ساقی امشب باده از بالا بریز
باده از خمخانهی مولا بریز
باده ای بی رنگ و آتشگون بده
زانکه دوشم داده ای افزون بده
ای انیس خلوت شبهای من
می چکد نام تو از لبهای من
محو کن در باده ات جام مرا
کربلایی کن سرانجام مرا
یا علی، درویش و صوفی نیستم
فاش می گویم که کوفی نیستم
موجها را می شناسی مو به مو
شرحی از زلف پریشانت بگو
باز کن دیباچهی توحید را
تا بجوید ذره ای خورشید را
یا علی بار دگر اعجاز کن
مشتهای کوفیان را باز کن
باز کن چشمان نازآلوده را
بنگر این چشم نیاز آلوده را
شاهد اقبال در آغوش کیست؟
کیسه نان و رطب بر دوش کیست؟
کیست آن کس کز علی یادی کند؟
بر یتیمان من امدادی کند؟
دست گیرد کودکان درد را
گرم سازد خانه های سرد را
شد زمین لبریز مسکین و یتیم
ما گرفتار کدامین هیئتایم
با یتیمان چاره “لاتقهر” بود
پاسخ سائل “ولا تنهر” بود
دست بردار از تکبر وز خطا
شیعه یعنی جود و احسان و عطا
یا علی، امروز تنها مانده ایم
در هجوم اهرمن ها مانده ایم
یا علی، شام غریبان را ببین
مردم سر در گریبان را ببین
گردش گردونه را بر هم بزن
زخمهای کهنه را مرهم بزن
زنده یاد #محمدرضا_آقاسی
@Ali121Ali121Ali