

در خصوص نام‌گذاری روستای فایمونوویل به نام «روستای تورک» که اهالی آن خود را تورک‌ می‌دانند روایت‌های متعددی از قرن‌های گذشته وجود دارد. برخی روایت‌ها حاکی از آن است که اهالی روستا شرکت در جنگ‌های صلیبی را رد کرده بودند.

بنابر رایج‌ترین روایت در قرن شانزدهم و هفدهم ساکنین روستای مذکور از پرداخت مالیات اعمال‌شده توسط کلیسا علیه عثمانی امتناع کرده و به عنوان متحد تورک‌ها، از طرف سایر اهالی «تورک» نامیده شدند.

@TurkUygarligi
11.03.2025, 21:56
t.me/turkuygarligi/2459
24
30
674
پروفسور آلمانی فریتز نیومارک:

شاید تورک‌ها زیاد توجه نکنند، اما اروپایی‌ها به این واقعیت آگاهی کامل دارند که اگر تورک‌ها از تاریخ حذف شوند، دیگر چیزی به نام تاریخ باقی نمی‌ماند.

🌐 @TurkUygarligi
8.03.2025, 19:12
t.me/turkuygarligi/2458
17
8
278
ترجمهٔ فارسی بخشی از پیشگفتار کتاب «دیوان لغات‌التورک» به قلم محمود کاشغرلی:

تابش خورشید بخت و دولت در برج‌های تورکان از سوی خداوند و گردش دوائر آسمان‌ها بر مملکت و فرمانروایی آنان را دیدم. خداوند آنان را «تورک» نام نهاد و بر روی زمین فرمانروا ساخت. خاقانان روزگارمان را از میان آنان به‌در آورد، زمام امور ملت‌های جهان را بر کف آنان نهاد. ایشان را از هر کس برتر ساخت و به‌حق آنان را نیرومند گردانید و کسانی را که به آنان وابسته گشتند و در خدمت آنان به کوشش برخاستند، گرامی داشت و به خاطر توركان، آنان را به نهایت مراد و آرزوهاشان رسانید و این اشخاص را از گزند و شرّ لگد فرومایگان ایمن و بر کنار داشت.

هر خردمند نیز اندر یافت که راه مصون ماندن این اشخاص از اصابت تیر آنان، گراییدن به روش تورکان است.

برای راز گفتن از درد و راه یافتن به دل تورکان نیز، راهی جز سخن گفتن به زبان آنان موجود نیست. اگر کسی از گروه خویشتن جدا شود و به تورکان پناه آورد. از واهمه و هراس آن گروه رهایی یابد. و همراه او، دیگران نیز توانند [بدانان] پناهنده شوند.

سوگند یاد می‌کنم که من از یکی از امامان ثقهٔ بخارا و نیز از یکی از امامان اهل نیشابور شنیدم، و هر دو با سلسله سند روایت کنند که پیامبر ما چون نشانه‌های رستاخیز و فتنه‌های آخرالزمان و نیز خروج تورکان اوغوز را بیان داشت، چنین فرمود: «زبان تورکی را بیاموزید، زیرا که آنان را فرمانروایی دراز آهنگ در پیش است».

اگر این حدیث صحیح باشد - بر عهدۀ آن راویان - پس آموختن زبان تورکی کاری بس واجب است و اگر هم درست نباشد، خرد اقتضاء می‌کند که [مردم] فرا گیرند.

من در حالی که روشن‌بیان‌ترین و باریک‌اندیش‌ترین نژاده و اصیل‌ترین و نیکونگارترین و نیزه‌گذارترین آنان بودم، سراسر سرزمین‌ها و دیارشان را گشتم. شیوه‌های گویشی تیره‌های تورک و سروده‌های‌شان را فرا گرفتم و ضبط کردم و بهره‌ها بردم. بدان‌گونه که لهجۀ هر تیره‌ای از آنان با بهترین اسلوبی در پیش من گرد آمد. من آن همه را به رساترین صورت، نظم دادم و به آراسته‌ترین ترتیب بیاراستم. و به فضل الهی، این کتاب را به عنوان یادگاری جاویدان و اندوخته‌ای ابدی تألیف کردم و «دیوان لغات‌التورک» نام نهادم.

@TurkUygarligi
7.03.2025, 13:31
t.me/turkuygarligi/2457
18
7
336
دیوان لغات‌التورک


دیوان لغات‌التورک نخستین فرهنگنامه‌ زبان تورکی دربرگیرندهٔ نخستین نقشهٔ زیستگاه تورکان در جهان آن روزهاست و به شیوه تورکی-عربی است که محمود کاشغری در سال ۴۶۶ هجری قمری برابر با ۱۰۷۲ میلادی آن را نوشته‌است. این کتاب در اصل برای یاد دادن تورکی به خلیفه‌های عباسی بغداد نوشته شده که زیر فرمان تورکان سلجوقی بودند اما همچنین به تاریخ، فرهنگ عامیانه، اسطوره‌شناسی، جغرافیا، مردم‌شناسی و ادبیات تورکان پیش و پس از اسلام، قواعد دستوری لهجه‌های زبان تورکی و گویش‌شناسی آن‌ها می‌پردازد. این فرهنگنامه در هشت کتاب و هر کتاب در دو بخش سامان یافته و حاوی ۷٬۵۰۰ تکواژ، ۲۹۰ گفتاورد و ۲۲۰ چکامه است.

دیوان لغات التورک نخستین واژه‌نامه در سمت و سوی تدوین کلیاتی از تورکی پژوهی و با صیغه دانشنامه‌ای است که کاشغری با طرح‌ریزی عجیب و سخت‌باوری در آن مخزن واژگان تورکی را در سیستمی بهنجار و با سامان و با شرح ظرایف و دقایق فرهنگ تورکی و نمونه‌های ادبیات شفاهی و حماسه‌ها و اساطیر کهن مردمی، سازه‌بندی کرده‌است. کاشغری این اثر را در ۸۲ سالگی تألیف کرده و در ۹۷ سالگی در اواخر قرن پنجم وفات کرده‌است.
 
دیوان لغات التورک در هشت کتاب و هر کتاب به دو بخش «اسما» و «افعال» تقسیم شده‌است. در هر دو بخش با توجه به صور و اَشکال املای لغات تورکی در آن عصر، نخست لغات دو واجی، سپس سه واجی، چهار واجی، پنج واجی و سرانجام واژه‌های شش واجی به ترتیب الفبایی آمده‌است. این سازه‌نگاری، در هرجا لغات سالم را از غیرسالم جدا کرده و الفاظ مهموز، اجوف، لفیف، مثال، مضاعف و ناقص را نیز جداگانه تنظیم کرده‌است.

تمام اشعار مذکور در کتاب دارای وزن هجایی هستند. وزن هجایی، وزن بومی و ملی تورکی است که از گذشته‌های بسیار دور تغذیه می‌شود. برخی از قالب‌های هجایی بسبب کاربرد بیشتر، نامهای خاصی یافته‌اند، نظیر: گرایلی، قوشما، بایاتی و جز آن. حداکثر شمارش هجایی یک مصراع ۱۶ هجاست به سبب تناسب و انتظام هجاهای مصاریع، قانون تقطیع نیز برای هر مصراع جاری است

با تدبر در کتاب می‌توان قالبهای شعری رایج در آن عهد  را دانست که چندی از آنها به این شرح‌اند:

۱. قالب پنج هجایی با تقطیع آزاد

۲. قالب شش هجایی با تقطیع آزاد

۳. قالب هفت هجایی با تقطیع آزاد

۴. قالب هشت هجایی با تقطیع ۴+۴

۵. قالب ده هجایی با تقطیع ۵+۵

۶. قالب یازده هجایی با تقطیع ۷+۴

۷. قالب دوازده هجایی با تقاطیع ۴+۴+۴ و ۶+۶ و ۷+۵

۸. و...

#آثار_تمدن_تورکی

@TurkUygarligi
5.03.2025, 21:37
t.me/turkuygarligi/2456
15
15
307
ناصرالدین‌شاه سلطان عدالت‌گستر، سیاح، عکاس، شاعر، داستانسرا، سفرنامه‌نویس، نقاش، ترانه‌سرا، موسیقی‌دوست و نوازنده تار، شاه خاطره‌نویس، خطاط و پادشاه اولین‌ها


ناصرالدین شاه علاوه بر زبان تورکی، به زبان‌های عربی، فرانسه و انگلیسی نیز صحبت می‌کرد.

ناصرالدین شاه در دوران پادشاهی‌اش کارهایی را انجام داد که برای اولین بار در ایران انجام می‌شد. بسیاری از این موارد، اقدامات مهمی بودند که در بهبود کیفیت زندگی و یا پیشرفت کشور تاثیر مثبت داشتند. برخی از آنها را می‌توان بشرح ذیل نام برد:

اولین پادشاه سفر کرده‌ی مُلک تورک (ایران) به اروپا

ساخت اولین مدرسه در ایران

تاسیس عدلیه‌ی اعظم و دیوان مظالم

ضرب نخستین سکه‌ی نوین

تاسیس نخستین بانک در ایران

چاپ اولین اسکناس

چاپ اولین تمبر

ارسال نخستین تلگراف در ایران

ایجاد اولین خیابان مدرن

خدمات ناصرالدین شاه به ایران

تاسیس اولین موزه‌ی ملی ایران

تاسیس اولین باغ وحش

ساخت اولین عمارت ۵ طبقه

اولین ساعت ایران (ساعت بزرگ قابل نصب شده بر روی برج ویا ساختمان)

اولین قطار در ایران

نخستین مجسمه‌ی شهری ایران

نخستین کارخانه‌ی صنعتی ایران

راه‌اندازی اولین خط تلفن در ایران

نخستین عکاسخانه‌ی ایران

اولین عکس از پادشاه؛ اولین پادشاه عکاس

تأسیس «نظمیه»، «سازمان خفیه»، «قراول‌خانه (شهربانی)»، «اداره‌ی پلیس»

ورود صنعت برق به ایران

اصلاح چاپارخانه و تأسیس اداره‌ی پست

همچنین «اصلاح ساختار ارتش»، «اصلاح سیستم مالیاتی و دو برابر کردن عواید مالیاتی ظرف مدت سه سال»، «اعزام دانشجو به اروپا»، «کاهش حقوق پادشاه به دو هزار تومان»، «حذف اوراق بهادار بی‌اعتبار»، «تأسیس اولین رسانه‌ی دولتی (روزنامه‌ی دولت علیه‌ی ایران)»، «ممنوعیت قمه‌کشی و لوطی‌گری»، «ملی کردن جواهرات سلطنتی و قرار دادن آنها به عنوان پشتوانه‌ی پول ملی»، «ساخت مارش دولت تورک قاجار و نخستین سرود ملی ایران با عنوان مارش بی‌کلام «سلام شاهی»، «حمایت از هنر معماری و ساخت بناها و کاخ‌های بسیار که نمونه‌هایی بی‌بدیل از معماری تورک هستند»، «ایجاد تغییرات اساسی در سیستم شهرسازی و معابر تهران» و... دیگر اقدامات بی‌نظیری بودند که توسط خاقان کبیر ناصرالدین شاه قاجار برای اولین بار در ایران انجام شدند.

#پادشاهان_فرزانه_تورک

@TurkUygarligi
3.03.2025, 12:22
t.me/turkuygarligi/2455
7
9
498
این مقالۀ قدیمی به بهانۀ مخالفت مجلس شورای اسلامی با طرح «تدریس ادبیات زبان‌های محلی و قومی در مدارس کشور» در تاریخ ٨ اسفند ١۴٠٣ با توجیهات عجیبی مانند «با تصویب این طرح زبان فارسی که زبان رسمی کشور است، تضعیف می‌شود»، بازنشر می‌شود:


📚 آیات الهی برای شناخته‌شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟

جوابیه به مقالۀ «تيرهايی كه زبان ملی فارسی را نشان گرفته‌است» به قلم آقای علی سعیدی که در شماره ۲۷۴۰۸ روز دوشنبه ۲۹ مهرماه سال ۱۳۹۸ در روزنامۀ اطلاعات به چاپ رسیده بود.


