جعل سازی عاریایی ها
منورالفکرهایی مثل بهار و ...تولید تاریخ و ادبیات ساختگی و مجعول برای این فلات گسترده کرده اند
بعنوان مثال،که اگر دقت شود دود از سر انسان بلند میشود،شخصی به نام ذبیح الله منصوری با حدود هزار و دویست مطلب ترجمه و تالیف شده،مشخص شده است که بدون داشتن مدرک تخصصی و فقط یادگیری ضمنی زبان فرانسوی بخاطر شغل پدرش در کرمانشاه در جایی که حتما زبان فرانسه کاربرد داشته،تمامی ترجمه هایشان دروغ و مجعول و به نوعی ساخته و پرداخته ی ذهن خودش میباشد و جالب اینکه بعنوان رفرنس ومنبع تاریخی هم معرفی میشوند!
کتاب سینوهه پزشک فرعون،روی پاپیروس هایی به تعداد حدود شصت عدد بوده که توسط کاشف و مترجم فنلاندی اش،میکا والتاری ترجمه شده ولی شخص ذبی منصوری!!! این کتاب را در دو جلد نزدیک هزار صفحه نوشته اند!
یا مثلا کتابی معروف در ایران با نام خداوند الموت! از نویسنده ی فرانسوی به نام پل آمیر! ترجمه کرده اند که در حقیقت چنین شخصی در فرانسه بهیچ وجه وجود خارجی ندارد!
واقعیت این است که دوره ی پهلوی به جهت تولید تاریخ و مکتوبات اکثرا دستوری و ناچار هول هولکی و جعلی ! ،چه در عرصه ی تاریخ باستان و چه در سایر عرصه ها،منورالفکرها ! شروع به رقابت نموده اند و در دهه های سی و چهل شمسی،با شروع رقابت بین ناشران،مطالب مختلف دروغ و کذب بعنوان کتابهای تاریخی و مستند به بازار علمی کشور البته با محتواهایی غیر علمی وارد شده اند.
@qazvinturklari