🕛مدت مطالعه: 100ثانیه
گام سوم: شُكر
گام سومی كه آدمی پس از دو مرحلۀ فکر و ذکر در پلكان سعادت طی میكند، شكر است. بهطور كلی بعضی از ویژگیهای اخلاقی و تربیتی در حُكم پیشزمینهای برای برخی دیگر هستند؛ یعنی بعضی از این خصلتها هدف نیستند، بلکه مقدمهای برای مسیری هستند كه انسان را به مقصد بعدی متصل میكند. برای مثال اگر انسانی توفیق یابد كه به سِلك توبهكنندگان بپیوندد، هنوز به مقصد نهایی نرسیده است؛ چراكه توبه برای موحّدان هدف نیست، بلكه بهمنزلۀ تولدی دوباره است و مقدمهای برای گامهای بعدی محسوب میشود. پس میتوان گفت توبه موضوعیت ندارد، بلكه طریقیت دارد؛ یعنی راهی برای رسیدن به شاهراههای بزرگتر و سرمنزل مقصود است. ذكر نیز از همین نوع است؛ مفهومی تربیتی و اخلاقی كه به خودی خود مقصود نیست و مقدمهای برای رسیدن به گام بعدی یعنی شُكر است. اما مقام شكر در حکم هدف است و از همین رو اهمیت بسیاری در معارف قرآنی دارد و از زوایای متفاوتی بررسی شده است.
1.3. تعریف شكر
ابن منظور مصری كه یكی از گرانسنگترین میراثهای ادب در لغت متعلّق به اوست، میگوید:
«الشُّكْرُ عِرْفانُ الإِحْسانِ و نَشْرُهُ» .
شکر شناخت احسان [و نیكی] و منتشركردن آن است.
راغب اصفهانی، دیگر دانشمند لغوی كه از مفاخر این آب و خاك است، نیز چنین مینویسد:
«شكر تصور نعمت و آشكاركردن آن است. برخی گفتهاند که این واژه قلب شده از واژۀ «كَشر» و بهمعنای کشف است و ضدّ آن (شکر) كفر است که بهمعنای فراموشی نعمت و پوشاندن آن است.»
«دابّةٌ شَكُورٌ» به حیوانی گویند که با چاقشدنش نعمتهای صاحبش را آشکار نموده است.
از صنایع ادبی، صنعت «قلب» یعنی واژگونكردن است. مثلاً دو واژۀ «گنج» و «جنگ» مقلوب یکدیگرند و میگفتند اگر گنج را مقلوب كنید، با شما از در جنگ میآید و درست هم میگفتند؛ چراكه گنج و جنگ قصۀ غریبی دارند و گنجها بودهاند كه موجب جنگها شدهاند و بسا از دل جنگها، برای جماعتی گنجها بهدر میآید. راغب نیز معتقد است كه شاید «شَكَرَ» مقلوب «كَشَرَ» باشد (البته نه قلب تام)؛ یعنی «كَشَرَ» جابهجا میشود و از آن «شَكَرَ» بهدر میآید. «كَشْرْ» بهمعنای ظاهرشدن دندانها در هنگام خنده است؛ یعنی نوعی كشفكردن و پردهبرداشتن.
اما عارفان در بیان معنای این واژه دیدگاه دیگری دارند، شِبلی میگوید:
«الشُّكْرُ رؤیةُ المُنْعِمِ لا رُؤیَةُ النِّعْمة» .
شکر دیدن منُعم است نه دیدن نعمت.
خواجه عبدالله انصاری نیز معتقد است که:
«شكر اسمی برای شناخت نعمت است؛ زیرا آن راهی بهسوی شناخت بخشندۀ نعمت است.»
مرحوم دهخدا نیز به نقل از ابوسعید خراز مینویسد:
«شکر اعتراف بر وجود منعم است و اقرار به ربوبیت حق به حُکم: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ».
با این نگاه اجمالی به لغت شكر در مییابیم كه شكر از مقامات عظیمِ اهل معناست و ازهمینرو در قرآن جایگاه ویژهای دارد.
ادامه دارد...
بخشهایی از کتاب گامهای موفقیت در پرتو قرآن کریم، محمدعلی انصاری
#متنمکتوب_گامهای موفقیت در پرتو قرآن کریم
💫@Pious114
💯متقیان