نویسنده: نادر تیموری
 
بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم

بخش پنجم


منبع: نشریۀ آغری، شمارۀ ۱۹۵، صفحۀ ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 14:00
t.me/turkuygarligi/2454
7
3
196
آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟ (۵/۵)

نادر تیموری
 

در این میان زبان مادری هر انسانی زبان اول و اصلی وی بوده و زبانهایی که بعداً یاد می‌گیرد زبانهای ثانوی و غیر اصلی می‌باشند. هر شخصی احساسات، عواطف و اندوخته‌های ذهنی خود را به بهترین وجه با زبان مادری بیان می‌دارد. آموزش به زبان مادری از نظر پرورش و تکامل ذهنی و همچنین شکل گیری شخصیت و هویت کودک اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. بهمین دلیل است که در کشوری مانند سوئد در صورت وجود حداقل پنج دانش‌آموز، زبان مادری در مدارس آموزش داده می‌شود ویا کشورهای بسیاری مانند سوئیس، کانادا، بلژیک، آفریقای جنوبی و حتی افغانستان و عراق و ... چندین زبان رسمی وجود دارد.

با توجه به آنچه ذکر گردید هیچ دلیل منطقی، عقلی، حقوقی، اخلاقی، شرعی، قانونی، روانشناختی و ... نمی تواند حقوق فرهنگی و زبانی شهروندان را انکار نماید. درک این مسأله زیاد هم سخت نیست. برای درک دردهای هموطنان خود، کافیست خودخواهی را کنار گذاشته و با هموطنان خود همدلی داشته باشیم. توانایی همدلی با دیگران ـ بدین معنی که بتوانیم خود را جای دیگران قرار داده، دنیا را از دریچه چشم آنان ببینیم و سعی در درک احساسات آنها داشته باشیم ـ یک اصل طلایی اخلاقی است که مولانای بزرگ با گفتن «همدلی از همزبانی بهتر است» ما را بدان توصیه می‌کند و سعدی با بیان «تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی» ما را از اهمال آن بر حذر می‌دارد.

با ارائه مثالی می‌خواهم به ارتقاء حس همدلی و توانایی درک مسأله توسط آقای علی سعیدی و همفکرانشان کمک نمایم: فرض کنید که انگلیس موفق نمی‌شد رضا پهلوی را بر مقدرات ایران بگمارد و سلسله قاجار و حکومت ترکان هنوز دوام داشت. همچنین فرض کنید قاجارها بر خلاف سنن حکومتهای ترک، زبان ترکی را تنها زبان رسمی کشور کرده و هیچ امکان و حقی برای رشد و توسعه زبانهای دیگر از جمله فارسی قائل نمی‌شدند. آیا آقای سعیدی و همفکرانشان باز هم به سیستم اعتراضی نداشتند و قبول می‌نمودند که قوانین بین‌المللی و داخلی حتی بیش از اندازه در مورد زبان فارسی از خود نرمش نشان داده است که اجازه تکلم به زبان فارسی برای فارس‌زبانها وجود دارد؟ آیا آقای سعیدی و همفکرانشان هیچ تلاشی برای حفظ فرهنگ و زبان فارسی (که به علت غیر رسمی بودن با خطر نابودی روبرو بود) انجام نمی‌دادند؟ البته که اعتراض نموده و برای حفظ زبان خود تلاش می‌نمودند. افرادی که به رغم رسمی بودن، به رغم میلیاردها تومان بودجه دولتی، به رغم حمایت دهها سازمان و تشکیلات عریض و طویل دولتی و غیر دولتی و ...، هنوز هم هر از چندگاهی از گوشه و کنار فریاد «زبان فارسی در خطر است» می‌زنند، مگر آن موقع می‌توانستند حرفی نزنند؟

طبیعی است که ایرانیان غیرفارس حق دارند از امکانات حفظ و توسعه زبان و فرهنگ خود برخوردار باشند. این حق خدادادی، طبیعی و انسانی هر ایرانی غیرفارس است و هیچ کس حتی با تصویب قانون نمی‌تواند آن را سلب یا محدود کند. فراموش نکنیم که «آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران نیز بپسند؛ وآنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران نیز نپسند».


منبع: نشریه آغری، شماره ۱۹۵، صفحه ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 13:56
t.me/turkuygarligi/2453
7
3
161
آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟ (۴/۵)

نادر تیموری
 

سپس در ماده ۲۹ از «توسعه‌ احترام‌ به‌ هویت‌ فرهنگی‌ و زبان»‌ و «دوستی‌ بین‌ تمام‌ مردم‌، گروههای‌ قومی‌، مذهبی‌ و ملی‌» صحبت کرده و نهایتاً در ماده ۳۰ چنین مقرر می‌دارد: در كشورهایی‌ كه‌ اقلیتهای‌ قومی‌ و مذهبی‌ و یا اشخاص‌ بومی‌ زندگی‌ می‌كنند، كودكی‌ كه‌ متعلق‌ به‌ این‌ اقلیتها است‌ باید به‌ همراه‌ سایر اعضای‌ گروهش‌ از حق‌ برخورداری‌ از فرهنگ‌ و تعلیم‌ و انجام‌ اعمال‌ مذهبی‌ خود و یا زبان‌ خویش‌ برخوردار باشد.

همچنین «اعلامیه جهانی حقوق زبانی» از ابتدا تا انتها پر است از ماده‌هایی مرتبط که جهت اجتناب از تطویل کلام آوردن صرفاً چند مورد ذکر می گردد: «حق گروه‌های زبانی برای آموخته شدن زبان و فرهنگشان»، «حق گروه‌های زبانی برای دستیابی به خدمات فرهنگی»، «حق گروه‌های زبانی برای حضور برابر زبان و فرهنگهایشان در رسانه‌های ارتباطی»، «حق گروه‌های زبانی در دریافت توجه و اعتناء نهادهای حکومتی و در روابط اجتماعی ـ اقتصادی تهیه شده به زبان خود»، «حق داشتن حقوق برابر برای جمعیتهای زبانی»، «حق همه جمعیتهای زبانی در بکار بردن رسمی زبانشان در سرزمین ـ قلمرو خود»، «حق تحصیل به زبان خود»، «حقوق فرهنگی» و ...

ناگفته نماند که حقوق فوق‌الاشاره همگی مربوط به اقلیتهای قومی هستند که در ایران شامل گروه‌هایی چون عربها، بلوچها، و ... می‌گردد. وضعیت تورکها در ایران بالکل متفاوت است. بدین معنی که برخلاف سایر گروه‌های زبانی (حتی فارسها)، ترکها در ایران نه جمعیتی محلی بلکه سراسری بوده، و اکثریت نسبی جمعیت ایران ـ عنصر اصلی جغرافیای ایران ـ را تشکیل می‌دهند. به همین دلیل اطلاق کلمه اقلیت برای ترکها صحیح نبوده و صحبت از اعطای حقوق مربوط به اقلیتها در مورد تورکها، حق مطلب را ادا نخواهد کرد.

در نهایت، شایان تأکید است که زبان در زندگی انسان از جایگاه والایی برخوردار است. زبان، علاوه بر وسیله ارتباط بودن، ابزاری برای درک جهان و دستیابی به حقایق نیز بوده و موجودی جاندار است که نه تنها نیاز به پرورش و تغذیه داشته و در صورت استفاده توسعه یافته و پیشرفت می‌کند بلکه در صورتی که مورد بی‌مهری قرار گیرد، افناء می‌گردد. رابطه‌های جداگانه تنگاتنگی بین «زبان» از یک طرف و «تفکر» و «فرهنگ» از طرف دیگر وجود دارد. زبان در توسعه، ارتقاء و انتقال تفکر و فرهنگ بشری نقش بسزایی بازی کرده و در اجتماعی شدن، کسب هویت، یادگیری قوانین اجتماعی و درونی شدن ارزشهای فرهنگی کارکرد منحصر بفردی دارد ولی اندیشه و خلاقیت انسان در زبان مادری می‌تواند به بهترین نحو تجلی یابد.


منبع: نشریه آغری، شماره ۱۹۵، صفحه ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 13:55
t.me/turkuygarligi/2452
7
3
141
آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟ (۳/۵)

نادر تیموری
 

ـ ﻣﻮﻟﻮﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﯾﺰ: ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﻬﯿﻪ ﺑﮑﻨﺪ، ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﮕﯿﺮﺩ؟

ـ ﺑﻬﺸﺘﯽ: ﺑﻠﻪ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ

این دیالوگ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ «ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻮﺩﻥ» ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎی ﻻﺯﻡ ﺟﻬﺖ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﯼ ایرانیان ﻏﯿﺮﻓﺎﺭﺱ می‌باشد. بعلاوه، با نگاهی کوتاه به متون حقوقی بین‌المللی می‌توان دریافت که ادعای آقای سعیدی مبنی بر اینکه دولتها صرفاً موظف هستند «حق تکلم مشروط به زبانهای محلی» را رعایت نمایند، اساساً بی‌خود است.

مطابق ماده ۲۶ «اعلامیه جهانی حقوق بشر» هر كس حق دارد از تعليم و تربيت استفاده كند و هدف تعليم و تربيت نیز بايد شكوفايی كامل شخصيت بشری و تقويت احترام به حقوق بشر و آزاديهای اساسی باشد ...

با توجه به اینکه شکوفایی کامل شخصیت هر انسانی در گرو یادگیری و حفظ زبان مادریش بوده و انکار هویت، فرهنگ و زبان انسانها در تضاد با تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی بوده و باعث لطمات جبران ناپذیری به شخصیت انسانها و روند تعلیم و تربیت کودکان می‌گردد، نمی‌توان حق یادگیری و حفظ فرهنگ و زبان را از یک گروه قومی (اتنیکی) سلب کرد.

ماده‌ ۲۷ «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» اعلام می‌دارد که در كشورهایی كه اقلیت های نژادی، مذهبی یا زبانی وجود دارند، افراد متعلق به این اقلیت ها را نباید از حق تشكیل اجتماع با سایر اعضای گروه خود، بهره‌مندی از فرهنگ و ابراز و انجام فرایض دینی و كاربرد زبان خودشان محروم نمود ... در دنیای مدرن سالانه با مرگ صدها زبان که جزو میراث بشری هستند مواجه هستیم که همه آنها زبانهای غیر رسمی هستند که در سیستم آموزشی کشورهای خود جایی ندارند. زبانهای غیر رسمی دیگر هم، با گذشت زمان ضعیف و ضعیفتر شده و هر سال زمان مرگشان نزدیکتر می‌شود. با توجه به اینکه مرگ هر زبان در حقیقت مرگ یک فرهنگ و یک ملت را رقم می‌زند، ساده‌لوحی است که بپذیریم در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی منظور از «کاربرد زبان»، «تکلم به زبان مذکور در کوچه و بازار و محیط خانواده» باشد. اگر چنین بود، نباید هیچ زبانی با مرگ روبرو می‌شد.

«اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی» در ماده یک دولت‌ها را موظف به حمایت از وجود و هویت اقلیت‌ها نموده است: دولت‌ها باید، وجود و هویت اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی را در قلمرو سرزمینی خود حمایت نمایند و شرایط ترویج و ارتقای هویت آنان را ترغیب نمایند.

سپس در ماده ۲ برخی از مهمترین حقوق مربوط به اقلیت‌های مذکور را چنین مورد شناسایی قرار داده است: افراد متعلق به اقلیت‌های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی حق دارند از فرهنگشان متمتع گردند، مذهبشان را اجرا و اظهار نمایند و از زبان خودشان در مجامع خصوصی و عمومی به طور آزادانه و بدون هرگونه مداخله‌ای یا هرگونه تبعیضی استفاده کنند.

ماده ۴ اعلامیه مذکور به تعهدات دولت‌ها در راستای تدابیری که باید جهت تحقق حقوق و آزادی‌های اقلیت‌ها اتخاذ نمایند پرداخته شده و در بندهای ۳ و ۴ چنین مقرر کرده است:

ـ دولت‌ها باید در حد امکانات‌شان، تدابیری را اتخاذ نمایند تا افراد متعلق به اقلیت‌ها امکان فراگیری یا آموزش به زبان مادری خود را داشته باشند.

ـ دولت‌ها در صورت مقتضی باید تدابیری در عرصه آموزشی اتخاذ نمایند تا آگاهی از تاریخ، سنت‌ها، زبان و فرهنگ اقلیت‌هایی که در قلمرو سرزمینی آنها به سر می‌برند را ترویج نمایند. افراد متعلق به اقلیت‌ها نیز باید امکان یادگیری و شناخت جامعه در تمامیت آن را داشته باشند.

