O seu período de teste terminou!
Para acesso total à funcionalidade, pague uma subscrição premium
Mensagem
5
2
184
گزیده‌ای کوتاه از شعر
«پرنده‌ای در دوزخ»

نشست آنجاکه مرغی بودغمگین بردرختی لخت.
سری در زیر بال و جلوه‌ای شوریده رنگ، اما،
چه داند تنگدل مرغک؟
عقابی پیر شاید بود و در خاطر خیال دیگری می‌پخت.
پرید آن‌جا، نشست این‌جا، ولی هرجا که می‌گردد،
غبار و آتش و دود است.
نگفتندش کجا باید فرود آید.
همه درهای قصرِ قصه‌های شاد مسدود است.
دلش می‌ترکد از شکوایِ آن گوهر که دارد چون
                                   صدف با خویش.
دلش می‌ترکد از این تنگنای شومِ پُر تشویش.

چه گوید، با که گوید، آه،
کز آن پرواز بی‌حاصل درین ویرانهٔ مسموم،
-چو دوزخ شش جهت را چار عنصر آتش و آتش-
همه پرهای پاکش سوخت.
کجا باید فرود آید، پریشان مرغک معصوم؟

 
#مهدی‌اخوان‌ثالث
🪷🪷
18.04.2025, 23:31
t.me/bolbolibargegoli1397/74966
Cronologia de mensagens semelhante:
Data, mais novo primeiro
Mensagens semelhantes não encontradas