خورشيد ، پيراهن صبح را می پوشد ! و من نیز از نگاهت بر چشم هايم جامه ی عشق را به تن می کنم ! بايد ، به رسم ادب ببوسم لبانت را تا جهان ، روشن تر شود ! اين آيين ، بساط صبحی ست در کنار تو ، تا لبخند تو به وقت نسیم صبح عطر خوش دستانت را بر اطلسی های باغچه ، پراکنده کند ...