«كنوانسیون‌ حقوق‌ كودک» در ماده‌ ۲۸ ضمن تأکید بر حق دستیابی به حق آموزش بر اساس ایجاد فرصتهای مساوی اعلام می‌دارد که: كشورهای‌ طرف‌ كنوانسیون،‌ حق‌ كودک‌ را نسبت‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ رسمیت‌ می‌شناسند و برای‌ دستیابی‌ تدریجی‌ به‌ این‌ حق‌ و بر اساس‌ ایجاد فرصتهای‌ مساوی‌، اقدامات‌ ذیل‌ را معمول‌ خواهند داشت‌.


منبع: نشریه آغری، شماره ۱۹۵، صفحه ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 13:54
t.me/turkuygarligi/2451
7
3
144
آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟ (۲/۵)

نادر تیموری


اشتباه فاحش دیگری که متأثر از فضای نژادپرستانه دوران پهلوی دامنگیر آقای علی سعيدی شده، یکی دانستن زبانهای پارسی باصطلاح باستان، پهلوی و دری (فارسی/ تاجیکی) می‌باشد. امروزه معلوم گشته است این فرضیه نادرست که جهت تاریخسازی برای رژیم پهلوی ساخته شده بود، از نظر علمی بی‌اعتبار است. دلیل یکم آنکه خاستگاه زبان پارسی ادعایی باستان منطقه پارس و حوالی شیراز بوده در حالیکه زبان دری (فارسی / تاجیکی) در ماوراءالنهر ـ مناطقی از تاجیکستان و افغانستان کنونی ـ ظهور یافته است. ثانیاً زبانهای پهلوی (فارسی به اصطلاح میانی) ‌‌و‌ دری به صورت همزمان در یک دوره تاریخی وجود دارند و لذا هیچ یک ادامه تاریخی یا طبیعی دیگری نیست. ثالثاً زبانهای پهلوی و دری، از لحاظ گنجینه لغات و خصوصیات گرامری نیز تفاوت‌های بنیادی باهم دارند. نتیجه این بحث علمی بروز که تیتروار بیان گردید این است که اولاً هیچ رابطه ارگانیکی بین زبان فارسی که از قرن چهارم هجری از شرق وارد جغرافیای ایران شده و زبان هخامنشیان و همچنین زبان پهلوی که یک زبان باستانی مرده در نجد فلات ایران می‌باشد وجود ندارد؛ ثانیاً ایرانیان فارس زبان کنونی اعقاب هخامنشیان و یا به اصطلاح پارسهای باستان، پارتیان  و‌ ساسانیان نیستند. و نتیجتاً ادعای غیرعلمی و عجیب رسمیت هزاران ساله زبان فارسی در ایران خود بخود از درجه اعتبار ساقط می‌گردد.

لازم به ذکر است که «زبان رسمی» اصطلاحی مربوط به دوران مدرن، در ایران ۱۳۰۴ به بعد، می‌باشد که با قانون اساسی وارد عرصه حقوقی و سیستم اداری دولتهای مدرن شده و استفاده از آن برای دورانهای تاریخی امری نابجاست. بررسی زبانها در ادوار تاریخی را می‌توان از لحاظ میزان گستردگی اجتماعی‌شان مورد بحث و مداقه قرار داد. مثلاً در هزار سال گذشته در ایران زبان ترکی هم زبان آریستوکراسی، کاتبان و ارتش بود و هم نقش زبان لینگوفرانکا یعنی زبان رابط بین ایرانیان مختلف از اتنیکهای (اقوام) گوناگون را داشته است. زبان فارسی در کنار زبان ترکی نیز، زبان برخی کاتبان دربار یعنی بخش کوچکی از دستگاه عریض و طویل دولتی بود. بنابراین از منظر سوسیولینگویستیک اهمیت و اعتبار زبان ترکی به مراتب بیش از فارسی بوده است. برای مثال اسناد و مدارک فراوان موجود در آثار سیاحان و مسیونرهای اروپایی دوران صفوی می‌تواند برای مطالعه بیشتر خواننده علاقمند در این زمینه مفید باشد.

عجیب‌ترین بخش نوشته آقای سعیدی آنجاست که وی ادعا می‌کند که: در هیچ بخشی از قوانین بین‌المللی و در هیچ کدام از قوانین اساسی کشورهای جهان ـ از جمله ایران ـ «حقی» به نام «آموزش (به) زبان مادری» تعریف نشده است؛ و دولت‌ها نیز موظف به انجام آن نشده‌اند. سازمان ملل صرفاً از حکومت‌ها خواسته است که «حق تکلم» به زبان‌های محلی را رعایت کنند؛ آن هم با این تبصره که در صورت در خطر دیدن یگانگی ملی، امنیت ملی و یکپارچگی سرزمینی، حتی همین «حق تکلم» نیز می‌تواند محدود شود. ناگفته پیداست که متأسفانه دولت‌ها در ایران، تاکنون بسیار فراتر از تعهدات بین‌المللی خود در این زمینه عمل کرده‌اند.

معلوم نیست وی واقعاً از دنیا بی‌خبر است یا عمداً تجاهل می‌کند. چرا می‌خواهد به خواننده القاء کند که در هیچ یک از کشورهای جهان دولتها موظف به آماده‌سازی زیرساختهای آموزش به زبان مادری نیستند؟ آنهم در حالی که هر شخصی می‌داند از سوئیس گرفته تا همین عراق و افغانستان همسایه در کشورهای زیادی چندین زبان رسمی سراسری و غیر سراسری (رسمی منطقه‌ای) وجود دارد که همگی هم تحت حمایت دولت قرار دارند. در مورد ایران هم واضح است که نه تنها فراتر از تعهدات بین‌المللی عمل نشده، بلکه حتی برای اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی نیز هنوز که هنوز است قدمی برداشته نشده است. ﻭﯾﺪﺋﻮی جلسه بیست و دوم مجلس تدوین قانون اساسی ایران (طرح تصویب اصل پانزدهم) موجود است و همه می‌توانند آن را مشاهده نمایند. دیالوگ بین مولوی عبدالعزیز عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و آیت‌الله بهشتی نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی در جلسه مذکور از این قرار است:

ـ ﻣﻮﻟﻮﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﯾﺰ: ﯾﮑﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ، ﺁﯾﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻣﻌﻠﻢ ﻋﺮﺑﯽ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ، ﻣﻠﺰﻡ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟

ـ ﺑﻬﺸﺘﯽ: ﺑﻠﻪ، ﺁﻗﺎ.

ـ ﻣﻮﻟﻮﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﯾﺰ: ﯾﮑﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ، ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻠﺰﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﮕﯿﺮﺩ.

ـ ﺑﻬﺸﺘﯽ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻠﺰﻣﻪ، ﺁﻗﺎ. ﻭقتی ﻣﯿﮕﯿﻢ ﺁﺯﺍﺩﻩ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻠﺰﻣﻪ.

ـ ﻣﻮﻟﻮﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﯾﺰ: ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻣﻠﺰﻡ ﻫﺴﺖ؟

ـ ﺑﻬﺸﺘﯽ: ﺑﻠﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺣﻖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﮐﻨﻨﺪ، ﻃﺒﻖ ﺍﯾﻦ ‏(ﺍﺻﻞ)، ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻮﻇﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ آنها ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ تأﻣﯿﻦ ﮐﻨﺪ.


منبع: نشریه آغری، شماره ۱۹۵، صفحه ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 13:54
t.me/turkuygarligi/2450
9
3
163
آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟ (۱/۵)

نادر تیموری
 

در شماره ۲۷۴۰۸ روز دوشنبه ۲۹ مهرماه سال ۱۳۹۸ روزنامه اطلاعات نوشته‌ای باعنوان «تيرهايی كه زبان ملی فارسی را نشان گرفته‌است» به قلم آقای علی سعیدی به چاپ رسیده که با ارائه اطلاعات نادرست و ناقص پسمانده از دوران رژیم منحوس پهلوی در حیطه‌های تاریخی، زبانشناختی، حقوقی و ... موجب تشویش اذهان و ایجاد شبهات فراوان می‌گردد. از اینرو، توضیح موارد مطروحه و تنویر افکار مردم ضرورتی ناگزیر است. لیکن از آنجا که یک نوشته کوتاه توان زدودن افکار نادرستی را که بیش از نیم قرن در بوق و کرنا شده بودند ندارد، و همچنین جهت تنظیم جوابیه‌ای متناسب با نوشته یاد شده، در این مقال مؤجز، سعی شده است به جای پاسخ مشروح و مفصل، صرفاً به چند مورد اشاره و توضیحاتی مختصر ارائه گردد. 
نویسنده در جای جای نوشته‌اش از زبان فارسی به عنوان «زبان ملی» یاد کرده، تقلای ایرانیان غیرفارس برای حفظ دارایی خدادای خود ـ زبان مادری ـ را با عباراتی چون «درخواست راه‌اندازی فرهنگستان برای نيم‌زبانها و گويش‌های محلی و استفاده از آنها در سیستم آموزشی کشور آن هم از محل بودجه عمومی، راه‌اندازی شبکه‌های صدا و سيمای دولتی به اين زبان‌ها، رسميت دادن اداری ـ سياسی به آن‌ها و...» تمسخر نموده و درخواستهایی بيجا و نسنجيده قلمداد می‌کند.

اگر همه ما تورکها، عربها، فارسها، بلوچها و ... ایرانی هستیم، چه معنی دارد که زبان یکیمان را ملی و زبان بقیه را غیرملی اعلام نماییم؟ چگونه ممکن است برای یک بلوچ ایرانی، زبان فارسی زبان ملی باشد ولی زبان بلوچی غیرملی محسوب شده و به نابودی رها گردد؟ چه معنی دارد با تحریف مضاعف و خودسرانه اصل پانزدهم قانون اساسی، هم کلمه «رسمی» مندرج در آن را به «ملی» تغییر دهیم و هم فرمان صادر کنیم که دولت هیچ وظیفه‌ای در قبال زبانهای دیگر ندارد؟ آیا تحریف و تعویج قانون اساسی و ارائه تفسیر دلخواه از آن، موجب رنجش روح قانون و کدورت خاطر ایرانیان غیرفارس و جبهه‌گیری آنان نسبت به زبان فارسی نخواهد شد؟

سعیدی در جای دیگر، سعی می‌کند تمام زبانهای غیرفارسی ایران را «نيم‌زبان و گویش محلی» قلمداد کند. هر خواننده عاقلی حق دارد بپرسد: آیا زبان ترکی با صدها میلیون گویشور در گستره‌ای از آسیای مرکزی تا اروپا و دهها میلیون گویشور در جای جای ایران که از لحاظ تعداد متکلم یکی از ده زبان اول دنیا نیز می‌باشد، «نيم‌زبان یا گویش محلی» محسوب می‌شود؟ آیا زبان عربی که بیش از دو سوم کلمات فارسی از آن وام گرفته شده و سخن گفتن به فارسی بدون استفاده از این کلمات ممکن نیست، «نيم‌زبان یا گویش محلی» است؟ آیا نویسنده از حجم بسیار بالای کتب، اسناد دولتی، مکاتبات بین‌المللی، معاهدات عقد شده و ... در ایران که به زبانهای ترکی و عربی نوشته شده‌اند بی‌اطلاع است یا عمداً سعی دارد با استفاده از عبارات تحقیرآمیز حقیقت را کتمان کند؟ با کدام منطق و حکم عقلی و اخلاقی می‌توان جمعیت دهها میلیونی غیرفارس ایران را قانع کرد که به بهانه در خطر بودن زبان فارسی باید سالانه میلیاردها تومان برای فرهنگستان زبان فارسی و سایر سازمانهای مشابه مانند بنیاد سعدی، مرکز گسترش زبان فارسی و ... هزینه نمود اما آموزش به زبان مادری برای خردسالان ایرانی غیرفارس درخواستی بیجا و نسنجیده، و مغایر منافع ملی است؟! روشن است که هیچ تيری زبان رسمی، مورد حمایت همه جانبه و دولتی فارسی را نشان نگرفته‌است، بلکه این زبانهای غیر رسمی هستند که در معرض نابودی هستند. زبانها بعنوان آیات الهی برای شناخته شدن خلق شده‌اند یا نابودی؟

نویسنده مقاله از مطالبات فرهنگی ـ زبانی ایرانیان غیر فارس با عنوان «پراکندن بذر کينه و دشمنی در ميان مردم و جدايی انداختن ميان آنان» یاد کرده و می‌خواهد به خواننده بقبولاند که اصرار ترک، عرب، بلوچ و ... بر حفظ زبان مادری خود فجایع هولناکی از آن نوع که در شوروی، يوگسلاوی، اوکراين، سودان، اتيوپی، عراق و افغانستان روی داده، رقم خواهد زد. این استدلال به قدری متزلزل و سفسطه آمیز است که مرغ پخته را درون دیگ به خنده وا می‌دارد. کدام انسان عاقلی قبول می‌کند که مقصر قتل عام مسلمانان بوسنی و هرزگوین خود مسلمانان بودند و نژادپرستی امثال میلوسوویچ تأثیری در فجایع یوگسلاوی سابق نداشت؟ تلاش برای مرتبط قلمداد نمودن تمامی فجایع بشری به خواست ملل مظلوم برای حفظ زبان و فرهنگ خود و گناهکار جلوه دادن ستمدیدگان بیشتر شبیه یک لطیفه بی‌مزه است.


