📕 #معرفی_مقاله
🔶 موضوع اصلی مقاله:
🔺نظریهی اورک-آر کاملترین و سادهترین تئوری ابطالپذیر آگاهی است.🔺
1️⃣ (قسمت اول)
🔹 مروری بر "Orch OR":
نظریه "Orch OR" (کاهش عینی ارکستر یا هماهنگشده) توسط استوارت همروف، پزشک متخصص بیهوشی و استاد روانشناسی دانشگاه آریزونا، و راجر پنروز، فیزیکدان برجسته استاد دانشگاه آکسفورد و برنده جایزه نوبل فیزیک، مطرح شده است. این نظریه تلاش میکند توضیح دهد که آگاهی چگونه در مغز انسان شکل میگیرد. برخلاف بسیاری از نظریههای دیگر که آگاهی را نتیجه فعالیت الکتریکی نورونها میدانند، "Orch OR" پیشنهاد میکند که آگاهی از فرآیندهای کوانتومی در ساختارهای میکروسکوپی به نام میکروتوبولها یا ریزلولهها در داخل نورونها ناشی میشود.
🔹 میکروتوبولها چیستند؟
میکروتوبولها لولههای پروتئینی بسیار کوچکی هستند که از پروتئین "توبولین" ساخته شدهاند و در اسکلت سلولی نورونها قرار دارند. این ساختارها نقش مهمی در سازماندهی فعالیتهای درونسلولی، مانند انتقال مواد و حفظ شکل سلول، ایفا میکنند.
🔹 ایده اصلی نظریه:
طبق "Orch OR"، آگاهی از طریق فروپاشیهای کوانتومی هماهنگ (که به آن "کاهش عینی" یا "Objective Reduction" گفته میشود) در میکروتوبولها ایجاد میشود. این فروپاشیها به صورت ارکستر شده (Orchestrated) رخ میدهند و هر فروپاشی یا کولاپس یک "لحظه آگاهی" تولید میکند. به عبارتی، حالت برهمنهی، درهمتنیدگی و نهایتاً رمبش تابع موج کوانتومی در ریزلولهها، لحظات هوشیارانهی ما را میسازند. این لحظات آگاهی، حالات میکروتوبولها را تعیین میکنند و بر عملکرد نورونها تأثیر میگذارند.
به بیان ساده، این نظریه میگوید که مغز مانند یک کامپیوتر کوانتومی طبیعی عمل میکند که اطلاعات را در سطح کوانتومی پردازش میکند و آگاهی نتیجه این پردازش است.
🔹 چگونه "Orch OR" کار میکند؟
برای درک بهتر، مراحل اصلی این نظریه را گام به گام توضیح میدهیم:
▪️١. حالتهای کوانتومی در میکروتوبولها: درون میکروتوبولها، الکترونها در حالتهای خاصی به نام سوپرپوزیشن، برهمنهی، در نقاط متعدد وجودداشتن یا "ابرموقعیت" (Superposition) قرار میگیرند. این یعنی آنها همزمان در چندین حالت ممکن وجود دارند، مشابه چیزی که در کامپیوترهای کوانتومی به عنوان "کیوبیت" شناخته میشود.
▪️٢. هماهنگی (Orchestration): این حالتهای کوانتومی به صورت هماهنگ با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و نوسانات خاصی ایجاد میکنند. این هماهنگی توسط خود میکروتوبولها مدیریت میشود.
▪️٣. فروپاشی کوانتومی (Objective Reduction):
طبق ایده پنروز، این حالتهای کوانتومی پس از مدتی به طور خودبهخود "فرومیپاشند" و به یک حالت مشخص تبدیل میشوند. زمان این فروپاشی با فرمول زیر محاسبه میشود:
t =Hbar / E_G
که در آن اچبار hbar ثابت پلانک-دیراک و E_G انرژی خودگرانشی است. هر فروپاشی یک لحظهی آگاهی ایجاد میکند.
▪️۴. تأثیر بر نورونها:
پس از فروپاشی، حالات جدید میکروتوبولها بر فعالیت نورونها اثر میگذارند و به این ترتیب رفتار و ادراک ما شکل میگیرد.
به تعبیری، این فرآیند شبیه به یک "موسیقی کوانتومی" است که در مغز نواخته میشود، نه صرفاً محاسبات خشک کامپیوتری.
🔶 دفاع همروف از نظریه در مقالهی 2020: استوارت هامروف در مقالهٔ جدیدتر خود تلاش میکند تا "Orch OR" را به عنوان یک نظریه علمی معتبر تثبیت و تحکیم بکند. او این کار را با پاسخ به انتقادات، ارائه شواهد و مقایسه با دیگر نظریهها انجام میدهد. در ادامه، استدلالهای اصلی او شرح داده میشود:
🔸١. پاسخ به انتقادات:
دو انتقاد اصلی علیه "Orch OR" وجود داشته که همروف به آنها پاسخ میدهد:
▫️انتقاد اول: مغز نمیتواند حالتهای کوانتومی را حفظ کند:
منتقدان میگویند که مغز به دلیل دمای بالا و محیط مرطوباش نمیتواند فرآیندهای کوانتومی را پشتیبانی کند. اما همروف در پاسخ به این گونه از منتقدان به تحقیقات جدید اشاره میکند که نشان میدهند میکروتوبولها میتوانند در این شرایط حالتهای کوانتومی را حفظ کنند. وی مثالهایی از طبیعت میآورد، مانند نقش فرآیندهای کوانتومی در "فتوسنتز گیاهان" یا "جهتیابی مغناطیسی پرندگان"، که نشان میدهد چنین پدیدههایی در سیستمهای زنده ممکن است. همچنین او میگوید که بیهوشکنندهها (مانند گازهای بیهوشی) با تأثیر بر میکروتوبولها آگاهی را خاموش میکنند، که این خود نشانهای از نقش کوانتومی آنهاست.
👇 ادامه دارد.
..
➖➖➖➖
🆔 @mowazi_mag | مسیرهایموازی
پیرامون
ما
وبسایت | ا
ینستاگرام | پادکست