بـی هیچ خشم و طعنهای تبریک میگیم به سمت برنده. بُرد هـَرْزِیست ولی تبریک.
تو نمیدانی در درازنای زمان چه را از خودت و مردم دریغ کردی، اما تبریک. تو نمیدانی زانو به زانو نشوندن آدم از اون سر ارومیه تا اینور کاشمر تا آخرین خشکی قشم الی منتهای اهواز و اراک و اصفهون یعنی چه.
تو کی بابت تبعات تصمیمهات تنبیه شدی مرد؟
تو چه میدانی کارمندی که زور زده مرخصیهاش رو جمع کرده که ننه ی ۷۶ ساله ش رو با حداقل پول ته جیبش بیاره بوشهر تو اتاق یک تخته با پتویِ کف خواب، بلکه ننهدختری، مرگ برادر جوانشان رو لای دلخوشی های کوچههای بوشهر از سر بهدر کنند یعنی چه؟
تو کی یکی برات نوشت "خواستم از پل کریمخان بپرم تموم کنم، گفتنم تا بیام فستیوال شما هم ببینم شاید تو سرم یه چیزی تغییر کرد؟
خانمها و آقاها!
بوشهریهای قشنگ و مردم هر جای عزیز ایران!
ما، تا دلخوشی کوچک “در بوشهر در پناه هم نشستن” از دست نرود، هر چه گفتن پذیرفتیم، کما که تیم راگی رو برند تو زمین بسکتیال و بگن “یالله بازی کن!”
همه کاهیدنها و زدودنها رو پذیرفتیم.
پذیرفتیم اما نشد. هی دیر شد، ولی نشد.
ما حالا تا آنجا که تن یک آدم جا بدهد شرمساریم.
به هتلها و ایرلاینها رو میندازیم که یک معرکمی انسانی راه بندازند و فارغ از روال دستاوردهای اقتصادی، بیپنالتی، مبالغ رزرو جا و پرواز رو عودت دهند.
بعد، اگر و اگر و اگر کسی دلش خواست علیرغم همهی اینها، بیاید و آن چند روز وعده داده شدهی اردبیهشت را در بوشهر میهمان ما باشد، ما و رفیقهایمان و مردم لنگه ندار بوشهر، تمااااام وجودمون رو خرج “دلخوش به خانه برگشتن”ش میکنیم.
تمام ما شاید برابر شأن و شخصیت و سلیقهی شما اندک باشد، ولی بیدریغ خرج قلب، قدم و نظر بلندتان میکنیم.
چهبسا فستیوال موسیقی کنار رفت که فستیوال آدمها از راه برسد: فستیوال مردم غریب و غریب و شریف ایران.
#داستانک
#احسانو #احسان_عبدی_پور #فستیوال #بوشهر
💠
@dastanak_story