منبع: نشریه آغری، شماره ۱۹۵، صفحه ۵، سال شانزدهم، ۱۹ مرداد ۱۳۹۹

@TurkUygarligi
28.02.2025, 13:54
t.me/turkuygarligi/2449
11
15
648
حکایت پیر و جوان: داستانی به قلم ناصرالدین شاه قاجار


کتاب شامل دو قسمت است بخش اول، داستان حکایت پیر و جوان به قلم ناصرالدین شاه و قسمت دوم که اختصاص دارد به عکسهایی از این شاه قاجار.

ناصرالدین شاه احساسی لطیف و اندیشه‌هایی ظریف داشت. هم شعر می‌سرود (دیوان شعر وی بارها به چاپ رسیده)، هم نقاشی می‌کرد، هم به هنر و ادبیات بسیار عشق می ورزید و در نگارش داستان و خاطرات بشیوه داستان گونه دستی بر آتش داشت و هم آثاری به ترجمه از خود باقی گذاشته است.

حکایت پیر و جوان، نامی است که ناصرالدین شاه بر داستان کوتاهش گذارده و در این داستان چند چیز را همپای با هم به مخاطب یاد آور میشود: بیان چهار فصل، چهار دوره زندگی، آگاهی از طبیعت و حیوانات، شناخت از فرهنگ و آئین مردمان و سر انجام دانایی به تاریخ و آیین وطن.

این اثر در ۱۲۸۹ قمری (۱۵۰ سال پیش) نگاشته شده و ساختار داستان‌های اروپایی را دارد، اما در شخصیت سازی، چهره‌های اصلی و فرعی داستان چه از جهت ظاهر و چه از جهت باطن و خلق و خوی دارای خصوصیات محلی و بومی هستند.

#پادشاهان_فرزانه_تورک

@TurkUygarligi
28.02.2025, 10:11
t.me/turkuygarligi/2448
Репост
1
حکایت پیر و جوان: داستانی به قلم ناصرالدین شاه قاجار


کتاب شامل دو قسمت است بخش اول، داستان حکایت پیر و جوان به قلم ناصرالدین شاه و قسمت دوم که اختصاص دارد به عکسهایی از این شاه قاجار.

ناصرالدین شاه احساسی لطیف و اندیشه‌هایی ظریف داشت. هم شعر می‌سرود (دیوان شعر وی بارها به چاپ رسیده)، هم نقاشی می‌کرد، هم به هنر و ادبیات بسیار عشق می ورزید و در نگارش داستان و خاطرات بشیوه داستان گونه دستی بر آتش داشت و هم آثاری به ترجمه از خود باقی گذاشته است.

حکایت پیر و جوان، نامی است که ناصرالدین شاه بر داستان کوتاهش گذارده و در این داستان چند چیز را همپای با هم به مخاطب یاد آور میشود: بیان چهار فصل، چهار دوره زندگی، آگاهی از طبیعت و حیوانات، شناخت از فرهنگ و آئین مردمان و سر انجام دانایی به تاریخ و آیین وطن.

این اثر در ۱۲۸۹ قمری (۱۵۰ سال پیش) نگاشته شده و ساختار داستان‌های اروپایی را دارد، اما در شخصیت سازی، چهره‌های اصلی و فرعی داستان چه از جهت ظاهر و چه از جهت باطن و خلق و خوی دارای خصوصیات محلی و بومی هستند.

#پادشاهان_فرزانه_تورک

@TurkUygarligi
28.02.2025, 10:10
t.me/turkuygarligi/2447
15
10
457
‏سازمان دولت‌های تورک


سازمان دولت‌های تورک چیست؟ چه اهدافی دارد؟ و خواهان ایفای چه نقشی در سطح منطقه‌ای و جهانی است؟ متن زیر به این سؤال‌ها پاسخ می‌دهد.


‏سازمان دولت‌های تورک، که پیش‌تر با نام شورای همکاری کشورهای تورک شناخته می‌شد، در سال 2009 با هدف همکاری بین کشورهای تورک تأسیس شد و در نوامبر سال 2021 در شهر استانبول به سازمان دولت‌های تورک تغییر نام داد. این سازمان با حضور کشورهای عضو و ناظر، بستری برای تعامل و هم‌افزایی در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراهم کرده است. سازمان دولت‌های تورک امروز با پنج عضو اصلی (تورکیه، آذربایجان، قزاقستان، قیرغیزستان و ازبکستان)، هم‌چنین چهار عضو ناظر (مجارستان، تورکمنستان، جمهوری تورک قبرس شمالی و سازمان اکو) فعالیت دارد.

ساختار سازمان دولت‌های تورک شامل نهادهای مختلفی، از جمله شورای سران، شورای وزیران امور خارجه، شورای آق‌ساقال‌ها (ریش‌سفیدان)، کمیتۀ کارمندان ارشد دولتی و دبیرخانه می‌شود. هر یکی از این نهادها وظایف و کارکردهای خاص خود را در راستای تحقق اهداف سازمان بر عهده دارند.

اما این سازمان چه اهدافی دارد؟ تقویت اعتماد متقابل، ایجاد نگرش مشترک در سیاست خارجی، گسترش تعاملات اقتصادی، فرهنگی و علمی، تقویت همکاری‌های حقوقی، تبادل اطلاعات، مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی، و ترویج همکاری منطقه‌ای از جمله اهداف کلیدی این سازمان به شمار می‌رود.

برگزاری اجلاس‌ها و نشست‌ها، اجرای پروژه‌های مشترک، صدور بیانیه‌ها و اعلامیه‌ها، و همکاری با سازمان‌های بین‌المللی دیگر از جمله فعالیت‌های انجام‌شده توسط سازمان دولت‌های تورک در طول دوران فعالیت خود می‌باشد.

این سازمان، با ترسیم چشم‌اندازی روشن برای آینده، در تلاش است تا به یک اتحادیۀ قدرتمند در عرصۀ منطقه‌ای و جهانی تبدیل شود. این سازمان توانایی حل مسائلی مانند ایجاد کریدورهای بین‌المللی نظیر زنگه‌زور، و اختلافات مرزی و مسائل مرتبط با دریای خزر را دارد. همچنین می‌تواند در حفظ صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی مشارکت کند.

این ظرفیت‌ها و توانایی‌ها سازمان را به یک بازیگر مؤثر در عرصۀ بین‌المللی تبدیل می‌کند. سازمان دولت‌های تورک به‌عنوان یک سازمان نوپا با پتانسیل‌های چشمگیر فرصت‌های مناسبی را برای کشورهای عضو و کل منطقه فراهم می‌کند. اشتراکات زبانی، فرهنگی و تاریخی بین کشورهای عضو زمینه‌ای مساعد برای همکاری‌های گسترده در چارچوب این سازمان را مهیا کرده است. با اتخاذ رویکردی منسجم و برنامه‌ریزی هدفمند این سازمان می‌تواند به اهداف خود در راستای توسعه و پیشرفت کشورهای عضو و منطقه نائل آید.

#فرهنگ_تورک
#تاریخ_تورک
#تمدن_تورک
#سازمان_دولت‌های_تورک

@TurkUygarligi
27.02.2025, 18:46
t.me/turkuygarligi/2446
16
3
350
خاطرات ژورنالیست لیتوانیایی در خصوص فاجعه قتل عام خوجالی توسط جلادان وحشی ارمنی

UNUTMAYACAĞIZ

🌐 @TurkUygarligi
26.02.2025, 21:17
t.me/turkuygarligi/2445
17
6
201
مجلس ایران، طرح تدریس ادبیات زبان‌های مادری در مدارس کشور را رد کرد.


نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران در نشست علنی امروز (چهارشنبه، هشتم اسفندماه) با طرح «تدریس ادبیات زبان‌های محلی و قومی در مدارس کشور» مخالفت کردند.

طرح تدریس هفتگی دو ساعته ادبیات زبان‌های مادری در مدارس ایران با رای مخالف ۱۳۰ نماینده از مجموع ۲۴۶ نماینده حاضر در مجلس رد شد. همچنین ۱۰۴ نماینده به این طرح رای موافق و ۵ تن نیز رای ممتنع دادند.

به گزارش رسانه‌های ایران، محمد مهدی شهریاری، عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و یکی از نمایندگان مخالف این طرح، آموزش ادبیات زبان‌های مادری در مدارس را در تعارض با "تمامیت ارضی" ایران معرفی کرده است.

از سوی دیگر، علیرضا نوین، رئیس مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی و از نمایندگان حامی این طرح در این باره اظهار کرد: طرح تدریس زبان‌های قومی و محلی طبق اصل ۱۵ قانون اساسی برای رأی‌گیری به مجلس ارائه شد. این طرح شامل ۲ ساعت آموزش هفتگی بود، اما نماینده دولت به‌عنوان مخالف سخنرانی کرد و اکثریت نمایندگان نیز همسو با دولت، آن را تصویب نکردند.

نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس با انتقاد از مخالفت دولت نسبت به آموزش‌ چندین ساعته ادبیات زبان‌های مادری در مدارس، افزود: اینکه تمامی روسای‌جمهور در انتخابات وعده‌ اجرای اصل ۱۵ را می‌دهند و پس از حضور در رأس قوه مجریه خلف وعده می‌کنند، دردی آشنا برای ماست و حداقل انتظار می‌رفت در کابینه‌ای که آقای پزشکیان رئیس آن است، نماینده دولت در مجلس در مخالفت با تدریس زبان‌ تورکی و سایر زبان‌های اقوام ایرانی در مدارس نطق نکند.

نوین تاکید کرد: نباید به اصل ۱۵ با نگاه امنیتی نگریست و اجازه داد رویکرد انحصارطلبانه‌ی فرهنگستان زبان فارسی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، حق میلیون‌ها ایرانی را پایمال کند.

🌐 @TurkUygarligi
26.02.2025, 15:31
t.me/turkuygarligi/2444
12
1
181
قتل‌عام خوجالی طبق کنوانسیون‌های‌ بین‌المللی مصداق «نسل‌کشی» است


الهام ممد‌وف، دادستان بازنشسته نظامی اهل آذربایجان که در تحقیقات مربوط به قتل عام خوجالی توسط نیروهای ارمنی در ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ شرکت داشته، با بیان اینکه براساس کنوانسیون‌های بین‌المللی این کشتار «نسل‌کشی» است، تصریح کرد: وقتی آن را از منظر حقوقی ارزیابی کنیم، می‌بینیم که حادثه رخ داده در خوجالی درست مانند سربرنیتسا، یک نسل‌کشی بوده است.

هر چند ۳۳ سال از قتل‌عام خوجالی می‌گذرد، اما درد آن همچنان در دل شهروندان آذربایجان و ملت تورک تازه است و آنان خواهان محاکمه عاملان کشتاری هستند که طی آن ۶١٣ شهروند آذربایجان منجمله ١٠۶ زن، ۷۰ سالمند، ۶۳ کودک بی دفاع در خوجالی کشته شدند.

تا به امروز بیش از ۳۰ هزار مورد از اظهارات افراد مرتبط با خوجالی ثبت شده و حدود ۲۸ هزار و ۵۰۰ نفر به عنوان قربانیان یا وارثان قانونی قربانی‌ها شناخته شده‌اند.

