*۷. استفاده از «حافظه سازمانی» برای ترمیم بلندمدت*
اتفاقاتی مثل بندرعباس نباید فقط بهصورت لحظهای پاسخ داده بشن؛ بلکه باید در حافظه سازمانی ثبت، تحلیل و بهعنوان تجربه یادگیری وارد شوند. این یعنی:
- تشکیل جلسههای بازتاب (reflection circles) برای مرور آنچه گذشت.
- مستندسازی اقداماتی که مؤثر بود (و آنچه نبود).
- طراحی پروتکلهای آمادهباش روانشناختی برای آینده
*۸. بازیابی از طریق روایتدرمانی سازمانی (Organizational Narrative Healing)*
این تکنیک از روانشناسی وجودی و کوچینگ سازمانی الهام گرفته. سازمان، همچون یک بدن جمعی، نیاز داره درباره رنجی که دیده، داستانی خلق کنه. نه برای قربانی شدن، بلکه برای یافتن معنا.
عباراتي مانند:
- «دوست دارین از زبان سازمانمون بگیم که این روزها چه تجربهای داشتیم؟»
- یا: «اگه بخوایم این ایام رو در قالب یک نامه به آینده بنویسیم، چه چیزهایی باید درش باشه؟»
*۹. مراقبت از مراقبتکنندگان (Care for the Carers)*
در بحرانها، مدیران و رهبران خودشان در معرض فرسودگی احساسی و اضطراب ثانویه (secondary trauma) قرار دارند. چیزی که در ادبیات مدیریت به آن «burnout در لباس رهبری» گفته میشود. اگر رهبری از درون تهی شده باشد، نمیتواند حامی واقعی دیگران باشد.
*راهکارها:*
- فراهمکردن فضای همفکری و حمایت برای مدیران سطح میانی و سرپرستها (peer coaching circles)
- عادیسازی استفاده خود مدیران از کوچ، روانشناس یا حتی مرخصی اضطراری
- یادآوری اینکه مدیر بودن به معنای قربانی شدن برای تیم نیست، بلکه شامل مراقبت همدلانه از خود هم هست. (Self-compassionate Leadership)
*١٠. ترجمه تنش به کنش (Tension to Intention)*
در فضای پس از بحران، یکی از مهمترین وظایف رهبر، *تبدیل تنش به نیت معنادار* است. یعنی:
- *شناسایی هیجانهای زیرپوستی* (مثل بیاعتمادی، تردید، انزوا)
- و *هدایت آنها به کنش هدفمند و التیامبخش* (مثل راهاندازی پروژهای برای حمایت از همکاران آسیبپذیر، یا تدوین منشور اخلاقی برای مواجهه با بحرانهای اجتماعی)
اینجا رهبر فقط «پاسخدهنده» نیست؛ *معناساز* (meaning-maker) است.
*١١. استعارهسازی و استفاده از زبان سمبلیک (Symbolic Leadership)*
در مواقعی که کلمات معمولی نمیتونن بار درد رو منتقل کنن، رهبران هوشمند از *استعاره، آیین و نشانهها* برای عبور از بحران استفاده میکنن.
▪︎ مثلاً:
- یک مدیر ممکنه یک *شمع نمادین* در فضای کاری روشن کنه با پیام «یادآوری نور در دل تاریکی».
- یا یک *روز سکوت سازمانی* تعریف کنه، جایی برای تأمل و احترام جمعی.
- حتی یک *درخت یا گیاه جدید* در حیاط سازمان کاشته بشه با نامی که تیم روش توافق میکنه (مثل «امید» یا «صبر»)، تا فرآیند ترمیم، *تجسم بیرونی* هم داشته باشه.
*١٢. روایت آیندهساز (Future-facing Framing)*
بحران، اگر بدون چشمانداز باقی بمونه، فرسایش روانی ایجاد میکنه. مدیرانی که میتونن رو به آینده صحبت کنن—نه با وعدههای توخالی، بلکه با *تصویرسازی امیدبخش و واقعی*—میتونن نیروهای سازمان رو در مسیر ترمیم فعال کنن.
▪︎ مثال: جملههایی که چنین آیندهسازی میکنن:
- «ما نمیتونیم اتفاقات بیرون رو کنترل کنیم، اما میتونیم تصمیم بگیریم که چطور در برابرش انسانتر بشیم.»
- «شاید این تجربه سخت بود، ولی میتونه به ما کمک کنه تا شکل تازهای از همبستگی در تیممون بسازیم.»
*١٣. تبدیل مدیران میانی به حاملان التیام (Healing Ambassadors)*
در ساختار سازمانی، مدیران میانی نقش حلقه ارتباطی کلیدی دارن. مدیر ارشد میتونه با آموزش، کوچینگ یا طراحی الگوهای گفتوگوی مشخص، این افراد رو به *سفیران ترمیم* تبدیل کنه. یعنی کسانی که در تیمها:
- تنشها رو رصد میکنن.
- جلسات گفتوگوی همدلانه رو تسهیل میکنن.
- و نشانههای فرسودگی یا انزوا رو زود تشخیص میدهند.
در موقعیتهایی مثل تروما ناشي از حادثه بندر شهيد رجايي، ما فقط با یک بحران اجتماعی طرف نیستیم؛ بلکه با *تجربه زیستهای از ناامنی روانی* روبرو هستیم که تا عمق سیستمهای کاری نفوذ میکنه. مدیران، اگر به جای تنها «مدیریت» به *ترمیمگری* (Restorative Practice) فکر کنن، میتونن نهتنها اضطراب رو کاهش بدن، بلکه رابطهای تازه بین انسانها و سازمان خلق کنن.
----------
گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://t.me/gahname_modir
🧑💻تلگرام راهنامه مدیر
https://t.me/rahname_modir
👩💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