Mensagem
#داستان_پندآموز
📝 پرنده‌ای که نمی‌خواست پرواز کند
🔹 در یک مزرعه، جوجه عقابی کنار جوجه‌مرغ‌ها بزرگ شد. او یاد گرفت روی زمین راه برود، دانه بخورد و مثل مرغ‌ها زندگی کند. یک روز، مردی که او را دید، گفت:
🦅 "تو یک عقابی، چرا پرواز نمی‌کنی؟"
اما جوجه عقاب فقط سرش را تکان داد و گفت: "من همیشه همین‌جا بوده‌ام. نمی‌توانم پرواز کنم!"
🔹 مرد، او را به قله‌ای برد و به سوی آسمان رهایش کرد. برای لحظه‌ای سقوط کرد، اما بعد بال‌هایش را گشود و فهمید که همیشه توان پرواز داشته است!
💡 ما هم گاهی به زمین عادت می‌کنیم و یادمان می‌رود که برای اوج گرفتن ساخته شده‌ایم…
تو جوجه‌مرغ نیستی! به بال‌هایت اعتماد کن!
🦋🦚🦋🦚🦋🦚🦋
🫧🧚🫧🧚🏾♀🫧🧚♂🫧
💡ازطریق لینک زیر با کانال
با من..هستم"هواوپونوپونو"
همراه شوید.سپاس 🙏
@man_x_hastam
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
📝 پرنده‌ای که نمی‌خواست پرواز کند
🔹 در یک مزرعه، جوجه عقابی کنار جوجه‌مرغ‌ها بزرگ شد. او یاد گرفت روی زمین راه برود، دانه بخورد و مثل مرغ‌ها زندگی کند. یک روز، مردی که او را دید، گفت:
🦅 "تو یک عقابی، چرا پرواز نمی‌کنی؟"
اما جوجه عقاب فقط سرش را تکان داد و گفت: "من همیشه همین‌جا بوده‌ام. نمی‌توانم پرواز کنم!"
🔹 مرد، او را به قله‌ای برد و به سوی آسمان رهایش کرد. برای لحظه‌ای سقوط کرد، اما بعد بال‌هایش را گشود و فهمید که همیشه توان پرواز داشته است!
💡 ما هم گاهی به زمین عادت می‌کنیم و یادمان می‌رود که برای اوج گرفتن ساخته شده‌ایم…
تو جوجه‌مرغ نیستی! به بال‌هایت اعتماد کن!
🦋🦚🦋🦚🦋🦚🦋
🫧🧚🫧🧚🏾♀🫧🧚♂🫧
💡ازطریق لینک زیر با کانال
با من..هستم"هواوپونوپونو"
همراه شوید.سپاس 🙏
@man_x_hastam
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
17.04.2025, 13:33
t.me/man_x_hastam/36699
Cronologia de mensagens semelhante:
Data, mais novo primeiro
Mensagens semelhantes não encontradas