در این راستا، دادستان آذربایجان اسامی ۴۰ نفر از عاملان این قتل‌عام را شناسایی کرده که دست به "نسل کشی"، "آوارگی اجباری" و "شکنجه" مردم خوجالی زده‌اند.

ممدوف، دادستان نظامی بازنشسته که در سال ٢٠٠۴ سمت معاون دادستان کل نظامی آذربایجان و رئیس گروه تحقیق خوجالی را بر عهده داشت، با اشاره به روند این تحقیقات و نتایج به دست آمده گفت: سرژ سرکیسیان و رابرت کوچاریان، رؤسای جمهور سابق ارمنستان مسئول مستقیم اتفاقات خوجالی بوده و باید به دست عدالت سپرده شوند.

به گفته وی، در همان زمان فرماندهان تیپ ٣۶۶ ارتش شوروی که در منطقه بودند نیز مستقیما در این کشتار شرکت داشته و باید محاکمه شوند.

ممد‌وف با بیان اینکه پیامدهای جنایات خوجالی، مبنای قانونی برای توصیف این فاجعه به عنوان «نسل کشی» است، افزود: تمام حوادث رخ داده در این کشتار طبق کنوانسیون‌های بین‌المللی «نسل‌کشی» تلقی می‌شود.

گفتنی است با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ١٩٩١، ارمنی‌ها تلاش‌ خود برای اشغال منطقه استراتژیک خوجالی که صاحب تنها فرودگاه منطقه بود را آغاز کردند. محاصره و حملات ارامنه به خوجالی در روز ٢۵ فوریه ١٩٩٢ به اوج خود رسید.

ارمنی‌ها آن شب با حمایت تیپ ٣۶۶ ارتش شوروی که در شهر خان کندی، مرکز قره‌باغ مستقر بود، از سه سمت به خوجالی حمله کردند و پس از اشغال آن، یکی از خونین‌ترین قتل‌عام‌های قرن را رقم زدند.

بر اساس آمارهای مجامع بین‌المللی از جمله آمار سازمان‌های حقوق بشری در آن شب، ١٠۶ زن، ٧٠ سالمند، ۶۳ کودک و در مجموع ۶۱۳ غیرنظامی قتل عام شدند. ۴٨٧ تن نیز به شدت مجروح شدند که ٧۶ نفر از آنان کودک بودند. ارامنه ١٢٧۵ شهروند آذربایجان را نیز به اسارت گرفتند. ١۵٠ تن از افراد ربوده شده هنوز مفقودالاثر هستند.

در این قتل‌عام همچنین تمام اعضای ٨ خانواده کشته شدند. ٢۵ کودک هر دو والدین و ۱۳۰ کودک نیز یکی از والدین خود را از دست دادند. البته سازمان دیده‌بان حقوق بشر معتقد است که این آمار ممکن است تا ۱۰۰۰ کشته نیز باشد.

یاد همه جان‌باختگان عزیزمان بدست ارامنه را گرامی می‌داریم.

@TurkUygarligi
26.02.2025, 15:03
t.me/turkuygarligi/2443
13
3
197
قتل‌عام خوجالی؛ لکه ننگ تاریخ بشریت

UNUTMAYACAĞIZ

🌐 @TurkUygarligi
26.02.2025, 15:00
t.me/turkuygarligi/2442
18
15
907
سند رسمی در رابطه با کوچ اجباری اهالی تورک ساکن در جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی با تصمیم شورای وزیران توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۷:

شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی
تصویب‌نامه شماره ۴۰۸۳
۲۳ دسامبر ۱۹۴۷، مسکو، کرملین

درباره انتقال روستاییان آذربایجانی [تورک]* و سایر گروه‌های جمعیتی از جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی به دشت کورا-ارس  واقع در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی

مصوبه شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی:

در سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰، انتقال داوطلبانه ۱۰۰ هزار کشاورز و سایر ساکنان آذربایجانی [تورک] از ارمنستان شوروی به دشت کورا-ارس در جمهوری شوروی آذربایجان انجام خواهد گرفت. در این راستا:

- در سال ۱۹۴۸، ده هزار نفر،
- در سال ۱۹۴۹، چهل هزار نفر،
- در سال ۱۹۵۰، پنجاه هزار نفر باید منتقل شوند.

به شورای وزیران جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی اجازه داده می‌شود که ساختمان‌ها و خانه‌های مسکونی خالی شده توسط جمعیت آذربایجانی [تورک] منتقل‌شده، برای اسکان ارمنی‌هایی که از خارج کشور می‌آیند، استفاده شود.

رئیس شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی
ژ. استالین

مدیر اداره امور شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی
ی. چادایف

------------------------------------------
* در راستای سیاستهای ضد تورک استالین، از سال ١٩٣٧ نام تورک حذف و به جای آن اصطلاح جعلی آذربایجانی مورد استفاده قرار گرفت؛ بهمین جهت برای یک ترجمه صحیح، باید از نام تورک استفاده نمود.

🌐 @TurkUygarligi
25.02.2025, 13:17
t.me/turkuygarligi/2441
10
5
401
سند رسمی در رابطه با کوچ اجباری اهالی تورک ساکن در جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی با تصمیم شورای وزیران توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۷

🌐 @TurkUygarligi
25.02.2025, 13:15
t.me/turkuygarligi/2440
19
2
216
بختیار وهابزاده:

آذریجه دئدیگین هانسی دیلدیر؟
آذریجه فارس‌دیر، تورکجه دئگیلدیر
بیلیرسنسه، بیلمه‌ینلره بیلدیر:
آذری دئگیلیک، تورک‌اوغلو تورکوک


مراسم افتتاحیه سال بزرگداشت بختیار وهاب‌زاده در سازمان تورک‌سوی برگزار شد


سازمان تورک‌سوی به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بختیار وهاب‌زاده، مراسمی با حضور مقاماتی از آذربایجان، تورکیه و نمایندگان سایرکشورهای تورک برگزار کرد و برنامه‌هایی برای معرفی میراث او در سال ۲۰۲۵ اعلام شد.

سازمان بین‌المللی فرهنگ تورک (TÜRKSOY) به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد بختیار وهاب‌زاده، شاعر برجسته تورک، مراسم ویژه‌ای با حضور مقامات عالی‌رتبه از آذربایجان و تورکیه، شخصیت‌های فرهنگی و هنری و نمایندگان کشورهای عضو سازمان کشورهای تورک برگزار کرد.

این رویداد با تاکید بر جایگاه برجسته وهاب‌زاده در حفظ هویت و زبان تورکی، به معرفی و پاسداشت آثار او پرداخت و اعلام شد که در سال ۲۰۲۵ برنامه‌های گسترده‌ای برای معرفی بیشتر این میراث فرهنگی در کشورهای مختلف جهان تورک برگزار خواهد شد.


🌐 @TurkUygarligi
24.02.2025, 19:45
t.me/turkuygarligi/2439
28
15
604
ژان پُل رو تورکولوگ فرانسوی:

تیمور چنان سیستم و ارتشی ایجاد کرده بود که برای آن ارتش، شرایط آب‌وهوایی و جغرافیایی مهم نبود. در ازمیر در عرض یک هفته قلعه را فتح می‌کرد، در سیبری پیروزی‌های بزرگی به دست می‌آورد و در جهنم هندوستان، جایی که حتی چنگیزخان هم از آن پرهیز می‌کرد، ارتش فیل‌ها را در هم می‌شکست.

@TurkUygarligi
23.02.2025, 08:09
t.me/turkuygarligi/2438
17
218
همکاری کشورهای تورک در حوزه‌های مختلف


کشورهای تورک در راستای تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، گام‌های مهمی در حوزه‌های علمی، دیپلماسی پارلمانی، گردشگری و ورزش برداشته‌اند. این همکاری‌ها با هدف تقویت پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی میان کشورهای عضو سازمان دولت‌های تورک در حال گسترش است.

در حوزهٔ علمی، دومین کنگره بین‌المللی محققان و دانشگاهیان جوان جهان تورک در تاشکند با حضور اساتید و پژوهشگرانی از بیش از ۱۲۰ دانشگاه و ۲۰ کشور برگزار شد. این رویداد فرصتی برای تبادل دانش و ایجاد شبکه‌های تحقیقاتی مشترک فراهم کرد و به تقویت همکاری‌های علمی و فرهنگی در منطقه کمک می‌کند.

در حوزهٔ دیپلماسی پارلمانی، نشست کمیسیون‌های روابط خارجی کشورهای تورک در استانبول برگزار شد. فواد اوکتای، رئیس کمیسیون روابط خارجی مجلس ترکیه، بر تقویت همکاری‌ها در عرصه‌های بین‌المللی و فناوری‌های نوین تأکید کرد. موضوعاتی مانند تحولات قفقاز، قبرس، جنگ روسیه و اوکراین، و وضعیت فلسطین در این نشست مورد بحث قرار گرفت.

در حوزهٔ گردشگری، پروژه «راه ابریشم تورک» با هدف احیای جاده ابریشم و معرفی جذابیت‌های تاریخی و فرهنگی کشورهای تورک آغاز شده است. وب‌سایت این پروژه به عنوان پلتفرمی برای جذب گردشگران و تقویت همکاری‌های فرهنگی و اقتصادی فعالیت می‌کند.

در حوزهٔ ورزش، اولین دورهٔ مسابقات کاپ اسکی تورک-۲۰۲۵ در مرکز اسکی امیرسوی ازبکستان با حضور ورزشکارانی از کشورهای عضو سازمان کشورهای تورک برگزار شد. این رویداد با همکاری مراکز اسکی ازبکستان، آذربایجان، قزاقستان و تورکیه سازماندهی شد و به تقویت روابط ورزشی و منطقه‌ای کمک کرد.


#فرهنگ_تورک
#تمدن_تورک
#سازمان_دولت‌های_تورک

@TurkUygarligi
22.02.2025, 02:33
t.me/turkuygarligi/2437
15
9
814
فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت. اگر کسی نتواند به زبان مادری آموزش ببینید و به آن زبان، متن تولید کند، در پروسه شناخت، نقیصه ایجاد می‌شود. انسان بوسیله شناخت فضایابی می‌کند و خود را معرفی می‌کند و اینجا است که اختلال هویت پیش می‌آید. درست است که با زبان دوم می‌تواند گلیم خود را بیرون بکشد اما در زبان دوم عمق وجود ندارد. عمق در زبان مادری است چون زبان مادری وصل به یک فرهنگ درونی است.

وقتی زبان مادری را یاد نگرفته‌ام، عمیق ترین فرایند عاطفی و هیجانی خود را از دست می‌دهم. وقتی زبان دوم جایگزین زبان مادری می‌شود، یک موجود غریبه در مغز می‌نشیند که این باعث اختلالات عصبی و مغزی جدی می‌شود. انسان موجود هیجانی است. اگر هیجان را از انسان بگیریم، دچار بیماری می‌شود آموزش زبان دوم بدون آموزش زبان مادری، آسیب فیزیکی جدی به مغز وارد می‌کند. زبان مادری با هیجانات اصیل ما سر و کار دارد یعنی آغازگر هیجان انسان است.

زبان مادری من در بنیاد زندگی من قرار دارد. برای من به عنوان یک عصب‌شناس «خاطره‌درمانی» یک روش علمی درمان است. وقتی خودم خاطره‌درمانی می‌کنم به زبان آلمانی این کار را انجام نمی‌دهم. اینجا زبان مادری من است که فوران می‌کند و جانم هیجانی می‌شود و زندگی خودم را بازخوانی می‌کنم. اگر زندگی ارزیابی نشود زندگی نیست. من زندگی خودم را به زبان خودم ارزیابی می‌کنم. ممکن است لازم باشد به دیگران بیان کنم آن وقت به زبان آن ها بیان می‌کنم. اما بهتر زیستن من با زبان مادری من مطرح می‌شود.

