Your trial period has ended!
For full access to functionality, please pay for a premium subscription
Message
9
5
149
قربانت بروم. دوستت دارم، دوستت دارم. دلم می‌خواهد چشم‌هایم را روی هم بگذارم و وقتی بازشان می‌کنم پهلوی تو باشم
دلم می‌خواهد ببوسمت
آنقدر ببوسمت که تشنگی‌ام تمام شود
تنم به یادت بیدار می‌شود
نامه‌ات را که می‌خواندم یک‌وقت متوجه شدم که دارم بلندبلند باهات حرف می‌زنم
مثل دیوانه‌ها!
انگار که تو اینجا بودی. در برقِ آفتاب که روی آینه افتاده بود، بودی.

فروغ فرخزاد
✉️نامه به ابراهیم گلستان
۱۸ ژوئن ۱۹۶۶-

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
04/24/2025, 00:23
t.me/molanay_gan/9010
Similar message chronology:
Newest first
Similar messages not found