دکتر حسن عشایری - عصب‌شناس

@TurkUygarligi
21.02.2025, 21:38
t.me/turkuygarligi/2436
17
9
411
💥عواقب یاددهی زبان غیرمادری به کودکان در خانواده

✍️ رساله دکترای خانم سایا علیزاده

🔹 کسانی که به فرزندانشان بجای زبان مادری یک زبان دیگر یاد میدهند نه تنها اولین ظلم را در حق وطن خود، شخص خود و یا میراث تاریخی پدر مادر و اجداد خود روا می‌دارند بلکه بیشترین ظلم را به بچه خود می‌نمایند. نمونه‌ای از مشکلات بصورت زیر می‌باشد:

1⃣ از بین رفتن اعتماد بنفس در کودکان، معمولا بچه هایی که زبان مادری خود را یاد نگرفته اند فکر میکنند پدر و مادرشان و مردم اطرافشان، زبان و فرهنگ غنی ندارند و در نتیجه اعتمادش به انها و نهایتا اعتماد بنفس خود را از دست میدهد، آنها بعد از بزرگ شدن نیز همیشه خود را جدا از دیگران دانسته وبویژه از نظر مدیریتی خود را ضعیف می پندارد.

2⃣ منزوی شدن در محیط اطراف خود و تجربه نکردن دوران زندگی بچه گی در بین هم سن و سالان، اینگونه بچه ها معمولا منزوی و افسرده می شوند و قدرت اظهارنظر را از دست می دهند.

3⃣ عدم درک درست پدر مادر: آنها به پدربزرگ و مادربزرگ خود احترام نمی گذارند و آنهارا بیگانه می پندارند، آنها فکر می کنند اگر زبان پدر مادرشان ارزشمند بود حتما به بچه هایشان یاد می دادند و نهایتا آنهارا نیز نادان می پندارند.

4⃣ پرخاشگری: آنها اطرافیان خود را بیگانه می پندارند و از خود نمی دانند و بتدریج این شیوه، جزئی از رفتار آنها شده و پرخاشگر می شوند.

5⃣احساس بیگانگی به موطن اصلی پدر ومادر خود: آنها نسبت به وطن پدر مادر خود، بی تفاوت شده و هیچ علاقه ای به خویشاوندان دور و نزدیک خود نشان نمی دهند با از دست دادن عشق و علاقه به اطرافیان خود نیز از زندگی خودش راضی نخواهد بود و همیشه در ته دلش کمبودی را احساس می کند.

@TurkUygarligi
21.02.2025, 13:34
t.me/turkuygarligi/2435
17
10
812
تورکجه دوشون
تورکجه دانیش
تورکجه یاز

#روز_جهانی_زبان_مادری

ادعایی رایج وجود دارد مبنی بر اینکه «زبان علم، انگلیسی است.» این موضوع، واقعیت ندارد. تمام زبانها کمابیش قابلیت استفاده در موضوعات علمی را دارند، باید هم استفاده شود...

تورکی یک زبان بسیار غنی است و توان تولید کلمات جدید برای تمام مفاهیم و اصطلاحات علمی را دارد. ما اگر سخنان بی‌اساسی مانند، «زبان علم انگلیسی است»، «زبان پزشکی لاتین است»، «زبان دین عربی است»، «زبان ادبیات فارسی است»، «زبان دریانوردی ایتالیایی است»، «زبان هنر فرانسوی است» را باور کنیم، دیگر ساحتی برای بکار بردن زبان تورکی باقی نمانده و تورکی تبدیل به زبانی ضعیف خواهد شد که فقط در مراودات و مکالمات روزمره کاربرد دارد.

حفظ و توسعه زبان تورکی منوط به استفاده از آن در کلیه حوزه‌ها منجمله علم، دین، اقتصاد، فرهنگ، هنر، سینما، تئاتر، ادبیات، سیاست، حقوق، توریسم، خبر، ورزش، تفریحات، اینترنت، بازار کار، بازیهای کامپیوتری، رادیو و تلویزیون، فعالیتهای اجتماعی، مدرسه، دانشگاه و... است.

اگر زبان نوشتاری (استاندارد) تورکی را بصورت علمی یاد گرفته و به کودکانمان یاد دهیم، هم قدمی در راستای حفظ میراث فرهنگی و تمدنی خود برداشته‌ایم، هم کودکانمان می‌توانند با استفاده از امکانات سطح بالای یکی از قدرتمندترین و زیباترین زبانهای دنیا ضمن ادراک بهتر جهان هستی (بوسیله زبان مادری)، با دنیای ۳۵۰ میلیونی تورک ارتباط برقرار کرده و با استفاده از میلیونها جلد کتاب علمی، مقاله، اثر ادبی، فرهنگی و... موجود به زبان تورکی، آینده‌ی بهتری برای خود بسازند.

#روز_جهانی_زبان_مادری

@TurkUygarligi
21.02.2025, 07:22
t.me/turkuygarligi/2434
12
10
221
کتیبه‌های اورخون

کتیبه‌های اورخون از مهم‌ترین آثار تاریخی و فرهنگی تورک‌های باستان هستند که در منطقه اورخون در مغولستان امروزی کشف شده‌اند. این کتیبه‌ها به خط اورخون نوشته شده‌اند و به قرن هشتم میلادی بازمی‌گردند و اطلاعات ارزشمندی درباره تاریخ، فرهنگ، و ساختار اجتماعی تورک‌های باستان ارائه می‌دهند.

الفبای اورخون

الفبای اورخون که به آن الفبای گؤک‌تورک نیز گفته می‌شود، یک سیستم نوشتاری قدیمی است که توسط تورک‌های باستان استفاده می‌شد. این الفبا از ۳۸ علامت تشکیل شده است که شامل حروف صامت و مصوت می‌شود. این الفبا به صورت عمودی از بالا به پایین و یا از راست به چپ خوانده می‌شد. الفبای اورخون یکی از اولین سیستم‌های نوشتاری است که توسط تورک‌ها ابداع شد و نقش مهمی در تاریخ و فرهنگ تورک‌ها ایفا کرده است.

متن‌شناسی کتیبه‌های اورخون

متن‌شناسی کتیبه‌های اورخون شامل مطالعه و تحلیل متون نوشته‌شده بر روی این کتیبه‌ها است. این کتیبه‌ها عمدتاً به زبان تورکی باستان نوشته شده‌اند و محتوای آنها شامل توصیف رویدادهای تاریخی، افتخارات پادشاهان، و توصیه‌های اخلاقی و اجتماعی است.

مطالعه این کتیبه‌ها به محققان کمک می‌کند تا درک بهتری از تاریخ، فرهنگ، و زبان تورک‌های باستان به دست آورند. این کتیبه‌ها همچنین نشان‌دهنده اهمیت نوشتار و ثبت تاریخ در جوامع باستانی هستند.

اهمیت کتیبه‌های اورخون

کتیبه‌های اورخون نه تنها از نظر تاریخی و زبانی اهمیت دارند، بلکه از نظر فرهنگی و هویتی نیز برای تورک‌ها بسیار ارزشمند هستند. این کتیبه‌ها به عنوان نمادی از هویت و تاریخ مشترک تورک‌ها شناخته می‌شوند و نقش مهمی در شکل‌گیری هویت ملی و فرهنگی تورک‌ها ایفا کرده‌اند. متن کتیبه‌های اورخون ترکیبی از روایات تاریخی، سیاسی و فرهنگی مربوط به امپراتوری گؤک‌تورک است. این کتیبه‌ها به افتخارات و نبردهای پادشاهان تورک، اتحاد اقوام تورک و هشدارهایی درباره اشتباهات گذشته اشاره دارند. در ادامه، خلاصه‌ای از مهم‌ترین مضامین کتیبه‌های اصلی آورده شده است:

۱. کتیبه کول تیگین: این کتیبه به یادبود کول تیگین، شاهزاده و فرمانده نظامی گؤک‌تورک، به دستور برادرش بیلگه قاغان نوشته شده است. مضامین اصلی این کتیبه عبارت‌اند از:

🔹 شرح فتوحات نظامی کول تیگین در نبردهای مختلف

🔹 ستایش از خردمندی و دلاوری کول تیگین

🔹 تأکید بر اهمیت اتحاد میان اقوام تورک
هشدار درباره خطر پیروی از چینی‌ها و از دست دادن استقلال

مثالی از متن:

ما، تورک‌ها، مردمی بودیم که از آسمان آبی و زمین زیرین زاده شدیم. پادشاهانی داشتیم که ما را اداره می‌کردند، وقتی که تورک‌ها دارای خاقان بودند، کشور و ملت خوب اداره می‌شد. اما وقتی که ما از خرد و آگاهی دور شدیم و به فریب دشمنان، به‌ویژه چینی‌ها، اعتماد کردیم، ملت تورک دچار مصیبت و بردگی شد.

این بخش از کتیبه نشان می‌دهد که تورک‌ها بر استقلال و اتحاد تأکید داشتند و از خطر سلطه‌جویی چین هشدار می‌دادند.

۲. کتیبه بیلگه خاقان: کتیبه‌ی بیلگه خاقان، که توسط خودش نوشته شده، بر رهبری خردمندانه و تلاش برای اتحاد تورک‌ها تمرکز دارد. مضامین اصلی این کتیبه:

🔹 بیان مسئولیت‌های خاقان در حفظ ملت
توصیه به تورک‌ها برای پرهیز از اختلافات داخلی

🔹 هشدار درباره تأثیرات منفی نفوذ فرهنگ بیگانگان

🔹 تلاش برای احیای عظمت امپراتوری تورک

مثال از متن:

من، بیلگه خاقان، برای مردم تورک روز و شب تلاش کردم تا آنها را دوباره متحد کنم. اگر فرمانروای خردمند و سپاهیان دلیر نباشند، کشور از هم خواهد پاشید.

۳. کتیبه تونیوقوق: این کتیبه به افتخار تونیوقوق، وزیر و مشاور بزرگ امپراتوری گؤک‌ترک، نوشته شده است. این متن برخلاف دو کتیبه قبلی، اول‌شخص است و تونیوقوق خودش وقایع را روایت می‌کند. مهم‌ترین مضامین این کتیبه:

🔹 نقش تونیوقوق در حفظ استقلال تورک‌ها

🔹 جنگ‌های او علیه چینی‌ها و دشمنان داخلی

🔹 ستایش از سیاست‌های خردمندانه برای تقویت دولت

مثال از متن:

وقتی که مردم تورک بدون خاقان ماندند، چینی‌ها آنها را برده کردند. من دیدم که ملت تورک در حال نابودی است، پس برخاستم، سلاح برداشتم و برای استقلال جنگیدم.

جمع‌بندی

متون کتیبه‌های اورخون علاوه بر ارزش تاریخی، نشان‌دهنده‌ی هویت ملی، استقلال‌طلبی و ارزش‌های فرهنگی تورک‌های باستان هستند. پیام‌های این کتیبه‌ها به مردم هشدار می‌دهد که از اختلاف داخلی پرهیز کنند، به رهبری خردمند احترام بگذارند و فریب سیاست‌های چینی‌ها را نخورند.

🌐 @TurkUygarligi
18.02.2025, 14:03
t.me/turkuygarligi/2433
22
21
991
امپراتوری بردباری: چنگیز خان و میراث آزادی دینی

بررسی کتاب «چنگیز خان و جستجو برای خدا: چگونه بزرگ‌ترین فاتح جهان به ما آزادی مذهبی داد» نوشته‌ی جک ویدرفورد


در سال ۱۹۸۵، مغولستان هنوز در نگاه بسیاری منطقه‌ای دورافتاده و کم‌اهمیت به نظر می‌رسید. اما امروزه، به لطف پژوهش‌هایی مانند آثار جک ویدرفورد، این کشور به جایگاه شایسته‌ای در تاریخ بازگشته است. ویدرفورد، انسان‌شناسی که کنجکاوی علمی‌اش او را به مطالعۀ عمیق مغول‌ها کشاند، در کتاب خود استدلال می‌کند که چنگیز خان، برخلاف تصور عمومی، نه‌تنها یک فاتح بی‌رحم نبود، بلکه یکی از بنیان‌گذاران ایدۀ آزادی مذهبی در جهان به شمار می‌رود.

چنگیز خان که خود به تنگریسم (دین باستانی تورک‌ها) معتقد بود، در قلمرو وسیعش آزادی مذهبی را برای همۀ پیروان ادیان مختلف ـ از اسلام و مسیحیت گرفته تا بودیسم و یهودیت ـ تضمین کرد. او باور داشت که جوامعی با ادیان مختلف می‌توانند تحت یک حکومت واحد، در کنار هم به‌طور مسالمت‌آمیز زندگی کنند، بدون آن‌که محدودیت‌های مذهبی یا دیوارهای تبعیض‌آمیز میان آن‌ها ایجاد شود.

ویدرفورد پا را فراتر می‌گذارد و ادعا می‌کند که این سیاست بردبارانۀ چنگیز خان، الهام‌بخش جدایی دین از دولت در نظام‌های مدرن، از جمله ایالات متحده، بوده است. او به شباهت‌های قابل‌توجه میان یاسای مغولی (قوانین چنگیز خان) و اصول مندرج در قانون اساسی آمریکا اشاره می‌کند. مانند این اصل که «هیچ‌کس نباید به خاطر باورهای دینی‌اش مورد آزار و اذیت قرار گیرد» ـ عبارتی که شباهت زیادی به قانون آزادی مذهبی ویرجینیا دارد که توسط توماس جفرسون تدوین شده بود.

هرچند این ارتباط ممکن است در نگاه اول نامحتمل به نظر برسد، اما ویدرفورد با ارائۀ شواهدی محکم، این ایده را مطرح می‌کند که بسیاری از مفاهیم بنیادین غرب، ریشه در شرق دارند. او مغولستان را نه به‌عنوان یک سرزمین دورافتاده و فراموش‌شده، بلکه به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین تمدن‌های تاریخ معرفی می‌کند.

در یک معنا، همۀ ما مغول هستیم؛ همۀ ما یکی هستیم.

در نهایت، این کتاب چالشی برای بازاندیشی در تاریخ و درک بهتر میراث تمدن‌هایی است که بیش از آن‌چه تصور می‌کنیم بر دنیای امروز ما تأثیر گذاشته‌اند.


متن فوق خلاصۀ مقاله‌ای با همین نام از روزنامۀ نیویورک‌تایمز است.


#خاقان‌های_تورک
#دولتمردان_تورک
#دولت_مغول
#جک_ویدرفورد

@TurkUygarligi
16.02.2025, 21:03
t.me/turkuygarligi/2432
28
11
223
شادی مردم کوزووو پس از اعلام رسمی شدن زبان تورکی در این کشور

مردم کوزووو پس از اعلام رسمی شدن زبان تورکی در این کشور با لباس سنتی و تیپ دورۀ عثمانی جشن گرفتند.

شایان ذکر است که زبان تورکی در کشورهای مختلف اروپا، از جمله در مولداوی، مجارستان، صربستان، رومانی، قبرس، روسیه و ... نیز زبان رسمی و دولتی است.

زبان تورکی همچنین در کشورهای چین، افغانستان، عراق و سوریه نیز زبان رسمی است.

دلیل رسمی بودن زبان تورکی در این کشورها وجود شهروندان تورک در این کشورهاست.

در ایران که حدود نصف شهروندان کشور تورک می‌باشند، زبان تورکی نه تنها رسمیت ندارد بلکه عملاً ممنوع است.

#زبان_تورکی
#لزوم_رسمیت_زبان_تورکی

@TurkUygarligi
16.02.2025, 12:40
t.me/turkuygarligi/2431
18
21
553
اُتو کردن لباس در میان تورک‌های قدیم


به گفتۀ «محمود کاشغارلی» در کتاب «دیوان لغات‌التورکِ» تورک‌ها حداقل ۱۰۰۰ سال قبل لباس‌های خود را اتو می‌کردند. شکل قدیمی کلمۀ اتو که در این کتاب به صورت «وسیله‌ای آهنی به شکل ماله که پس از گرم شدن بر روی لباس‌ها کشیده شده و چین و چروک آنها را صاف می‌کند» تعریف شده، «اوتوگ Ütüg» می‌باشد. همچنین در دیوان لغات‌التورک فعل «اوتیدی Ütidi» (اتو کرد) هم ذکر شده است.

فعل اتو کردن امروزه نیز در زبان تورکی به شکل «اۆتۆله‌مک Ütülemek» و ریشۀ آن «اۆتمک Ütmek» موجود بوده و به کار می‌روند.

لازم به ذکر است که تورک‌ها از ایام قدیم در موضوع لباس و پوشش دارای یک فرهنگ مترقی در میان ملل جهان بوده و در این خصوص زبانزد خاص و عام بوده‌اند.

به‌طور مثال «چیچک خاتون» (مرگ، ۷۵۰ م.) دختر امپراتور خزر که همسر کُنستانتینوس پنجم امپراتور بیزانس بود، با لباس‌های زیبای تورکی خود بسیار مورد توجه قرار گرفت و به تقلید از پوشش این پرنسس تورک، در سرزمین بیزانس یک جریان مُد لباس پدیدار گشت.

همچنین می‌دانیم که اروپاییان پوشیدن شلوار و چکمه را نیز از تورکان اقتباس نموده‌اند.

@TurkUygarligi
16.02.2025, 08:07
t.me/turkuygarligi/2430
19
482
14.02.2025, 13:51
t.me/turkuygarligi/2428
19
468
14.02.2025, 13:51
t.me/turkuygarligi/2429
29
19
454
رسمیت زبان تورکی در استان صلاح‌الدین عراق

پس از استان کرکوک، در استان صلاح‌الدین عراق با بیش از یک میلیون جمعیت نیز زبان تورکی به موقعیت زبان رسمی ارتقاء یافت. استاندار صلاح‌الدین طی اطلاعیه‌ای رسمیت زبان تورکی در این استان را به اطلاع عموم رسانید.

قبلاً نیز در استان کرکوک که از مهم‌ترین مناطق سکونت تورک‌های عراق است، زبان تورکی رسمی شده بود.

#لزوم_رسمیت_زبان_تورکی_در_ایران

🌐 @TurkUygarligi
14.02.2025, 13:51
t.me/turkuygarligi/2427
14.02.2025, 13:40
t.me/turkuygarligi/2425
14.02.2025, 13:40
t.me/turkuygarligi/2426
13
4
222
مراسم افتتاحیه «آکتائو: پایتخت فرهنگی جهان تورک» ماه آوریل برگزار می‌شود


آکتائو قزاقستان به عنوان «پایتخت فرهنگی جهان تورک» برای سال ۲۰۲۵ انتخاب شده و مراسم افتتاحیه آن در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۲۵ با حضور بیش از ۵۰۰ هنرمند برگزار خواهد شد.

سازمان بین‌المللی فرهنگ تورک در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۲۵، مراسم افتتاحیه «پایتخت فرهنگی جهان تورک» را در شهر آکتائو قزاقستان برگزار خواهد کرد. این شهر به عنوان پایتخت فرهنگی جهان تورک برای سال ۲۰۲۵ انتخاب شده و مراسم قرار است بیش از ۵۰۰ هنرمند از مناطق مختلف جهان تورک را گرد هم آورد. جلسه هماهنگی آماده‌سازی‌های مرتبط با این رویداد برگزار شد.

جلسه هماهنگی آماده‌سازی‌های مرتبط با مراسم افتتاحیه پایتخت فرهنگی جهان تورک و همچنین رویدادهای مختلفی که در طول سال برگزار خواهند شد، در شهر آکتائو با حضور سلطان رایف، دبیرکل سازمان بین‌المللی فرهنگ تورک (تورک‌سوی)، نوردولت کیلیبای، استاندار مانگیستاو (مین قشلاق) و دیگر مقامات کشوری قزاقستان برگزار شد.

این رویداد فرهنگی قرار است در ۵ آوریل ۲۰۲۵ به میزبانی آکتائو (آک‌داغ) قزاقستان برگزار شود.

🌐 @TurkUygarligi
14.02.2025, 13:40
t.me/turkuygarligi/2424
14
10
868
دانشمند تورک لطفی علی‌عسکرزاده (لطفی زاده) و منطق فازی


۱. پیشینه لطفی زاده:

- نام کامل: لطفی علی‌عسکرزاده، معروف به لطفی زاده.

- تبار و ملیت: او در سال ۱۹۲۱ در باکو به دنیا آمد. پدرش یک تورک اهل اردبیل و مادرش روس بود. او بعداً به ایران و سپس به ایالات متحده مهاجرت کرد.
وی همواره خود را یک تورک می‌دانست و در یک مصاحبه خصوصیات بارز خودش منجمله سرسخت بودن و داشتن عزم راسخ در مجادلات را ناشی از تورک بودنش بیان کرده است: «این ویژگی نترسیدن از مجادله و مقابله تا حد زیادی در سنت تورکی ریشه دارد. این بخش از شخصیت من است و به عنوان بخشی از منطق فازی که توسعه داده‌ام نقش مهمی داشته است.»

- حرفه: او استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی بود و در دهه ۱۹۶۰ منطق فازی را پایه‌گذاری کرد. لطفی زاده در سال ۲۰۱۷ درگذشت.


۲. منطق فازی:

- مفهوم: لطفی زاده در سال ۱۹۶۵ در مقاله‌ای با عنوان "مجموعه‌های فازی" منطق فازی را معرفی کرد. این نظریه به چالش کشیدن منطق کلاسیک باینری (درست/غلط، ۰/۱) با معرفی *درجات حقیقت* (مقادیر بین ۰ و ۱) است.

- ایده اصلی: منطق فازی اجازه می‌دهد که عضویت در مجموعه‌ها به صورت جزئی باشد، که این امکان را فراهم می‌کند تا با عبارات مبهم یا نادقیق (مانند "گرم"، "بلند") استدلال شود.

- تفاوت با احتمال: منطق فازی به *عدم قطعیت امکان‌پذیر* (اینکه یک گزاره چقدر درست است) می‌پردازد، نه به احتمال وقوع یک رویداد.


۳. کاربردها:

- سیستم‌های کنترل: در قطارهای زیرزمینی ژاپن (مانند قطار سندای) برای کنترل نرم شتاب و ترمز، و همچنین در سیستم‌های تهویه مطبوع استفاده می‌شود.

- الکترونیک مصرفی: ماشین‌های لباس‌شویی، کولرهای گازی و دوربین‌ها از منطق فازی برای تنظیم عملیات خود بر اساس ورودی‌های مبهم (مانند اندازه بار، نور محیط) استفاده می‌کنند.

- هوش مصنوعی و پزشکی: در سیستم‌های خبره و ابزارهای تشخیصی برای بهبود تصمیم‌گیری به کار می‌رود.


۴. پذیرش اولیه و میراث:

- شک و تردید: در ابتدا، برخی از محققان غربی به این نظریه انتقاد کردند و آن را زائد یا هم‌پوشان با نظریه احتمال می‌دانستند.

- پذیرش جهانی: این نظریه در ژاپن و سپس در سراسر جهان برای حل مسائل مهندسی مورد استقبال قرار گرفت.

- جوایز: لطفی زاده در اواخر عمرش به دلیل تحول در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی و تئوری کنترل مورد تقدیر قرار گرفت.


۵. اهمیت منطق فازی:

- منطق فازی پلی بین استدلال انسانی (پیچیده و زبانی) و سیستم‌های محاسباتی ایجاد کرد و به ماشین‌ها این امکان را داد تا با پیچیدگی‌های دنیای واقعی کنار بیایند.

- این نظریه راه را برای پیشرفت در یادگیری ماشین، رباتیک و فناوری‌های تطبیقی هموار کرد.


جمع‌بندی: لطفی زاده، دانشمند تورک با ارائه نظریه منطق فازی، تحولی بزرگ در مهندسی و هوش مصنوعی ایجاد کرد و نشان داد که هوش اغلب در پذیرش ابهام‌ها نهفته است، نه در مقابله با آنها. این ریاضی‌دان و دانشمند برجسته تورک، مردی است که نظریه منطق فازی را به جهان معرفی کرد و انقلاب بزرگی در دنیای فناوری و هوش مصنوعی به پا کرد. از دوربین‌ها و ماشین‌های لباسشویی گرفته تا ربات‌های هوشمند، تاثیرات نظریه او همچنان در صنایع مختلف و دنیای هوش مصنوعی و کامپیوتر ادامه دارد.

@TurkUygarligi
12.02.2025, 13:21
t.me/turkuygarligi/2423
14
6
280
قاضی برهان‌الدین



قاضی برهان‌الدین (۱۳۹۸ - ۱۳۴۵) دولتمرد، عالم، ادیب و شاعر بزرگ تورک می‌باشد. نام اصلی وی برهان‌الدین احمد است و خانواده‌اش منسوب به قبیله «سالور» از تورکان اوغوز می‌باشد که در قرن ۱۳ از تورکیستان به آناتولی کوچ کرده، ابتدا در «کاستامونو» و سپس در «کایسری» ساکن شدند.

تحصیلات ابتدایی خود را از ۴ سالگی در نزد پدرش شروع کرده ضمن یادگیری زبانهای عربی و فارسی مدتی بعد در مدرسه مشغول آموختن علومی مانند لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، عروض، حساب، منطق و حکمت شد.

در سال ۱۳۵۸ در ۱۴ سالگی با پدرش به مصر رفته و در آنجا شروع به تحصیل در دروسی مانند فقه، اصول فقه، فرایض، حدیث، تفسیر، هیئت و طب نمود. در سال ۱۳۶۲ به شام رفته و ۱۸ ماه از کلاسهای درس مولانا قطب‌الدین رازی استفاده کرد. پس از رفتن به حج (که در برگشت پدرش وفات نمود) به مدت یک سال در حلب به تحصیلات خود ادامه داد.

برهان‌الدین در سال ۱۳۶۴ به کایسری برگشت. با انقراض دولت سلجوقی در آناتولی دولتهای محلی (بگ'لیکلر) تأسیس شده بودند که کایسری هم جزو دولت محلی کوچکی بنام ائرتنا (Eretna) بود که در «سیواس» و شهرهای اطراف بنا نهاده شده بود و حاکم آن هم غیاث‌الدین محمد بگ بود.

برهان‌الدین مدتی بعنوان قاضی القضات در کایسری انجام وظیفه نموده و ثابت نمود که دولتمردی عالم، عادل، باهوش، شجاع و مردم‌دار است. بعدها نیز در پستهایی مانند مشاور بگ، وزیر و نایب بگ در دولت ائرتنا اشتغال داشته و نهایتاً دست به تأسیس دولت قاضی برهان‌الدین به مرکزیت سیواس زده و ۱۸ سال حکومت نمود.

قاضی برهان‌الدین در کنار این زندگی پر تلاطم، با ادبیات و شعر هم مشغول بوده و به سه زبان عربی و فارسی و تورکی شعر سروده است. دیوان اشعار تورکی وی شامل ۱۵۰۰ غزل، ۲۰ رباعی و ۱۱۹ تویوغ است. وی از پیشگامان سرودن شعر تورکی در وزن عروض می‌باشد. در کنار غزلهای عاشقانه، اشعاری با مضمون دینی و تصوف هم دارد. برهان‌الدین در اشعارش از زبان محاوره مردمی هم استفاده می‌کرد که به اشعارش ویژگی خاصی می‌بخشد. همچنین به آرایه‌های ادبی بخصوص جناس علاقه ویژه‌ای داشت.

برهان‌الدین بعنوان یک شاعر متصوف که اشعار زیبای تصوفی فراوانی دارد، هرگز زندگی دنیوی را اهمال نکرده و از ذوق و صفای دنیای مادی غافل نبود. غزلهایش مملو از عشق بشری و مادی است، حیات پر جنب و جوش وی نیز مملو از ماجراجویی، مبارزه و جنگ بود که بازتاب این وجه شخصیتی و حالات روحی وی را نیز در اشعارش می‌بینیم. همچنین در اشعارش در رابطه با طبیعت به تصویرپردازی‌های بسیار زیبایی برخورد می‌کنیم.

یک تویوغ از قاضی برهان‌الدین:

حاققا شوکور قوچلارین دئورانی‌دیر
جومله عالم بو دم‌ین حئیرانی‌دیر
گون باتاندان گون دوغان یئره دگین
عشق اری‌نین بیر نفس سئیرانی‌دیر


یک غزل از قاضی برهان‌الدین:

گؤزونه گووه‌­ن­نی گؤر، اؤزونه اؤزه‌­ننی گؤر 
سؤزونه سئوین­نه باخ، قددینه قیوانانی گؤر

نئجه جادو ایسه گؤزو، نئجه تاتلو ایسه توزو  
نئجه شیرین ایسه سؤزو، سن آنا اینانانی گؤر

کؤنولوم چَلَب ائویدیر، یؤنو اول یولا قاویدیر 
ایکی دونیا بیر جویدیر، بو قانینا قانانی گؤر

بنی جانیمین سپندی، ساچی عقلیمین کمندی
جانینا سالیب بو بندی، اول اودونا یانانی گؤر

بو نه ساچ معطّر اولموش، بو نه یوز منوّر اولموش
 نه یاناق گول-ی تَر اولموش، جانینی یا جانانی گؤر


#پادشاهان_شاعر_تورک

@TurkUygarligi
10.02.2025, 12:13
t.me/turkuygarligi/2422
15
9
394
پادشاه-دانشمندِ تورک: اولوغ‌بیگ (اولو بیگ) /اُلُغ‌بیگ (۱۳۹۴–۱۴۴۹ میلادی) 

اولوغ‌بیگ، با نام اصلی میرزا محمد تراغای بن شاهرخ، از پادشاهان تیموری و دانشمند برجسته در حوزه‌های نجوم، ریاضیات و فرهنگ بود. او به عنوان یکی از نوادر تاریخ، ترکیبی نادر از حکمرانی و دانشمندی را تمثیل می‌کند. در زیر به مهمترین جنبه‌های زندگی و دستاوردهای او اشاره می‌شود:


زندگی و پیشینه 

- تولد و خانواده: اولوغ‌بیگ در ۲۲ مارس ۱۳۹۴ میلادی در سلطانیه (استان زنجان کنونی ایران) زاده شد. او نوهٔ امیرتیمور بزرگ و فرزند شاهرخ و گوهرشاد بیگم بود. مادرش از شاهزادگان تورک و حامی هنر و معماری، از جمله سازنده مسجد گوهرشاد در مشهد بود.

- حکومت: در ۱۶ سالگی به فرمانروایی سمرقند منصوب شد و پس از مرگ پدرش در ۱۴۴۷ میلادی، به‌طور رسمی به سلطنت تیموریان رسید. دوران حکومتش کوتاه (۱۴۴۷–۱۴۴۹) و مملو از چالشهای سیاسی بود.

- کتابخانه و تألیفات: اولوغ‌بیگ به جمع‌آوری کتاب‌ها و منابع علمی اهمیت می‌داد و کتابخانه‌ای بزرگ در سمرقند تأسیس کرد. او همچنین آثار علمی و ادبی متعددی نوشت که برخی از آن‌ها به نجوم مربوط می‌شود.

- حمایت از هنر و ادبیات: او از شاعران و هنرمندان حمایت می‌کرد و در دربار او، فرهنگ و هنر رونق یافت.

او تنها دو سال حکومت رسمی داشت و بیشتر وقت خود را به پژوهشهای علمی اختصاص میداد تا سیاست.


دستاوردهای علمی و فرهنگی

۱. رصدخانه سمرقند: 
   - بین سالهای ۱۴۲۴ تا ۱۴۲۹ میلادی، رصدخانه‌ای عظیم در سمرقند ساخت که به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین مراکز نجومی جهان اسلام شناخته می‌شد. این رصدخانه مجهز به ابزارهایی مانند «سکستانت فخری» با شعاع ۳۶ متر بود که دقت اندازه‌گیری زوایای ستارگان را تا چند ثانیه قوس افزایش می‌داد.

   - در این رصدخانه، فهرست ستاره‌ای شامل ۱۰۱۸ ستاره تهیه شد که دقتی فراتر از کارهای بطلمیوس داشت و اولین فهرست مستقیم پس از هیپارخوس یونانی بود.

۲. زیج سلطانی: 
   - اولوغ‌بیگ با همکاری دانشمندانی مانند غیاث‌الدین جمشید کاشانی و علی قوشچی، «زیج سلطانی» را تدوین کرد. این اثر شامل محاسبات دقیق نجومی، جداول مثلثاتی و تقویمی بود که تا قرنها معیار دانشمندان جهان اسلام و اروپا قرار گرفت.

   - محاسبه طول سال نجومی او (۳۶۵ روز، ۶ ساعت، ۱۰ دقیقه و ۸ ثانیه) تنها ۵۸ ثانیه با مقدار امروزی اختلاف داشت.

۳. مدارس و مراکز آموزشی: 
   - مدرسه اولوغ‌بیگ در میدان ریگستان سمرقند (۱۴۱۷–۱۴۲۰) را تأسیس کرد که به کانون آموزش ریاضیات، نجوم و هنر تبدیل شد. این مدرسه میزبان دانشمندانی از سراسر جهان اسلام بود.

۴. ریاضیات: 
   - جداول سینوس و تانژانت او با دقت ۸ رقم اعشاری، از پیشرفته‌ترین محاسبات قرون وسطی محسوب می‌شدند.


میراث و تأثیرات

- نجوم: کارهای او پایه‌های نجوم رصدی را تقویت کرد و آثارش در اروپا (از قرن ۱۷) ترجمه شد. دهانه «اولوغ‌بیگ» در ماه به پاس خدماتش به نام وی نامگذاری شد.

- فرهنگ: سمرقند در دوران او به مرکز فرهنگی و علمی آسیای مرکزی تبدیل شد. حمایتش از هنرمندان و معماران، میراث تیموری را غنی‌تر کرد.

- انتقادات امروزی: با وجود نقش برجسته‌اش، اولوغ‌بیگ در ایران امروز کمتر شناخته شده است. نبود نمادهایی مانند تندیس یا مراکز آموزشی به نام او، موضوع بحثهای انتقادی است.


نتیجه‌گیری

اولوغ‌بیگ نماد نادر یک حاکم-دانشمند بود که با تأسیس نهادهای علمی و تولید آثار ماندگار، جایگاهی بی‌همتا در تاریخ علوم اسلامی یافت. میراث او نه تنها در آثار مکتوب، بلکه در الهام‌بخشی به نسلهای بعدی دانشمندان جهان اسلام و فراتر از آن زنده است.

@TurkUygarligi
7.02.2025, 11:51
t.me/turkuygarligi/2421
14
5
217
اسب‌های قره‌باغ که نمایانگر ظرافت و قدرت تاریخ تورک هستند، با موهای طلایی رنگشان به عنوان نمادهایی خیره‌کننده شناخته می‌شوند.

حرکات سریع، مقاومت بالا با غذای کم و سرعت بالا، اسب‌های قره‌باغ را به عنصری تبدیل کرده بود که در میدان‌های نبرد نمی‌شد از آن چشم‌پوشی کرد.

اسب‌های قره‌باغ به‌ویژه در قرن ۱۸ میلادی، به‌دلیل مراقبت و پرورش باکیفیت در کاخ خان‌ها، از نظر کیفیت به اوج خود رسیدند.

در سال ۱۸۶۷، اسب‌های خورشیدبانو ناتوان (دختر خان)، با کسب مدال طلا در پاریس به شهرتی جهانی دست یافتند.

بدین ترتیب دولت‌های اروپایی، ویژگی‌های منحصربه‌فرد اسب‌های قره‌باغ را کشف کردند و این نژاد به‌دلیل عملکرد بی‌نظیرش، مورد استقبال فراوان قرار گرفت.

همچنین این اسب‌ها به‌دلیل تعامل ژنتیکی با اسب‌های تورکمن آخال‌تکه، ویژگی‌های بی‌نظیری به‌دست آوردند.

اسب قره‌باغ نماد باشگاه فوتبال قره‌باغ است که نماینده آذربایجان در فوتبال جهان است که با افتخار در لوگوی این باشگاه جای گرفته است.

پرورش اسب قره‌باغ در دوران اتحاد جماهیر شوروی سخت‌ترین دوره خود را سپری کرد، لیکن مردم منطقه با تلاش موفق به حفظ این نژاد شدند.

اسب‌های قره‌باغ به‌عنوان سمبل شجاعت در جنگ‌ها و نماد زیبایی در دوران صلح، چون نگینی بر تارک تاریخ تورک می‌درخشند.

@TurkUygarligi
6.02.2025, 17:25
t.me/turkuygarligi/2420
6.02.2025, 17:24
t.me/turkuygarligi/2419
6.02.2025, 17:24
t.me/turkuygarligi/2417
6.02.2025, 17:24
t.me/turkuygarligi/2418
Результаты поиска ограничены до 100 публикаций.
Некоторые возможности доступны только премиум пользователям.
Необходимо оплатить подписку, чтобы пользоваться этим функционалом.
Фильтр
Тип публикаций
Хронология похожих публикаций:
Сначала новые
Похожие публикации не найдены
Сообщения
Найти похожие аватары
Каналы 0
Высокий
Название
Подписчики
По вашему запросу ничего не подошло